بررسی بازی The Callisto Protocol: در جهنم کالیستو هرگز تسلیم نشو
شاید بهتر بود اسم این بازی را به «از گور برخاسته» تغییر می دادند چرا که من را به یاد تلاش های لئوناردو دی کاپریو در آن فیلم می اندازد. مخصوصا زمانی که توسط خرس گریزلی زخمی می شود. در پروتکل کالیستو هم شما باید در سخت ترین شرایط و بین مرگ و زندگی دوام بیاورید و برای یک بقای به معنی واقعی کلمه بجنگید. با دیجیالیک همراه باشید تا به موضوع “بررسی بازی The Callisto Protocol: در جهنم کالیستو هرگز تسلیم نشو” بپردازیم.
آیا از بازی Dead Space به عنوان یک اثر وحشت بقا لذت برده اید؟ اگر چنین است خبر خوش اینکه رهبری تیم سازنده بازی The Callisto Protocol توسط “گلن شوفیلد» صورت گرفته است و گیم پلی بازی را می توانم حتی بهتر از دد اسپیس بدانم. کالیستو پروتکل، ترس و دلهره را به شما تزریق می کند، آن هم با گرافیکی سینمایی، پر از جزئیات و عناصر وحشت و صداهایی که لرزه بر اندامتان خواهد انداخت.
سازندگان Striking Distance Studio برای هر چه بیشتر سینمایی جلوه دادن این بازی حتی از بازیگران هالیوودی مثل جاش دوهامل و کارن فوکوهارا هم بهره برده اند و مشابه این بازیگران را بازسازی کرده اند. این یک ایده شگفت انگیز بوده است. البته اگر با همکاری بازیگران سرشناس تر هالیوود انجام می گرفت قطعا پروتکل کالیستو فروش بیشتری را تجربه می کرد.
شاید برخی از مخاطبین اینگونه تصور کنند که این بازی و بازی فضای مرده به طریقی با یکدیگر ارتباط دارند. اما اینگونه نیست. می توان شباهت خیلی زیادی بین اتمسفر و ساختار این دو بازی مشاهده کرد اما حقیقت این است که هر دو عنوان، کاملا مستقل از یکدیگر، حداقل در شخصیت پردازی و داستان هستند. اما نمی توانم با قاطعیت بگویم که بایوفاژهای کالیستو از نکرومورف ها ترسناک تر هستند.
این بازی علمی تخیلی واقعا یک خلاقیت بزرگ در زمینه عناوین وحشت بقاست. چرا که چه در زمینه داستان و چه در زمینه نوع مبارزه و شخصیت پردازی متفاوت عمل کرده است و می تواند شما را از همان لحظات اولیه مجذوب خود کند. فقط باید به شما هشدار دهم که اگر دل پیشروی در یک عنوان واقعا ترسناک و پر از جامپ های ناگهانی را ندارید حتی به شروع آن هم فکر نکنید. چرا که اتفاقا ساعت های اولیه بازی ترسناک ترین بخش های آن است.
تا قبل از تجربه The Callisto Protocol فکر می کردم که اوت لست خون آلود ترین بازی ممکن باشد و از چندش آورترین هیولاها استفاده کرده است. اما پس از مبارزه با اولین موجوداتِ حال به هم زن و چرکین اندام در کالیستو کمی در انتخابم به عنوان اسلشرترین بازی تاریخ مردد شدم. تکه تکه کردن بدن هیولاها و محیط های خونین باعث شده است که سازندگان بازی، محدوده سنی برای تجربه آن را بالای 18 سال اعلام کنند.
مثل سایر بازی هایی که در مکان های متروکه یا محیط های ترسناک اتفاق می افتند در پروتکل کالیستو هم چنین محیط هایی موج می زند. البته محیط و اتمسفر آن به دلیل فضایی بودن و مواجه شدن با هیولاهای فضایی، خیلی ترسناک تر از چیزی است که فکرش را می کنید. این عنوان در بین سری کلاسیک رزیدنت اویل و دد اسپیس رها شده و با اِلمان های نسل جدید بازی های وحشت بقا ادغام شده است.
