بررسی بازی monster Hunter Wilds داستان شکارچی هیولا 2025
شاهکارهای کپکام تمام شدنی نیست و این استودیوی پرطرفدار باز هم قدم به میدان مبارزه با عناوین صاحب نامِ نسل نهمی گذاشته است. شکارچی هیولا اینبار با کلی سورپرایز آمده است تا طرفدارانش را از چشم انتظاری 7 ساله ای که بعد از پنجمین قسمت، یعنی World به وجود آمده بود در بیاورد. در ادامه این مطلب از دیجیالیک با ما همراه باشید با بررسی بازی monster Hunter Wilds داستان شکارچی هیولا 2025 که پر از اتفاقات متفاوت است.
نقاط مثبت زیادی وجود دارد که قرار است با هم بررسی کنیم. ساخته های کپکام همیشه کم نقص و زیبا بوده اند و مجموعه مانستر هانتر هم از این قائده مستثنی نیست. این بازی که دومین فرنچایز پرفروش کپکام محسوب می شود طی سالیان طولانی طرفداران دو آتیشه ای بدست آورده است. طرفدارانی که با اعتماد کامل به کپکام به سراغ تهیه و تجربه این مجموعه می روند. بازی Monster Hunter Wilds برای دارندگان کنسول های سونی، مایکروسافت و ویندوز در تاریخ 28 فوریه 2025 در دسترس قرار گرفت.
نسخه جدید بازی با توجه به اطلاع رسانی های قبل از آن قرار بود دارای روایتی رضایت بخش باشد و همینطور هم شد. همانطور که تهیه کننده با سابقه Wilds آقای «ریوزو سوجیموتو» قبلا به درگیر کننده بودن داستان این بازی اشاره کرده بود صرف نظر از سایر بخش های فنی، یکی از مهمترین دلایل موفقیتِ شکارچی هیولا وایلدز داستان بسیار زیبای آن می باشد که با توجه به بودجه بیشتر و محبوبیت روزافزونِ این مجموعه کاملا منطقی به نظر می آید که کپکام بر روی داستان سرمایه گذاری کند.
در واقع سازندگان، تمرکز زیادی بر روی داستان گذاشته و تاکید کرده اند که خط داستانی بازی با موزیک و صداپیشگی حرفه ای می تواند بازیکن را تشویق به تجربه کامل اثر کند. روایتی که از افسانه های حیرت انگیز تجلی میابد. گنجاندن چنین روایتی اصلا ضرری ندارد بلکه می توان نقطه عطفی برای جذب مخاطبین جدید باشد که البته نتایج و بازخوردها نشان داده که همینطور هم شده است. هر چند که گزارش های رسیده حاکی از آن است که برخی از بازیکنان با این قضیه کاملا موافق نیستند و جنبه های دیگر بازی را مورد ستایش قرار داده اند.
در همان ابتدای بازی می توانید به این مهم پی ببرید که مانستر هانتر به کمال رسیده است. سیر تکاملی که با World آغاز شد و حالا در Wilds به اوج خود رسیده است. شما با شروع بازی، درگیر یک ماجراجویی عمیق خواهید شد که اگر از طرفداران قدیمی این بازی باشید می توانید وفاداری نیمه کاملی را در شکل کلی بازی نسبت به فرنچایز احساس کنید. البته ویژگی های متفاوت و جدیدی هم اضافه شده که برای برخی از افراد می تواند تازه و البته عجیب به نظر بیاید که در این باره بیشتر توضیح خواهیم داد.
اگر از من بپرسند که یک بازی هیولا محور را در میان همه بازی های با این مضمون معرفی کنم قطعاً مانستر هانتر انتخاب من خواهد بود. فارغ از نام بازی که بیانگر این مسئله یعنی هیولا محور بودن آن است باید بگویم مانستر هانتر الگوی بسیاری از بازی های سبک خود می باشد و از سال ها پیش همواره به عنوان یک نماد در بازی های هیولایی، خود را تثبیت کرده است.
