10 حقیقت جالب درباره ناوهای هواپیمابر که احتمالا افراد کمی می دانند

10 حقیقت جالب درباره ناوهای هواپیمابر که احتمالا افراد کمی می دانند

یکی از شگفتی های مدرن نیروی دریایی در کشورهای مختلف را می توان ناوهای هواپیمابر دانست. فرودگاه های شناوری که در این سالها همواره برای قدرت نمایی و نشان دادن آمادگی نیروهای دریایی مورد استفاده قرار گرفته اند. در این قسمت از دیجیالیک قصد داریم 10 حقیقت جالب درباره ناوهای هواپیمابر که احتمالا افراد کمی می دانند را با شما در میان بگذاریم. پس برای آشنایی با قابلیت ها و ویژگی های عجیب این ابرسازه ها با ما همراه باشید.

شاید گاهی اوقات وجود یک پایگاه شکاری که بتواند از صدها و هزاران کیلومتر دورتر از مقر نیروی دریاییِ یک کشور موجبات امنیت مردمش را فراهم کند امری حیاتی برای آن کشور باشد. این فرودگاه های روی آب می توانند پذیرای ده ها هواپیمای شکاری غول پیکر باشند. این سازه های عجیب با ظرفیت خیلی زیاد در حال حاضر بزرگ ترین کشتی هر نیروی دریایی هستند که برای گسترش قدرت و نفوذ هر چه بیشتر از آنها استفاده می شود. به نوعی می توان آنها را پایگاه هوایی متحرک نامید.

چیزی که درباره ناوهای هواپیمابر عمومی است این است که اکثر مردم درکی از ابعاد خارجی و مقیاس عظیم داخلی آنها ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند چیزی که در فیلم های هالیوودی می بینند فقط یک محل فرود نسبتا بزرگ است که هواپیما می تواند روی آن فرود بیاید و خیلی سریع بایستد. به طور کلی درک مقیاس آنها دشوار است، مگر آنکه از نزدیک آنها را ببینید. افسوس که دیدن این سازه ها برای هر کسی امکان پذیر نیست چون با دیدن هیبت آنها شگفت زده خواهد شد.

تا سال 2024 تعداد 11 کشور دارای ناو هواپیمابر هستند که از میان آنها ایالات متحده بیشترین تحرکات نظامی را انجام داده است. به غیر از ایالات متحده کشورهای روسیه، چین، فرانسه، انگلیس، ژاپن، اسپانیا، ایتالیا، هند، تایلند و ترکیه 10 کشوری هستند که موفق به ساخت این سازه های عظیم شده اند.

در حقیقت آنها کارایی پیچیده تر و ارزش هایی فراتر از تصور دارند. ناوها ویژگی هایی را با خود به همراه دارند که احتمالا کمتر کسی از آنها با خبر است. در ادامه این مطلب به 10 مورد از این ویژگی ها اشاره کرده و آنها را تشریح می کنیم.

10 حقیقت جالب درباره ناوهای هواپیمابر که احتمالا افراد کمی می دانند

1. زمان به وجود آمدن ناوهای هواپیمابر

زمان به وجود آمدن ناوهای هواپیمابر

آیا می دانستید که ناوهای هواپیمابر در طول جنگ جهانی اول به وجود آمدند؟ بله همینطور است. چیزی که کاملا مشخص است جدید بودن عمر حضور ناوهای هواپیمابر در تاریخ نیروی دریایی است. چرا که نیروی دریایی کشورها از صدها و هزاران سال پیش وجود داشته اند و جنگ جهانی اول در برابر آن تاریخِ طولانی، برهه ای بسیار ناچیز است.

البته باید این نکته را هم در نظر گرفت که قبل از به وجود آمدن هواپیماهای موتوردار اصلا نیازی به این مکان های فرود نبوده است. اگر چه در اوایل سال 1900 میلادی مقامات نظامی، متوجه پتانسیل جنگی و نظامی هواپیماهای اولیه شدند و برای ساخت هواپیماهای مسلح، زمان را از دست نداده و اقدام به عمل کردند.