همانطور که گفتم اوایل بازی یعنی چند ساعت اولیه پس از شروع، از ترسناک ترین قسمت های آن می باشد. مثل اینکه کل دقت و تلاش تیم سازنده بازی در استودیوی Striking Distance بر روی هر چه ترسناک تر کردن ساعات اولیه پروتکل کالیستو بوده است و پس از آن حوصله زیادی برای ادامه نداشته اند. البته برداشت من این است که وقتی تا این حد در ابتدای مسیر از عناصر ترسناک استفاده شود کمی برای مخاطب این مسئله عادی و خسته کننده می شود و می توان علت را در همین مسئله یافت.
من علاقه زیادی به بازی هایی دارم که در محیطی خارج از جو زمین جریان دارند. بازی هایی مثل Doom یا Alien که در فضا اتفاق می افتند. پس حق بدهید به بازی The Callisto Protocol علاقه مند باشم. چرا که اتفاقات بازی در قمر مرده سیاره مشتری جریان دارد و شما قرار است حس تنهایی و غربت را با هم تجربه کنید. آن هم در مقابل موجوداتی که به لطف گرافیک خیره کننده بازی، شما را زَهره ترک خواهند کرد.
معمولا در بازی های ترسناک، محیط بازی بیشتر از داستان خودنمایی می کند و کارگردان این بازی با علم بر این موضوع امتیاز قابل توجهی را از پیچیدگی داستان گرفته و تقدیم محیط بازی کرده است. محیطی که به راحتی می تواند هیولاهای بازی را در دل سیاهی های گوشه به گوشه اش پنهان کند تا شما را ترغیب به در دست داشتن همیشگی وسیله ای برای دفاع از خود کند.
درباره پیشینه کالیستو اطلاعاتی در دست نیست و فقط می توانیم دد اسپیس را به عنوان جانشین معنوی این بازی معرفی کنیم. چرا که شکل مبارزات را می توان الهام گرفته از آن دانست در حالی که فضای بازی طوری نشان می دهد که حس می کنیم در حال تجربه یک اسپین آف از مراحل بازی آلین هستیم.
کارگردانیِ این بازی حرفه ای صورت گرفته است. محیط های تاریک و رعب آور و شنیدن صداهایی که به صورت سه بعدی تولید شده اند در کنار موزیک دلهره آور می تواند سرعت پیشرَوی شما را محدود کند و حتی برای باز کردن در یک قفسه، هر لحظه به این فکر کنید که ممکن است یک موجود تحت سلطه انگل و ویروس به صورت شما حمله ور شود یا در انتهای راهروهای زیرزمینی همواره استرس این را داشته باشید که صورت شخصیت اصلی بازی از وسط به دو قسمت مساوی تقسیم شود.
درست متوجه شدید و واقعا هیولاها با پنجه های بلندشان می توانند صورت شما را به دو قسمت مساوی تقسیم کنند. نه تنها صورت بلکه می توانند اندام های قهرمان بازی را با یک ضربه از هم جدا کنند و حتی آن را زیر پاهایشان له کنند. البته شما هم اگر بر ترستان غلبه کنید و به دل آنها بزنید می توانید همین بلا را به سرشان بیاورید. خلاصه در همه قسمت های این بازی، خون پشت خون در جریان است.
متاسفانه با وجود اینکه این بازی در دسامبر 2022 توسط Krafton و پس از سروصدای زیادی منتشر شد. اما نقص های فنی آن در زمینه کرش شدن های مرتبط با پشتیبانی سخت افزاری باعث عرضه های پشت سر هم هفتگی وصله های سازگاری شد و می توان گفت در سال 2023 یک نسخه کامل و ظاهرا بدون مشکل از پروتکل کالیستو به بازار آمد. با این وجود باز هم نتوانست به عنوان یک اثر عاری از مشکل نام خود را به تثبیت برساند.
بررسی بازی The Callisto Protocol در جهنم کالیستو هرگز تسلیم نشو
در طول تجربه پروتکل کالیستو، زمانی که صورت قهرمان بازی زیر پای یک هیولا قرار می گرفت نمی توانستم به نمایشگر نگاه کنم و اصلا طاقت دیدن پرواز خون را نداشتم. چون تصاویر بسیار واقع گرایانه است. اگر فکر می کنید در خونین بودن صحنه های این بازی اغراق می کنم در همین حد بدانید که پروتکل کالیستو به دلیل خشونت زیاد از حد، در برخی از کشورها مثل ژاپن ممنوع شده است.