در این نسخه هم خواهید دید که همچون گذشته و البته بهتر از همیشه، کپکام در طراحی مانسترهای بازی فوق العاده عمل کرده و مهمترین شخص گروهِ توسعه، یعنی سوجیموتو خلاقیت قابل توجهی به کار برده و یکبار دیگر ثابت کرده است که درک فنی و شعور هنری بسیار بالایی را در طراحی بازی دارد. از ترسیم فیزیک هنری و دقیق تا صداپردازی و عملکرد هوش مصنوعی بی نقص که باعث غوطه وریِ هر چه بیشتر بازیکن در این عنوان اکشن نقش آفرینی شده است.
طراحی هیولاهای بازی، باشکوه صورت گرفته است. این موجودات صرفا غول های عظیمی نیستند که در مقابلشان شمشیر را به دست بگیرید و بی محابا ضربه بزنید. بلکه به دلیل سبک و سیاق هر یک از آنها در رفتار و مبارزه، باید ابتدا با آنها آشنا شوید. هر یک از آنها در زیست بومِ خود رفتار متفاوتی دارند و باید در زمان مبارزه بسیار محتاط بوده و به نقاط ضعفشان ضربه وارد کنید. در حقیقت ضربه به هر قسمت از بدن آنها تاثیر متفاوتی را در بر خواهد داشت. جلوه های مبارزه این هیولاها ستودنی و چشم نواز است.
همه این مسائل باعث نمی شود که Monster Hunter Wilds یک تافته جدا بافته نسبت به ساختار کلی فرنچایز باشد. این بازی همان مانستر هانتر شلوغ و پر زرق و برقی است که می تواند بازیکن را حسابی به مبارزه بطلبد. مبارزه ای که گاهاً می تواند شما را به نبرد همزمان در میان گروهی از دایناسورها دعوت کند و هدف از پیروزی در این نبرد طاقت فرسا فقط ساخت یک لباس جدید باشد.
خبر خوب برای کسانی که تا کنون موفق به تجربه این فرنچایز نشده اند این است که مانستر هانتر وایلد فقط یک ادامه زیبا برای مخاطبینِ همیشگی خود نیست، بلکه می تواند شروعی هیجان انگیز برای گروه اول باشد که با داستان عمیق خود همه بازیکنان را وارد دنیای جدیدش خواهد کرد. دنیای پر زرق و برق و پهناور با موجودات افسانه ای عظیم الجثه ای که در واقع قلمرو آنها محسوب می شود.
بررسی بازی monster Hunter Wilds داستان شکارچی هیولا 2025
داستان
در مانستر هانتر وایلد شما به عنوان یک شکارچی هیولا و با کمک تعدادی از ماجراجویان، قدم به سرزمینی می گذارید که ظاهرا قرار بوده خالی از سکنه باشد. اما با ورود و کاوش در این مکان متوجه حضور دشمنان ناخوانده ای خواهید شد که نسبت به حضور شکارچی هیولا در قلمروی نفرین شده ی خود حساسیت غیر قابل وصفی دارند. در این مسیر با یک بچه از سرزمینی ناشناخته مواجه خواهید شد که داستان را وارد فاز تازه ای می کند. این شرایط زمانی حساس تر می شود که رفتار عجیبی را از هیولاهای بازی مشاهده خواهید کرد. در واقع شروع چالش اصلی از همین جا کلید می خورد.
انسجام خط داستانیِ بازی، قابل قبول تر از همیشه است و با وجود اینکه در پاره ای از مواقع کمی بی جهت طولانی می شود اما حضور شخصیت های جذاب و عجیب و غریب باعث می شود حس کسالت به شما دست ندهد. همچنین پیچش های داستانی و مواجهه با مکانیک های جدید گیم پلی در این باره تاثیر بسزایی خواهد داشت. این پارامترها باعث سرگرم کننده بودن قابل توجه مانستر هانتر وایلد شده است.
داستان مانستر هانتر وایلد یک نمایش زیبای احساسی است که شرایط زندگی انسان های مختلف و تلاش آنها برای بقا و پیشرفت جوامعشان را در زیست بوم های عجیب و غریب نشان می دهد. لحظات داستانی میخکوب کننده باعث تقویت اراده بازیکن به جهت تکمیل بازی شده و یک تجربه شیرین داستانی را برای او به یادگار می گذارد.