در پایان جنگ جهانی اول هواپیماها به طور فزاینده ای در مناطق جنگی مورد استفاده قرار می گرفتند. این مسئله دلیلی شد بر نیاز خلبانان برای فرود آمدن در نزدیک ترین پایگاه هوایی نیروهای خودی که امری ناممکن بود. بنابراین موضوعِ ساخت محل هایی برای فرود این پرنده ها شکل گرفت و بلافاصله طرح آن ریخته شد. در نتیجه اولین باندهای فرود بر روی اقیانوس ساخته شدند که کشتی های بزرگ نیروی دریایی میزبان این نشستن و بلند شدن های نمایندگان نیروهای هوایی بودند.

یکی از اولین ناوهای هواپیمابری که به وجود آمد HMS Argus نام داشت و متعلق به نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا بود. بریتانیا در طول جنگ جهانی اول این ناو هواپیمابر را مورد آزمایش قرار داد. اچ ام اس آرگوس دارای یک سکوی مناسبِ تیک آف و فرود بود که طول بسیار زیادی داشت. در حقیقت این ناو هواپیمابر در ابتدا قرار بود یک کشتی اطلس پیما باشد اما این موضوع متعلق به قبل از شروع جنگ جهانی اول بود. در طول 4 سال جنگ با کمترین نیروی کار بازسازی شده و نهایتا بعد از پایان جنگ جهانی اول در اوایل سال 1918 ساخت آن کامل شد.

منشاء به وجود آمدن ناوهای هواپیمابر به گذشته ای دورتر باز می گردد. ایده ی ساخت این سازه ها در بریتانیا از قرن نوزدهم نشئت می گیرد که در آن زمان نیروی دریایی سلطنتی به واسطه ی تعدادی از کشتی های خود، بادبادک و بالن هایی را برای ارسال تبلیغات به منطقه ی دشمن می فرستد. بعد از آن طی عملیات با بالن هایی تهاجمی تر که مواد اشتعال زا را با خود به قلمرو دشمن می برند و آن منطقه را به آتش می کشیدند در جنگ موفق می شدند.

در نهایت آنها با الهام گرفتن از این نبردها HMS Argus را توسعه دادند. نیروی نظامی کشورهای دیگر که چنین چیزی را مشاهده کردند شروع به کپی برداری کردند. اولین کشورهایی که با پیروی از معماری و ساختار HMS Argus اقدام به ساخت ناو هواپیمابر کردند آمریکا و ژاپن بودند که در سال 1920 توانستند محل فرودی را بر روی ناوهای هواپیمابر برای نشستن و برخاستن هواپیماهای کوچک بسازند. در نهایت پس از آن این سازه های جنگی فراگیر شدند.

2. شهری روی آب برای هزاران خدمه

ناو هواپیمابر مدرن و پیشرفته

آیا تا به حال کشتی های تفریحی را در رسانه یا به طور واقعی دیده اید؟ کشتی هایی که آنقدر بزرگ هستند که صدها نفر در آنها به صورت فول امکانات زندگی می کنند. همانطور که پیش تر گفتیم این ناوهای هواپیمابر بسیار عظیم هستند و اگر آنها را از نزدیک دیده باشید که حتی از کشتی های گفته شده هم بزرگ تر هستند احتمالا به این مسئله فکر کرده اید که آنها می توانند همچون شهری بر روی اقیانوس باشند که هزاران نیرو و خدمه در آن زندگی می کنند.

در ایالات متحده سربازان و تفنگداران دریایی، مسئولین تاسیسات و بخش های فنی و حتی خلبانان جنگنده ها در این ناوها زندگی می کنند. با علم بر این موضوع می توان حدس زد که تعداد خیلی زیادی از مردم در آنجا هستند. حقیقت این است که ناوهای هواپیمابر در بهترین حالت (بزرگترین ناوها) قادر به حمل جمعیتی از پرسنل که بالغ بر 5 تا 6 هزار نفر می باشند هستند. ضمن اینکه این جمعیت بدون احتساب جت های جنگنده است و فضای بسیار زیادی هم برای آنها در نظر گرفته شده است.