طراحان محیطی یا همان سازندگان بازی سعی کرده اند با خلق محیط های آزمایش شده مثل طوفان های برفی یا فضای مه گرفته، ترس از زامبی ها را در دل چنین مکان هایی پررنگ تر جلوه دهند و واقعا فرصت یک لحظه نفس کشیدن راحت را از گیمر گرفته اند. این قضیه جایی حادتر می شود که اگر شما حواستان به هیولاها نباشد ولی آنها شما را ببینند قبل از اینکه متوجه این مسئله شوید خودشان را به شما می رسانند.
البته حُسن ویژه این مسئله، تشویق مخاطب برای هر چه بیشتر دقت کردن به صداهایی است که می شنود. چرا که باید با دقت در تشخیص صدای هیولاها جهت حمله آنان را تشخیص داده و خیلی سریع از خودش واکنش نشان دهد. پس در نظر داشته باشید که بازی را با صدای مناسب تجربه کنید.
بنابراین باید چهار چشمی حواستان به اطرافتان باشد و سلاحتان را همیشه آماده نگه دارید. البته پیشنهاد می کنم بیشتر به سلاح سرد خود، یعنی میله ای که در دست دارید اکتفا کنید چون به نسبت تفنگ های لیزری صدمات جبران ناپذیرتری وارد می کند. با این حال قدرت تفنگ هایتان را هم نمی توان انکار کرد. اما چون مهمات کمی در طول مسیرتان وجود دارد ناچارید کار با سلاح فلزی یا باتوم را خیلی خوب یاد بگیرید.
فقط در جاهایی از بازی می توانید کمی آرامش پیدا کنید که قرار است به فایل های صوتی یا همان گزارشات رادیویی که برای شما به دفعات ارسال می شوند گوش کنید. چون برای گوش دادن به آنها باید به منوی صوتی بروید و در مدت شنیدن گزارش نمی توانید کاوش کنید یا حرکت دیگری انجام دهید.
بازی آزادی عمل و فراوانی ارتقا را به حد کافی در اختیار شما قرار می دهد. مثلا می توانید با داشتن یک دستکش مغناطیسی پیشرفته، وسایل مختلف یا هیولاها را به شکلی خنده دار و بیمارگونه از زمین بلند کرده و به جایی دیگر پرتاب کنید. حتی طیف وسیعی از ارتقاها برای سلاح ها وجود دارد. می توانید ضرباتتان را قدرتمند تر کنید تا ضربه های سنگین تری وارد کنید. با این حال من به دلیل مهمات کم، خیلی از مکان ها را با مخفی کاری رد می کردم. چون مخفی کاری هم یکی از مهمترین روش های پیشروی در کالیستو است.
احتمال اینکه در اوایل بازی به ده ها روش مختلف توسط هیولاها کشته شوید خیلی زیاد است چون قرار نیست با یک بازی معمولی یا آسان طرف باشید. پروتکل کالیستو سخت و طاقت فرساست و شما از همان ابتدای بازی باید برای عبور از زامبی ها یا هیولاهای آن، هر چه در چنته دارید رو کنید. چون زمان آشنایی با محیط، واقعا اندک است و خیلی سریع وارد هیجان های مبارزه و قرار گرفتن در خط داستانی می شوید.
سیستم کاوش، مبارزه و اتمسفر بازی اگر نگویم مرا به یاد The Last of Us انداخت، می توانم بگویم همچون سری RE باید نقاط مختلف را کاوش کنید و سلاح، مهمات یا گزارشات صوتی زیادی را پیدا کنید و از آنها استفاده کنید. داستان سرایی هم نقش پررنگی در کنار بخش های مختلف فنی این بازی دارد. البته که با جزئیات زیاد داستان طرف نیستیم اما واقعا شخصیت پردازی در همان ابتدا عالی انجام شده است.
از هر چه بگذریم، سازندگان در صداگذاری هیچ چیز کم نگذاشته اند، هم صدای دشمنان دور و نزدیک را در بغل گوشتان حس خواهید کرد و هم موزیک بازی فوق العاده رعب آور است. تیم صدا پیشگی بسیار موفق عمل کرده اند و به جرئت می توان گفت این بازی جزء برترین عناوین از لحاظ صدا پیشگی است.
داستان بازی پروتکل کالیستو (The Callisto Protocol)
کالیستو نام یکی از قمرهای سیاره مشتری است و به طور کلی داستان و اتفاقات بازی در زندانی به نام آهن سیاه (Black Iron) روایت می شود که با حداکثر امنیت در کالیستو قرار دارد. زندانی شوم و بسیار وحشتناک که توسط یک پاندمی به یک کشتارگاه جهنمی تبدیل شده است و تمامی زندانیان به زامبی ها و هیولاهای فوق العاده وحشتناک تغییر شکل یافته اند. پروتاگونیست این داستان قرار است مخاطب را به دل این جهنم هدایت کند.