گیم پلی
کنترل شخصیت بازی را که به دست بگیرید در ابتدا، یک رَوند یادگیری اولیه را پیموده و با یک گیم پلی منسجم و هیجان انگیز مجذوب پیشروی خواهید شد. این یک تجربه عمیق و با جزئیات زیاد است که گیم پلی را ستودنی کرده است. چه چیزی لذت بخش تر از حواله ی یک ضربه سنگین بر فرق سر یک هیولای تنومند است؟ بله گیم پلی وایلد مثل نسخه های پیشین، خشن است و با مهارتی که در بازی کسب می کنید می توانید مبارزات سنگینی را با 14 نوع سلاح همیشگی داشته باشید که حس قدرت افسانه ای و نامحدودی را به شما القاء خواهد کرد.
گیم پلی همچنان شکل کلاسیک فرنچایز را در خود حفظ کرده است. با این وجود اِلمان ها و روش های جدیدی اضافه شده است که در تکمیل ارضای حس هیجانِ بازیکن، نقش مهمی را ایفا می کنند. با این وجود فرمول همیشگی رویارویی با دشمنان برقرار است و سیستم مبارزه پرجزئیاتی در اختیار بازیکن قرار خواهد گرفت.
سیستمی که دست شما را برای تصمیم گیری و انتخاب در میان سلاح های مختلف باز گذاشته و شدیداً نسبت به انتخاب هایتان حساس می باشد. بنابراین سلاحی که برمی دارید بر روند پیشروی تاثیر قابل توجهی داشته و با ارتقاء آن می توانید از بالا رفتن مهارتتان در استفاده از اسلحه مورد نظر لذت ببرید.
ویژگی مهمی که احتمالا مخاطبین بازی با آن آشنایی دارند مدیریت منابع است که با طراحی استراتژی و شخصی سازی عناصر می توان روح کلاسیک بازی را به واسطه آن زنده کرد. به عنوان مثال ساخت و سفارشی سازی کمپ و ارتقاء تجهیزات و لوازم و البته شخصیت ها حتی گربه معروف بازی بسیار جذاب است. سوال اینجاست که آیا در میان این لوازم و تجهیزات، وسیله نقلیه یا چیزی برای سوار شدن جهت پیمودن مسافت های طولانی وجود دارد؟
قاعدتاً در این برهه زمانی از داستان و شکل بازی نمی توان انتظار خودرو یا وسیله دیگری را داشت. اما Seikret بهتر از هر وسیله دیگری می تواند شما را به هر جایی ببرد. این موجود که شباهت آن با هیپوگریف و رپتور کم نیست می تواند در رفت و آمد و حتی نبردها به شما کمک شایانی کند. سیکرت دارای پاهای قدرتمند و سرعت بالاییست و می تواند روی زمین سُر بخورد. او حتی از موانع چالش برانگیز هم شما را عبور خواهد داد.
سیکرت همراهی ارزشمند و قابل اعتماد است که طراحان با ظرافتِ قابل توجهی به خلق این موجود پرداخته اند. او دارای انیمیشن های روان و باکیفیت و دارای حرکات طبیعی و جذابیست. لذا همانطور که پیش تر اشاره کردیم اگر از وظیفه اصلی این موجود که جابجایی است چشم پوشی کنیم نمی توان نقش اساسی او در مبارزات را انکار کرد. برای درک بهتر نقش این موجود، سوارکاری Aloy در هورایزن فوربیدن وست را به یاد بیاورید. تاخت و تازی که منجر به مهار دشمنان میشد.
هنگامی که با یک هیولا مواجه می شوید می توانید سوار بر سیکرت به سمت آن هیولا یورش برده و در حال حرکت با یک جهش چالاکانه از روی سیکرت ضربه ای مهلک را حتی بر بالاترین قسمت بدن هیولا وارد کنید. بنابراین بر خلاف نسخه پیشینِ بازی که اگر هیولایی از دستتان فرار می کرد نمی توانستید به راحتی آن را پیدا کنید حالا در این نسخه با وجود سیکرت می توانید خیلی سریع هیولای فراری را پیدا کرده و به اون اَتک بزنید.