حدود نیمی از جمعیت گفته شده از پرسنل خود شرکت سازنده ناو هواپیمابر هستند که به عنوان کارکنان پشتیبانی مشغول به فعالیت می باشند. آنها مسئول نگهداری و راه اندازی تمام جنبه های فنی و عملیاتی این کشتی ها هستند. بخش قابل توجهی از خودِ این کارکنان را مکانیک هایی تشکیل می دهند که کار مدیریت هواپیماها، خلبانان و حتی سربازان یا تفنگداران دریایی را بر عهده دارند.

کشتی های مکمل، مثل ناوشکن ها در برابر این ناوها بسیار کوچک هستند. به طوری که فقط قادر به جابجایی حدود سیصد نفر می باشند. همچنین بهترین زیردریایی های دنیا نیز نهایتاً قادر به حمل حدود 150 نفر می باشند. این در حالیست که ناوهای هواپیمابر می توانند تعداد زیادی جت را با اندازه کل خدمه ی کشتی هایی در کلاس های دیگر درون خود مستقر کنند.

ناو هواپیمابر USS Gerald R. Ford متعلق به ایالات متحده به عنوان یکی از بهترین ناوهای هواپیمابر و در واقع ناو هواپیمابرِ اصلی در کلاس خود است و خانه ای برای 4000 نیرو می باشد. این سازه به به دلیل خدمات ارزنده ی جرالد فورد (سی و هشتمین رئیس جمهور ایالات متحده) در جنگ جهانی دوم به نام او نامگذاری شده است.

3. فرود بر روی ناو هواپیمابر بسیار دشوار است

فرود بر روی ناو هواپیمابر بسیار دشوار است

فرود بر روی یک ناو هواپیمابر به طور ویژه ای دشوار است و نیاز به خلبانان بسیار حرفه ای خواهد داشت. البته با یک نگاه جزئی هم می توان متوجه این مطلب شد. اما شاید خیلی از افراد به این مسئله توجه نکرده باشند. عرض یک ناو هواپیمابر به طور قابل توجهی کوچک تر از باند سنتی یک فرودگاه یا پایگاه شکاری است. ضمن اینکه یکی از چالش برانگیزترین قسمت های فرود در واقع متحرک بودن هدف است.

این درحالیست که ناوهای هواپیمابر مکان قابل تغییری دارند. ضمن اینکه تحت اثرات امواج و اتفاقات روی کشتی هم قرار می گیرند. همچنین این چالش با وجود تغییر شرایط آب و هواییِ محیط اقیانوس که معمولا دارای بادهای شدید ناگهانی و دید محدود است سخت تر هم می شود. این قضیه هم در مورد بالگردها و هم جت ها صدق می کند. بنابراین فرود بر روی چنین جایی واقعا ترسناک است. اما خلبانان ماهر جنگنده ها معمولا از پس این کار بر می آیند.

با این حال این قضیه به حدی چالش برانگیز است و دارای خطرات احتمالی می باشد که نیروی دریایی ایالات متحده در پی یافتن راهی برای گذر از این احتمالات است. لذا مدتیست که آنها مشغول آزمایش جهت یافتن راهی برای فرود خودکار بر روی این اهداف هستند.

واقعیت غیر قابل انکاری که وجود دارد این است که خلبانان نیروی دریایی خیلی متخصص تر و ماهرتر از خلبانان نیروی هوایی هستند و حتی می توان گفت قابل قیاس با هم نیستند. اگر یک خلبان بخواهد وارد نیروی دریایی شود آزمون های فوق دشواری را باید انجام دهد. از جمله ی این آزمون ها می توان به تعداد 90 بار مانور دادن های متوالی خلبان در یک باند 300 متری اشاره کرد که طی این مانورها خلبان باید در این مساحت فرود آمده و بلافاصله قبل از این که هواپیما متوقف شود تیکاف مجدد کند. اگر فقط یک بار مرتکب خطا شود در این تست مردود خواهد شد.

سیستم برخاستن از روی ناو هواپیمابر خطرات احتمالی زیادی ندارد. در برخی از کشورها که دارای ناو هواپیمابر اتمی می باشند مثل آمریکا و فرانسه از سیستم پرش با منجنیق و بخار آب استفاده می شود و در سایر کشورهایی که ناو هواپیمابر معمولی استفاده می شود مثل هند و چین و روسیه از روش اسکی پرش استفاده می شود. اما سیستم فرود آمدن جنگنده ها بر روی عرشه در اکثر آن ها تقریبا به یک روش و دارای خطرات خاص خود است.