خلبانان کارکشته یک سفینه حمل و انتقال بار، به نام های «جیکوب لی» و «دنی ناکامورا» پس از دست و پنجه نرم کردن با یک مشکل فنی که برای سفینه آنها اتفاق می افتد بر روی کالیستو فرودی ناموفق را تجربه می کنند. البته به نظر من اگر می دانستند که قرار است با چه دنیای ترسناکی روبرو شوند در همان سفینه آرزوی مرگ می کردند. خلاصه پس از سقوط این دو همکار، پرسنلِ زندان آهن سیاه کالیستو، بدون هیچ توضیحی هر دو خلبان را به اسارت در پشت میله ها در می آورند. مدتی می گذرد و جیکوب و دنی متوجه می شوند در این زندان مرموز، یک جای کار می لنگد.
زندان مخوف بلک آیرون توسط یک سازمان مرموز و شیطانی اداره می شود که نقشه و برنامه های بزرگی برای آینده دارند و با اسیر کردن انسان های بیگناه در صدد رسیدن به این هدف ویران کننده هستند. زمانی که دو خلبان در زندان به سر می برند متوجه صداها و اتفاقات وحشتناکی می شوند و تلاش می کنند به طریقی جان خود را نجات دهند. آنها متوجه می شوند که نوعی ویروس جهش یافته باعث تغییر شکل و وحشی شدن زندانیان شده است.
بنابراین از زندان فرار می کنند و با روبرو شدن با اولین هیولای جهش یافته که در این مکان به “بایوفاژ” شناخته می شوند، بسیار متعجب و هراسان می شوند و بعدا متوجه خواهند شد که جریان از چه قرار است. هیولاهایی که در مسیرشان ملاقات می کنند چند پله از جهش یافته هم بالاتر هستند. بدن هایی چرکین، بزرگ و نامتقارن که بسیار سریع و خطرناک حرکت می کنند. حالا جیکوب به تنهایی باید به مبارزه بپردازد. ضمن اینکه تلاش خود را می کند که راز پشت پرده و علت این شیوع ناگهانی را کشف کند.
داستان بازی پروتکل کالیستو تقریبا پیچیدگی خاصی ندارد و دارای یک خط داستانی پیوسته است. جیکوب که قرار بود برای یک ساعت به کالیستو بیاید حالا درگیر یک سری حوادث ناگوار پشت سر هم می شود و سفر کوتاه او به یک کاوش و نبرد بیش از ده ساعته در کل تاسیسات کالیستو و زیر آن تبدیل می شود. داستان به حدی ساده است که می توان جریان کلی آن را یک ساعته هم درک کرد و برای همین است که به سازندگان می توان حق داد که چرا بازی را طولانی کرده اند.
پروتکل کالیستو خیلی سریع شروع می شود و تقریبا مراتب آشنایی گیمر با دنیای این اثر در همان ابتدا صورت نمی گیرد. ضمن اینکه شخصیت نقش منفی داستان، پرداخت ضعیف و ناقصی دارد. اما برعکس این مسئله هم وجود دارد و در ادامه با شخصیت پردازی تقریبا کامل و قدرتمندِ سایر شخصیت ها و حرکت به سمت چهارچوبی مرموز و دقیق، یک شروع طوفانی را رقم می زند و با داستان سرایی زیبا مخاطب را درگیر خود می کند.
کسانی که به بازی های جهان باز یا عناوین دارای چندین پایان علاقه زیادی ندارند از پروتکل کالیستو رضایت خواهند داشت. چرا که جدا از اینکه این یک عنوان داستان محور خطی است فقط دارای یک پایان است. آنتاگونیست داستان که در پشت این قضایا وجود دارد باید به وسیله شما شناسایی و در صورت ممکن نابود شود.
اگر می خواهید بدانید که دقیقا در کالیستو چه خبر است و علت ربوده شدن افراد مختلف و اسیر شدن آنان چیست و اصلا این هیولاها به چه دلیلی به این حالت در آمده اند باید خودتان دست به کار شوید تا بیشتر از این به اسپویل شدن بازی کمک نکنم.