نبرد با هیولاها همچنان وزن و شکل همیشگی خود را دارد. در عین حال سیستم مبارزات تا حد زیادی بهینه سازی شده و با افزوده شدن مکانیک های جدید ساختار مبارزات، روان و قابل کنترل تر شده است. یکی از آپشن هایی که باعث کنترل و پیش بینی بهتر حمله و دفاع در مبارزات شده است «فوکوس مود» می باشد. این قابلیت باعث تمرکز بهتر و ضربات دقیق تر بر قسمت های مختلف بدن هیولا می شود. همچنین با فعال کردن بخش هایی از مود مورد نظر می توانید ضربات سنگین تر و مهلک تری بر بدن دشمن وارد کنید.
این در حالیست که میزان تخریب ضربات به طور کامل به نوع سلاحی که در دست دارید بستگی دارد. به عنوان مثال اگر شمشیر بزرگ و سنگین را استفاده کنید ضربات شکننده تری بر اندام هیولا وارد می کنید در حالیکه اگر شمشیر کوچک و سبک در اختیار داشته باشید می توانید با سرعت بیشتری از بدن هیولا بالا رفته و به هر قسمتی که آسیب بیشتری به او وارد می کند ضربه بزنید.
قابلیت دیگری که به مکانیک مبارزات افزوده شده است «پرفکت گارد» می باشد. ویژگی بسیار موثری که باعث می شود در صورت دفاع کردن در زمان مناسب نه تنها جلوی ضربه هیولا را بگیرید بلکه در همان لحظه یک ضربه برق آسا و آسیب زننده به او وارد کنید. در واقع این قابلیت، نوعی ضد حمله قدرتمند است که باعث می شود تمایل بیشتری به نجات جان خود در زمان حملاتی داشته باشید که می توانست شما را ناامید کند. بدین منظور از حمله حریف به نفع خودتان استفاده خواهید کرد.
اما همین ویژگی های مثبت و کمک کننده مثل مودهای مبارزه ایِ مذکور یا وجود شخصیت های همراهِ کمکی و تعداد زیاد تجهیزات کمکی که در بخش های مختلف محیط قرار گرفته اند باعث چالش کمتر می شوند. صادقانه بگویم، مبارزات آسان تر از آن چیزیست که از مانستر هانتر همیشگی انتظار داشتیم. با این وجود هنوز برخی از هیولاها می توانند برای بازیکن دردسر ساز شوند. اما به هر حال باید دید بازیکنان قدیمی در این باره چه نظری خواهند داشت.
با وجود آسان تر شدن نبردها اما دشمنان بسیار متنوع و حرفه ای طراحی شده اند. هیولاهای بازی دیگر مثل گذشته دایناسورهای ساده و کم تنوعی نیستند. عملکرد کپکام در اینباره خلاقه بوده و در بین هیولاها می توان اژدهای سیاه ترسناک و حشرات غول پیکری را مشاهده کرد که مبارزه با آنان بسیار هیجان انگیز و سرگرم کننده است. از آنجا که مانستر هانتر به باس فایت های فوق العاده اش هم معروف است خواهید دید که وایلد هم از این قاعده مستثنی نبوده و نبردهای باشکوهی را تجربه خواهید کرد.
خلاصه در مورد سیستم مبارزات می توانیم بگوییم که چه از مبارزه کردن از فاصله دور و چه از نبرد نزدیک، چه از ضربات سریع و چه از ضربان آهسته اما سنگین و خُرد کننده در زمان باس فایت ها می خواهید استفاده کنید مطمئن باشید سیستم مبارزه بازی از شما به بهترین شکل ممکن حمایت خواهد کرد تا استراتژی شما به بار بنشیند.
با وجود اینکه این بازی نسبت به نسخه های پیشین پیشرفت و افزونه های جدید زیادی دارد اما برخی از ویژگی ها و قابلیت های قابل توجهی مثل سلاح های لایه ای که در گذشته وجود داشتند در این نسخه به چشم نمی خورند. یا به عنوان مثال فقدان ماموریت های آرنا که در ورودی های قبلی باعث آزمایش مهارت های بازیکن با سلاح های جدید می شد کاملا مشهود است و انتظار می رود در بروزرسانی های آینده کپکام، حضور این مورد مد نظر تیم بروزرسانی کننده قرار گیرد.