در قسمت پشتی بیشتر جنگنده های حال حاضر قلابی به نام هوک وجود دارد که در زمان نشستن جنگنده، خلبان قلاب را باز کرده و این قلاب باید به یکی از چند کابل Barrier که روی ناو قرار دارد گیر کند. با این کار هواپیما چند متر جلوتر متوقف خواهد شد. البته از هوک در برخی از هواپیماهای غیر ناونشین هم جهت فرود اضطراری استفاده می شود. با این حال در ناو هواپیمابر آمریکایی جرالد فورد به جای کابل ها از نیروی مغناطیسی جهت متوقف کردن هواپیما استفاده می شود.

4. سرعت شگفت انگیز ناو هواپیمابر

سرعت شگفت انگیز ناو هواپیمابر

شاید اگر بگوییم این کشتی ها سرعت بالایی دارند با توجه به اندازه ی آنها برایتان عجیب باشد و اینگونه تصور کنید که همانند لاکپشت آرام حرکت می کنند. در این باره به شما حق می دهیم. چرا که سازه های غول پیکر معمولا نمی توانند سرعت بالایی داشته باشد و هر چه اندازه یا وزن بیشتری در مقایسه با کشتی های دیگر داشته باشند حرکت آنها سخت تر می شود.

اما اینچنین نیست و در حقیقت کاملا قضیه برعکس می باشد. اتفاقاً ناوهای هواپیمابر یکی از سریعترین سازه های متحرک اقیانوس پیما هستند که سرعت آنها نه تنها از کشتی های دیگر بالاتر است حتی می توانند از زیردریایی های مدرن هم پیشی بگیرند. بدین منظور باز هم به سراغ ناو هواپیمابر آمریکایی جرالد فورد یا حتی ناو 333 متری کلاس نیمیتز متعلق به این کشور می رویم که حدود 10 ناوِ متعلق به این کلاس از بزرگ ترین ناوهای جهان می باشند.

با توجه به سرعت 35 مایل بر ساعتیِ این کشتی های عظیم الجثه می توان حدس زد که آنها تا حد زیادی در برابر طیف بزرگی از تهدیدات نظامی ایمن خواهند بود. در واقع این دو ناو سریعتر از هر کشتی دیگری اقیانوس ها را می پیمایند. با این حال نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا هیچوقت به روشنی، حداکثر سرعت این دو کشتی را اعلام نکرده است. با این وجود چیزی که آشکار می باشد این است که آنها به سرعتی بیشتر از 30 گره دریایی دست پیدا می کنند.

در این باره می توان کشتی HMS ملکه الیزابت بریتانیا را مثال زد که به صورت آزمایشی موفق به ثبت سرعت 32 گره دریایی یا همان 37 مایل بر ساعت شد که این یک سرعت بسیار بالا می باشد. لذا هر ناو هواپیمابری با توجه به سرعتی که دارد می تواند در کمتر از 90 دقیقه به هر نقطه ای از 6000 مایل مربع (15.5 کیلومتر مربع) حرکت کند. دلایل زیادی برای علت دستیابی به چنین سرعتی وجود دارد که خودش نیاز به یک مقاله جداگانه دارد.

5. ساختار عظیم یک ناو هواپیمابر خاص

ساختار عظیم یک ناو هواپیمابر بزرگ

نظر به اینکه یک ناو هواپیمابر می تواند میزبان فرود و توقف انواع و اقسام هواپیماهای کوچک و بزرگ باشد پس این سازه ها باید اندازه مناسبی داشته باشند. با اینکه باندهای فرود این کشتی ها خیلی کوچکتر از باندهای فرودگاهی است اما برای پذیرایی از اندازه های مختلفِ پرنده های شکاری قطعاً دارای سکویی با اندازه چشمگیر و مناسب هستند. حتی کوچکترین ناوهای هواپیمابر باز هم از استانداردترین و قابل اعتمادترین ناوهای جنگی نیروی دریایی هستند.