گیم پلی بازی پروتکل کالیستو (The Callisto Protocol)
بخش برجسته بازی The Callisto Protocol قطعا گیم پلی آن است که تلاش برای بقا را به معنی واقعی به مخاطب نشان می دهد. تلاش فوق العاده طبیعی جیکوب، ضربات باتوم از ته دل و نهایت قدرت که به پاشش خون و خورد شدن استخوان های دشمنان منتهی می شود باعث چند برابر شدن هیجان بازی و ترشح آدرنالین بازیکن می شود. البته باید خود را برای اشباع شدن از حس انزجار از زخم های چرکین هیولاهای درون کالیستو آماده کنید.
مبارزات تن به تن جیکوب بدون سلاح گرم و فقط با یک تکه فلز یا باتوم، بیشترین بخش های گیم پلی بازی را شکل می دهد و به نظر من بهترین روش برای مبارزه همین سلاح های سرد است. اصلا بخش مورد علاقه بسیاری از مخاطبین یقیناً زمانی است که جیکوب بین چندین هیولا به نبرد در خون و کثافت می پردازد و تا آخرین لحظه در حالی که به دلیل کم شدن جانش نمی تواند درست راه برود و ضربه بزند تمام تلاشش را برای بقا انجام می دهد.
به یاد دارم که در قسمتی از بازی با دیدن انبوهی از بایوفاژها در جایی پنهان شدم و کمی پس از پیشروی در یک راهرو، از انتهای مسیر صدای پایی ترسناک می شنیدم. خود را آماده کرده و نور چراغ قوه را تا جایی که می شد به انتهای راهرو هدایت کردم و تفنگم را به سمت مرکز نور نشانه گرفتم. ناگهان با شنیدن یک نعره، به سمت نور شلیک کردم، در حالی که هیچ هیولایی قرار نبود در این صحنه خودنمایی کند. چنین ترس هایی در زندان ترسناک بلک آیرون زیاد اتفاق می افتد.
شکل مبارزه جیکوب با بایوفاژها به شیوه جاخالی دادنِ فوری و دفع حملات وحشیانه دشمن است. پس از هر بار جاخالی دادن باید یک یا چندین ضربه خیلی سنگین به سر و صورت و بدن دشمنان وارد کنید. اما اصلا تصور نکنید که این کار ساده است. با وجود حس وحشت و ناامنی زیادی که دارید، برای اینکه در این کار موفق شوید باید فوراً بهترین تصمیم را بگیرید و با واکنش های سریع این کار را انجام دهید.
جیکوب برای ضربه زدن به هیولاها از تمام قدرتش استفاده می کند و با تمام وجود می جنگد. درست مثل کسی که زندگیش به کشتن این هیولاها بستگی دارد. از سختی ضربات می توان تشخیص داد که چقدر جیکوب ترسیده و دست و پای خود را گم کرده است. انصافا طراحی نبردها بیانگر شیرین بودن جان یک انسان و ترس او از یک مرگ غیر طبیعی است.
بازی در زمینه سلاح برای مبارزه شما را ناامید نمی کند و جیکوب برای مقابله با بایوفاژها دستش پر است و می تواند با دستکش جاذبه ای که در دست دارد، کمدی های خشنی را به وجود بیاورد یا با انواع سلاح ها و مخفی کاری برای بقا بجنگد. ضمن اینکه امکان آپگرید سلاح ها با پیدا کردن آیتم ها و فروش آنها برایتان مهیا شده است. البته بیشتر این آیتم ها را باید در مسیرهایی پیدا کنید که احتمال حضور چندین هیولا وجود دارد. سیستم مبارزه بر پایه حمله، ضربه و جاخالی دادن های پیاپی قرار دارد.
هیولاها پرتعداد و متنوع هستند و حتی مسیرهای رسیدن و مبارزه با آنان هم متفاوت است و این باعث می شود با یک عنوان بسیار سرگرم کننده و هیجانی روبرو باشیم. اما جدا از طراحی محیط قدرتمند، صدا گذاری فوق العاده و گرافیک تماشایی بازی، متاسفانه سازندگان در بخش فنی خیلی خوب عمل نکرده اند و می توان اشکالات پراکنده ای را در جای جای آن پیدا کرد. ضعف هایی مثل افت فریم یا پرش های ناگهانی به بیرون که من در نسخه PS5 بارها این مشکل را مشاهده کردم.