برخی از کمبودهای نسخه جدید با اینکه تاثیر زیادی بر روی گیم پلی بازی ندارند اما برای جای خالی آنها برای طرفداران قدیمی قابل توجه خواهد بود. به عنوان مثال غیبت سرآشپزهای پالیکو (Palico Cooks) ناامید کننده است. فقدان انیمیشن های پرجزئیات و گاهی طنز گونه که توسط آشپزهای پالیکو صورت می گیرفت چیزی نیست که به توان بدون هیچ شکایتی از آن گذشت. اما در نهایت NPC ها در وایلد می توانند به عنوان آشپز، غذای مورد نظر را به صورت رایگان و البته با انیمیشن های قابل قبول به شکارچی تحویل بدهند.
مانستر هانتر وایلد در بخش مالتی پلیر گزینه های ایده آلی را به شما ارائه خواهد داد. همانند بسیاری دیگر از بازی های آنلاین و چندنفره می توانید استراتژی های دوستانه خود را با ایجاد گروه های چند نفره پیاده سازی کنید. می توانید با تیم خود به شکار بروید و همکاری دوستانه و هیجان انگیزی داشته باشید. به طور کلی در بخش چند نفره همه چیز نسبتاً رضایت بخش و جامع است و به راحتی می توان تعامل سازنده داشت.
محیط
به حیات وحش چشم نواز وایلدز خوش آمدید. این یک دنیای زیبا اما خشن است. محیطی که راهی جز سازگاری با آن وجود ندارد. یک اکوسیستم در حال رشد که موجودات مختلف، خود را با آن وفق می دهند. در این میان انسان ها هم جایگاه خاص خود را دارند. افرادی که فرهنگ و آداب زندگی خود را در این دنیا توسعه می دهند. در این قسمت از دنیا فصول متفاوتی وجود دارد که در هر فصل همه چیز می تواند متغیر باشد.
در سرزمین های ممنوعه یا بهتر است بگوییم حیات وحشِ غیرقابل پیش بینی، نه تنها با هیولاهای نسبتاً کوچک روبرو می شوید بلکه در هر زمان باید انتظار مواجهه با گروه های پرتعداد هیولاهای عظیم الجثه را هم داشته باشید. هر گروه هم رفتار خاص و متفاوت خود را در این اکوسیستم از خود بروز می دهد. اما حالا که بحث محیط است وصف پویایی و جلوه های محیطی خیره کننده خالی از لطف نیست.
در دل دشت های بادگیر با دنبال کردن رودخانه ای مرموز به «جنگل اسکارلت» می رسید. جنگلی سرسبز با درختان سر به فلک کشیده و آب فراوان که تماشای آن می تواند حسابی بازیکن را سرحال کند. در میان این جنگل آبگیرهای پراکنده ای دیده می شود که در این بین یک برکه قرمز رنگ خودنمایی می کند. اسکارلت میزبان طوفانی سهمگین به نام Downpour است که بارانی سیل آسا را با خود همراه دارد.
این شرایط آب و هوایی خصمانه دلیلی بر پیداش گونه های متنوعی از موجودات شده است. در واقع این آب و هوا فارغ از پوشش گیاهی شگفت انگیز، با تاثیر بر روی موجودات، شرایط اقلیمی را تغییر داده و با خلق موجودات ترسناک، جنگل را به مکانی نا امن برای میهمانان تبدیل کرده است. هیولاهایی از قبیل Uth Duna که به واسطه سازگاری با آب زیاد، یک لایه محافظ از مایعات را در بر پوست بدن خود به همراه دارد. این لِویاتان اغلب در میان بارش باران ظاهر خواهد شد.
در قسمتی دیگر از محیط وحشی و البته در اوایل ورودتان به منطقه قدم به دشت های بادگیر می گذارید که طوفان های شن گاه و بیگاه به همراه صاعقه را تحمل می کند. در دشت های بادگیر، صخره های بلند پیچ خورده، سطوح شنی و علفزارهای متحرک به تصویر کشیده می شوند. اما در این مکان هم باید انتظار حضور شکارهای نادر را داشته باشید.