اگر می خواهید به ابهت و ساختار عظیم این سازه ها پی ببرید کافیست که به یکی از بزرگ ترین آنها همچون ناو هواپیمابر «شارل دو گل» کشور فرانسه نگاهی بیندازید. این ناو با طولی بالغ بر 260 متر قادر به بارگیری کامل و جابجایی 42 هزار و 500 تن بار است. با این حال این اعداد در برابر ناو HMS ملکه الیزابت بریتانیا یا ناو شاندونگ چین نمی تواند خودنمایی کند. این دو ناو هواپیمابر قادر به جابجایی بیش از 60 هزار تن بار می باشند. آنها می توانند ده ها هلی کوپتر و جنگنده را با خود حمل کنند.

اگر از عظمت این سازه ها شگفت زده نشدید پس اجازه دهید شما را با سلاطین واقعی اقیانوس ها که در واقع ابرناوهای آمریکایی می باشند آشنا کنیم. این ناوهای هواپیمابر غول پیکر متعلق به کلاس نیمیتز و کلاس جرالد فورد هستند. این ناوها بیش از 335 متر طول و بیش از 76 متر ارتفاع دارند و قادرند 100 هزار تن بار را جابجا کنند. این ارقام به این معنی است که آنها طولی نزدیک به طول 4 زمین فوتبال و به اندازه ی یک ساختمان 26 طبقه ارتفاع دارند و می توانند به اندازه چندین کشتی بزرگ بار ببرند. این اندازه ها برای یک سازه شناور بر روی آب خیلی شگفت آور است.

6. پروانه های عظیم ناو هواپیمابر

پروانه های عظیم ناو هواپیمابر

بعد از اینکه از اندازه این ناوهای هواپیمابر غول پیکر مطلع شدید فکر می کنید آنها چه تجهیزاتی نیاز دارند تا بتوانند تواناییشان را بر روی اقیانوس نشان دهند؟ مطمئناً تجهیزات به کار رفته ای که باعث تحرک و سرعت گرفتن این کشتی های بزرگ می شوند هم باید متناسب و استاندارد باشند. از این رو هیچ قسمتی از ناوهای هواپیمابر به اندازه پروانه های آنها نمی توانند عظمتشان را نشان دهند.

پروانه هایی فلزی که با سرعت چرخش می توانند نیروی رانش را تولید کرده و باعث حرکت کشتی شوند. اگر قرار بر این باشد که یک ناو هواپیمابر با چنین عظمتی به حرکت درآید اندازه ی این سازه های فلزی باید بزرگ باشد و این بدیهی است. اما معمولا خیلی از افرادی که برای اولین بار پروانه ها را از نزدیک می بینند از اندازه آنها حیرت زده می شوند. اگر پروانه ها را جدای از کشتی و در یک چهارچوب بسته ببینید متوجه خواهید شد که دقیقا درباره چه اندازه ای صحبت می کنیم.

به عنوان مثال، پروانه های متصل به کشتی اچ ام اس ملکه الیزابت یا اچ ام اس شاهزاده ولز، نزدیک به 7 متر فقط قطر دارند. این یعنی هر کدام از پنج شفت دارای طولی بلندتر از یک خودرو هستند. این ناوهای هواپیمابر مجهز به 2 پروانه هستند که هر یک از آنها 33 تن وزن دارند و جنس آنها از آلومنیوم نیکل برنزی می باشد. کل این وصله ی 66 تنی قادر به تولید یکصد هزار اسب بخار است. یعنی هر کدام از پروانه ها 50 هزار اسب بخار توان دارند.

با این حال نیروی دریایی ایالات متحده دارای ابرناوهاییست که مجهز به پروانه های حتی بزرگ تر از سازه های ذکر شده هستند. در این مورد باز هم باید به ناوهای هواپیمابر کلاس نیمیتز اشاره کرد که دارای 4 پروانه ی 30 تنی (120 تن وزن کل) است که هر کدام دارای قطر بیش از 7.5 متر می باشند. این پروانه ها به حدی بزرگ هستند که از زمان روشن شدن تا گرم شدن و به حداکثر رسیدن سرعتشان 10 دقیقه طول می کشد.