موارد محدود کننده ای مثل نزدیک شدن های بی موقع دوربین به جیکوب باعث می شود که گاها با محدودیت روبرو شوید و شکست بخورید. کلا زاویه دوربین با وجود سوم شخص بودن به طرز عجیبی حرکت را برای بازیکن، چالش برانگیز می کند و مدتی طول می کشد تا به آن عادت کنید. این مسئله زمانی عذاب آور می شود که قرار است در یک راهروی تنگ با چندین دشمن در اطراف خود مواجه شوید. در حقیقت نمی توان ایرادهای ریز و درشت فنی بازی پروتکل کالیستو را انکار کرد و حتی برای نادیده گرفتن آنها باید خیلی به اعصابتان مسلط باشید.
یکی دیگر از مسائلی که خیلی مرا اذیت می کرد، بازگشت بازی در صورت شکست جیکوب بود. یعنی شما اگر چندین دشمن را به سختی از پای در آورید و باس آن مرحله را هم تا حدودی ضعیف کنید اما در آخر شکست بخورید، متاسفانه بازی به همان ابتدای مرحله باز می گردد و باز هم باید دشمنان را نابود کنید و تمام کارهایی را که انجام داده اید از سر بگیرید.
پروتکل کالیستو یک بازی بسیار سخت است و تجربه این عنوان به من ثابت کرد که اتمام بازی با درجه سختی بالا بسیار دشوار خواهد بود. پس توصیه می کنم ترجیحا این بازی را بر روی درجه سختی نرمال تجربه کنید. حتی می توانم بگویم آسان هم می تواند برای خیلی از بازیکنان مناسب باشد. چرا که تحت هیچ شرایطی قرار نیست کار آسانی در پیش داشته باشید.
درباره اینکه این بازی بیشتر به سبک ترسناک یا بقا محور وفادار است باید بگویم با وجود اینکه به دلایل گفته شده بازی در زمینه خلق صحنه های ترسناک بسیار موفق عمل کرده است اما کفه ترازو بیشتر به سمت بقا محور بودن بازی سنگینی می کند. باید برای زنده ماندن به هر دری بزنید و تا آخرین نفس امید به پیروزی داشته باشید.
اگر بخواهید اهداف اصلی را در بازی دنبال کنید حدود 10 ساعت برای خنثی سازی بایوفاژها و باس ها در طی 8 فصلِ نسخه استاندارد بازی زمان نیاز خواهید داشت. یعنی برای اکثر چپترها بین یک تا دو ساعت وقت خواهید گذاشت. اما اگر همه جزئیات و ابعاد بازی برای شما مهم است برای پایان کامل The Callisto Protocol چیزی در حدود 16 ساعت را باید صرف این عنوان کنید.
گرافیک بازی پروتکل کالیستو (The Callisto Protocol)
با توجه به اینکه برای ساخت صحنه های گرافیکی بازی پروتکل کالیستو از سیستم Unreal Engine 4 استفاده شده است، دست سازندگان جهت توسعه کیفیت بازی با استفاده از ابزارهای قدرتمند باز بوده است. بدین منظور از سیستم رندر گرافیکی پیشرفته و قابلیت های بالای هوش مصنوعی استفاده شده است. از آنجایی که این موتور توسعه، قدرت زیادی در ایجاد شبیه سازی فیزیک عناصر دارد می توان یک تجربه ناب سینمایی را از چهره و استایل شخصیت ها انتظار داشت.
همچنین استفاده از موتور UE4 در ایجاد عناصر پیچیده و سایه زنی قدرتمند در تعامل با هوش مصنوعی پیشرفته باعث شده است که بازی در سکانس های مختلف، واکنش های طبیعی و واقع گرایانه را از خود نشان دهد. این در حالیست که پشتیبانی از فناوری ردیابی پرتو، کیفیت سایه و انعکاس نور باعث درخشش گرافیکی بازی در فضاهای خارجی و داخلی محیط شده است و تاثیر زیادی بر نرخ فریم در بخش های مختلف می گذارد.
The Callisto Protocol از لحاظ کیفیت تصاویر، یکی از بازی هایی است که در میان عناوین نسل جدید کنسول ها حیرت انگیزترین صحنه های گرافیکی را خلق می کند و از قدرت سخت افزار نهایت بهره را می برد. مخصوصا بر روی ایکس باکس سری اس و پلی استیشن 5 چهره ها به شدت فوتورئالیستی هستند. همچنین باید در نظر داشته باشیم که طراحان بازی با استفاده از رنگ های بسیار متنوع از گیر افتادن بازی در صحنه های همیشه تاریک و یکنواخت جلوگیری کرده اند.
جلوه های بصری فوق العاده در کنار طراحی صحنه های هنرمندانه با اتمسفر دارک و سنگین باعث خلق صحنه های سینمایی با گرافیک خیره کننده و بسیار تماشایی شده است. جزئیات گرافیکی جیکوب و هیولاها بسیار زیاد است و بازی را تا حد بسیار زیادی باور پذیر کرده اند و دلیلی برای لرزش دستان گیمر در حین تجربه بازی شده اند. همچنین بافت عناصر و تکسچرها، قدرتمند و پر از جزئیات طراحی شده است.
نورپردازی و خلق محیط های اتمسفریک و سنگین با تلفیق سایه های مطلوب شما را به قلب تاریکی و ترس سوق می دهد. تاریکی که نور برای آن همچون روزنه امید و کورسویی در دل آن است. انیمیشن های خوش ساخت و روان هم دلیلی برای دقت هر چه بیشتر بازیکن به داستان بازی و صحنه های جذاب آن هستند. انیمیشن هایی که در لحظه مرگ دشمنان یا جیکوب نشان داده می شوند جزئیات بی نظیری دارند.
قبلا درباره افت فریم جزئیاتی را برایتان گفته بودم و در ادامه مشکل مذکور باید به جزئی نبودن این مسئله حتی بر روی کنسول PS5 اشاره کنم. گمان نکنید که درباره یک افت جزئی چند دقیقه ای اطلاع رسانی می کنم. در قسمتی از بازی در حدود چهل و پنج دقیقه شاهد کاهش نرخ نوسازی تا پایین تر از 30 فریم بودم و این مشکل زمانی کمتر شد که به فضایی خلوت تر و بی سر و صداتر از قسمت های پرتنش رسیدم. با این حال این مشکل، هیچ چیز از زیبایی های گرافیکی این بازی کم نمی کند.
جهت دریافت بهترین نتیجه گرافیکی از بازی پروتکل کالیستو که به همراه آن مشکلات خروجی تصویر هم به حداقل برسد می توانید آن را با رزولوشن 1440p یا 4k بر روی کامپیوتر تجربه کنید. فقط به این نکته توجه کنید در حالی که بازی را بر روی پی سی اجرا می کنید در صورت لزوم می توانید ردیابی پرتو (Ray Tracing) را خاموش نگهدارید. چرا که حتی با غیرفعال بودن این حالت باز هم یک گرافیک درخشان و چشمگیر را در خروجی مشاهده خواهید کرد و از شر باگ های فنی گرافیکی خلاص خواهید شد. همچنین بهتر است که کارت گرافیک شما از DirectX 12 پشتیبانی کند.
جمع بندی
بازی پروتکل کالیستو با وجود مشکلات فنی و ایرادات ساختاری که دارد به دلایل زیادی می تواند پای خود را در کفش شاهکارهای ترسناک کلاسیک و مدرن کند و به عنوان میراثی از Dead Space ماندگار شود. این یک شاهکار نیمه سینمایی است که ساخت آن توسط یک شرکت نوپا قابل ستایش است. از جزئیات گرافیکی خارق العاده صحنه های پیشروی و انیمیشن ها می توان به عنوان برگ برنده این عنوان یاد کرد.
گیم پلی روان و صداگذاری بی نقص در کنار محیط و اتمسفر بسیار ترسناک باعث می شود یک تجربه وحشت بقای کم نظیر را از این پروژه بلند پروازانه تجربه کنید. پیچیدگی های داستانی در حدی است که به راحتی می توانید داستان بازی را درک کنید. فقط به یاد داشته باشید برای خرید این بازی نسخه های جدید و بهینه شده آن را در نظر بگیرید که همه وصله های تکمیلی اضطراری را دریافت کرده باشند. چرا که چندین وصله پس از انتشار بازی به صورت غیر عادی برای آن ساخته شد.
بررسی بازی The Callisto Protocol در جهنم کالیستو هرگز تسلیم نشو. این موضوعی بود که در این قسمت از دیجیالیک با یکدیگر نقد و بررسی کردیم. از همراهی شما سپاسگذاریم.
مقالات مرتبط:
بررسی بازی Dragon’s Dogma 2 داستان حماسه یاران در برابر برده های اهریمن