این پروانه های شگفت انگیز به واسطه ی شفت هایی به طول تقریبی 56 متر به موتورها متصل می شوند. نکته جالب این است که نصب و راه اندازی آنها می تواند حدود 10 ماه و حتی یک سال زمان ببرد.

7. روش های مختلف قدرت در یک ناو هواپیمابر

قسمت زیرین یک کشتی (ناو هواپیمابر)

همانطور که در قسمتی از این مطلب به قابلیت اتمی بودن ناوهای مدرن برخی از کشورهای ابرقدرت همچون ایالات متحده و فرانسه اشاره کردیم این سازه ها برای قدرت گرفتنشان متفاوت از سایر ناوهای دیگر عمل می کنند. بدین منظور ناوهای هواپیمابر آمریکایی کلاس نیمیتز و جرالد آر فورد از راکتورهای هسته ای برای تامین نیرو جهت حرکت قدرتمند در آب بهره می برند. این ویژگی مزیت های زیاد یا بهتر است بگوییم برتری های قابل توجهی را نسبت به کشتی هایی که از سیستم بخار سنتی یا هر نوع سوخت دیگری استفاده می کنند به آنها می دهد.

به طور مثال، این ناوهای هواپیمابر اتمی نیازی به لنگر انداختن ندارند. چرا که بر خلاف سایر ناوهای هواپیمابر، این ها نیازی به سوخت گیری منظم ندارند. ضمن اینکه راکتورهای این ناوها دارای سوخت هستند و این باعث می شود که فضای زیادی را در انبار اشغال نکنند. در واقع اتمی بودن این کشتی ها قابلیت های آنان را چندین برابر می کند.

این در حالیست که ناوهای هواپیمابر دیگر، به غیر از دو کلاس ناوهای آمریکایی نام برده و ناو شارل دوگل فرانسه از سوخت سنتی تری مثل دیزل و توربین استفاده می کنند. مثلا ناو هواپیمابر HMS ملکه الیزابت انگلیس دارای دیزل ژنراتورهای بزرگی می باشد که پروانه ها از آن تغذیه می کنند. نوع دیگر سوخت در برخی از کشتی ها استفاده آنها از توربین های گازی است. این کشتی ها به نسبت کشتی های اتمی مصرف سوخت کمی دارند. با این حال هزینه تولید و نگهداری آنها پایین تر است.

ناو هواپیمابر روسیه به نام آدمیرال کوزنتسوف از یک سوخت منحصر به فرد بهره می برد. این ناو از مازوت به عنوان سوخت استفاده می کند. با اینکه استفاده از این ماده قیرمانند قبلا در نیروی دریایی کشورهای دیگر یک روش رایج بود اما بعداً بخاطر سمی بودنِ مازوت، آتش سوزی و رد دود غلیظ سیاهی که با خود میاورد در اکثر نیروی دریایی کشورها حذف شد.

8. ماندن طولانی مدت در اقیانوس

ماندن طولانی مدت ناو هواپیمابر در اقیانوس

همانطور که در ابتدا هم ذکر کردیم ناوهای هواپیمابر به عنوان پایگاه های هوایی متحرکی هستند که می توانند مدت های زیادی را بر روی اقیانوس های سرتاسر جهان سفر کنند و در قسمت های مورد نیاز برای مدت زیادی توقف کنند و یا فعال بمانند. این قابلیت آنها باعث می شود که جنگنده های زیادی اجازه داشته باشند که پشتیبانی هوایی و عملیات ضربتی را انجام دهند.

اما سوالی که پیش می آید این است که یک ناو هواپیمابر چه مدت زمانی را می تواند بر روی آب بماند؟ در جواب این سوال باید بگوییم که این ماندگاری به نوع کشتی مورد نظر بستگی دارد. البته می دانید که مدت کمی نیست. با این حال پاسخ بیشتر از آن چیزی است که فکرش را می کنید.

کشتی هایی که دارای انرژی هسته ای می باشند مثل کلاس های نیمیتز و جرالد آر فورد با توجه به ساختار فنی جالبی که دارند قادرند که برای مدت زمان نامحدود و بدون سوخت گیری در اقیانوس بمانند. در این باره راکتورها عوامل اصلی این قابلیت هستند. چرا که باعث می شوند این کشتی ها چندین دهه از بابت سوخت خودکفا باشند و به هیچ گونه سوخت جدیدی احتیاج نداشته باشند.

در واقع عاملی که می تواند باعث محدود شدن مدت زمان ماندگاری این کشتی های عظیم شود بر روی آب شود، آذوقه است، یعنی موارد مورد نیازی مثل آب و غذا که البته کشتی های ویژه ای می توانند در این مورد کمک رسانی کنند و این وظیفه را به شکلی حرفه ای انجام دهند. این کشتی های ویژه حتی می توانند سوخت مورد نیاز ناوهای هواپیمابری که از انرژی هسته ای بهره مند نیستند را به آنها رسانده و منتقل کند. با این کار این ناوها دیگر نیازی به پهلو گرفتن در بنادر نخواهند داشت.

شاید فکر کنید یکی از چالش هایی که خدمه ی یک ناو هواپیمابر با آن روبرو هستند ماندگاری طولانی مدت آنها در این سازه هاست که می تواند برای آنها ناراحت کننده و حتی عذاب آور به نظر برسد. اما لزوماً چنین چیزی نیست. چنین کشتی هایی می توانند دارای مجموعه بزرگی از امکانات و تفریحات باشند. سالن های ورزشی، نمازخانه های مذهبی، مراکز درمانی و استخرهای مجهز به سونا و جکوزی به طور معمول در این کشتی ها یافت می شود.

این در حالیست که برخی از آنها دارای مکان های سرگرمی مثل کلاب ها و شعبه های استارباکس هم هستند تا قهوه را در هر زمان برای ملوانان آماده کند. حتی سالن های مجهز آرایش هم معمولا موجود است که دیگر نیازهای ضروری به طور کامل در این شهرهای متحرک تامین شود.

9. هزینه سرسام آور ساخت ناو هواپیمابر

هزینه ساخت ناو هواپیمابر

بحث درباره میلیاردها دلار هزینه ساخت ناوهای هواپیمابر است که بزرگترین این ناوها با بزرگترین کشتی کروز از لحاظ هزینه ساخت قابل مقایسه هستند. البته هزینه ها کاملا یکی نیست و گاهاً تفاوت هزینه ی زیادی می تواند وجود داشته باشد. مثلا ساخت کشتی کروز رویال کارائیب برای شرکت سازنده اش 2 میلیارد دلار هزینه در بر داشت. در حالیکه آخرین ناو هواپیمابر آمریکایی جرالد آر فورد برای شرکت سازنده اش بالغ بر 13 میلیارد دلار هزینه داشت.

انتظار می رود برنامه جدید ساخت ناو هواپیمابر آمریکا که قرار است جایگزین کلاس نیمیتز شود در کمترین حالت 120 میلیارد دلار برای شرکت توسعه دهنده اش هزینه در بر داشته باشد. این رقم چیزی در حدود کل دارایی بیل گیتس می باشد. قسمت زیادی از هزینه صرف مواد اولیه و مواد مورد نیاز در زمان ساخت خواهد بود. همچنین احتمالا حدود 10 سال برای ساخت کلی این ناو هواپیمابر زمان نیاز باشد.

بنابر اطلاعاتی که از یک کانال علمی بدست آمده است حدود 60 هزار تن فولاد و 2 هزار و 500 نفر نیروی کار حرفه ای برای دریانورد کردن این ناو هواپیمابر لازم است. البته باید این را هم در نظر گرفت که همه ناوهای هواپیمابر چنین هزینه ای را به گردن مسئولین ساخت نمیندازند. لذا به طور معمول کشتی های آمریکایی، گرانترین کشتی ها با صرف سرسام آورترین هزینه ها هستند. اما در کشورهای دیگر چنین چیزی نیست.

به طور مثال کشتی ملکه الیزابت بریتانیا که هزینه ساخت آن بالغ بر 2 میلیارد دلار بیشتر از هزینه پیش بینی شده درآمد در مجموع 8 میلیارد دلار تمام شد که این در برابر کشتی جرالد آر فورد باز هم هزینه کمتری به حساب می آید. در نهایت چیزی که مشخص است این است که ارقام گفته شده واقعاً وحشتناک هستند و برای دولت ها هزینه گزافی را در بر خواهد داشت.

10. هزینه نجومی نگهداری از ناو هواپیمابر

برترین ناوهای هواپیمابر کشورهای مختلف

همانطور که متوجه شدید هزینه فوق العاده زیادی برای ساخت یک ناو هواپیمابر مورد نیاز است. اما این همه ی ماجرا نیست و برای نگهداری و آماده نگهداشتن این سازه های بزرگ هزینه های نجومی لازم است. برای نمونه هزینه های جاری کلاس جرالد آر فورد تا زمانی که این کشتی قابل استفاده است سال های سال پابرجاست و در طول این مدت به ده ها میلیارد دلار خواهد رسید.

با این حال این کشتی در برابر مدل قدیمی نیمیتز که قرار است در آینده مدل دیگری از آن ساخته شود همچنان صرفه جویی قابل توجهی محسوب می شود. مدارک موجود نشان می دهد که نیروی دریایی ایالات متحده نسبت به نسل قبلی خود کم هزینه تر شده و در این نسل جدید حدود 5 میلیارد دلار صرفه جویی کرده است. البته باید دید که این روند در آینده و برای سری جدید کلاس نیمیتز چگونه خواهد بود.

در رابطه با پرهزینه بودن نگهداری و پشتیبانی ناوهای هواپیمابر می توان به نیروی دریایی بریتانیا و کشتی ملکه الیزابت اشاره کرد. این ناو هواپیمابر با اندازه ای بزرگ در طول سال حدود 120 میلیون دلار هزینه دارد. این در حالیست که با این ابعاد باز هم کوچک تر از کلاس نیمیتز است. درحقیقت نیروی دریایی بریتانیا روزانه 340 هزار دلار برای وضعیت این کشتی هزینه می کند. بر طبق برآوردهای به عمل آمده کلاس نیمیتز در طول سال حدود 230 میلیون دلار را برای این ناو هواپیمابر هزینه می کنند.

مسئله حیرت انگیز این است که هزینه ها صرف مسائل پیش پا افتاده ای می شود که کسی فکرش را هم نمی کند. طبق گزارش پایگاه خبری بلومبرگ سیستم فاضلاب کشتی های جورج بوش و جرالد آر فورد به دلیل گرفتگی های مکرر نیاز به رفع گرفتگی با نوعی اسید خواهند داشت. هر بار شستشوی سیستم فاضلاب با این اسید حدود 400 هزار دلار هزینه دارد و این بسیار زیاد است. در واقع این کشتی ها هم مثل وسایل نقیله شهری هزینه استهلاک دارند.

ناوهای هواپیمابر را می توان یکی از کلیدی ترین ارکان قدرت در نیروی دریایی کشورهای ابرقدرت دانست. همانطور که در بالا مشاهده کردید می توان ایالات متحده را در راس هرم کشورهایی قرار داد که توانایی ساخت این سازه های عظیم را دارند. شاید مردم عادی اطلاعات زیادی درباره ناوهای هواپیمابر نداشته یا حداقل اطلاعات کمی داشته باشند. در این مطلب ما به مواردی مثل زمان استفاده از اولین ناوها و مواردی که عظمت آنها را اثبات می کند اشاره کردیم و هر یک را شرح دادیم.

همچنین درباره ساختار کلی و هزینه های این کشتی ها موارد جالبی را عنوان کردیم. البته موارد گفته شده اکثرا اطلاعاتی بود که از طریق پایگاه های علمی جمع آوری شده است. برای فهمیدن پاسخ این سوال که این کشتی ها چه ویژگی ها و قابلیت های جذابی قرار است داشته باشند باید صبر کنیم. در این مطلب 10 حقیقت جالب درباره ناوهای هواپیمابر که احتمالا افراد کمی از آنها باخبرند را برایتان شرح دادیم که امیدواریم استفاده کرده باشید. سپاس از همراهی شما با دیجیالیک.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

آروین
سلام. آروین هستم. بسیار ماجراجو و دنبال پیشرفت هستم. یکی از مهم ترین علایق و فعالیت هام نویسندگیه. عاشق کشف اطلاعات تازه درباره این کره خاکی هستم.

دیدگاهتان را بنویسید