به عنوان مثال بایداز Rey Dau نام ببریم. او یک وایورن پرنده است که با رعد و برق های منطقه سازگار شده است. شاید این موجود مهم ترین هیولای دشت های بادگیر باشد که از حضور شما بسیار خشمگین خواهد شد. حتی اگر شکارچی باتجربه ای هم باشید در مقابل تخلیه الکتریسیته این هیولا به چالش کشیده خواهید شد. موارد مذکور در برابر سورپرایزهای محیطی که در انتظارتان است بسیار ناچیز است.
یکی از رضایت بخش ترین ویژگی های این بازی را می توان دنیای باز و بی وقفه ی آن دانست. به واسطه گذشته این مجموعه و البته با اشاره به تجربیات قبلی از عناوینی مثل RE و تعدادی دیگر از ساخته های کپکام، شاید خیلی از مخاطبین انتظار طراحی یک فضای گسترده و جهان باز را از مانستر هانتر وایلد نداشتند. اما در صورت تجربه بازی با قرار گرفتن در یک دنیای پهناور و یکپارچه احتمالا سورپرایز خواهند شد.
اما ویژگی مهم درباره محیط های بازی، طراحی باکیفیت آنهاست. طراحی چند لایه محیطی در کنار وجود شرایط آب و هوایی پویا باعث خلق مکان های زیبایی شده که کاوش و نبرد را بدون وقفه و خستگی می کند. در این میان مسیرهای فرعی و نقاط مخفی هم نقش بسزایی خواهند داشت. نکته جالب توجه این است که رفتار هیولاها کاملا وابسته به شرایط مختلف محیطی تغییر پذیر بوده که این مورد می تواند هیجان را به حداکثر برساند.
البته بزرگ بودن فضای محیط گاهی باعث می شود برخی از قسمت ها محتوای کافی را از دست بدهند و تا حدودی خلوَت به نظر برسند اما با وجود ویژگی های مثبتی که پیش تر ذکر کردیم این مورد نمی تواند خیلی به چشم بیاید.
در گذشته برای ورود به بخش های محیطیِ مختلف باید از لودینگ عبور می کردیم که بارگذاریش مدت زمانی را به خود اختصاص می داد. خبر خوب این است که جابجایی در این جهان یکپارچه بدون لودینگ است. یعنی وقفه در زمان عبور و مرور در کل محیط معنایی ندارد. این ویژگی یک انقلاب محیطی در فرنچایز است. در مجموع هیچ محدودیتی در سفر کردن وجود ندارد و به راحتی می توانید به کاوش کل محیط پرداخته و با هیولاها مبارزه کنید و هر زمان که صلاح دانستید به کمپ خود بازگردید.
گرافیک و عملکرد
گرافیک بازی مانستر هانتر به عنوان یک بازی نسل نهمی بسیار خوب است. از جلوه های نوری پرجزئیات و خیره کننده تا رنگ پردازی عمیق و دلنشین. با این وجود نباید انتظار تماشای تصاویر سینمایی به شکل هِل بلیدی را از این بازی داشت. اگر بخواهیم سطح انتظار را از گرافیک بازی بالا ببریم باید اعتراف کنم با اینکه طراحی جزئیات فیزیکِ شخصیت ها عالی صورت گرفته است اما سایه زنی بر روی برخی عناصر در پاره ای از مواقع انتظارات من را برآورده نکرد.
گرافیک بازی در حالت پرفورمنس دارای فریم ریت نسبتاً پایداری است که این مسئله خبر از طراحی اصولی مهندسین کپکام می دهد. بنابراین چه بر روی حالت گرافیکی پیشرفته و چه معمولی آن را تجربه کنید تغییرات قابل توجهی را به نسبت گزینه تنظیم شده تجربه خواهید کرد.
همانطور که در بخش گیم پلی بازی اشاره شد تعداد جزئیات محیطی در برخی از قسمت ها نسبتاً پایین است که می تواند کمی حوصله سر بر باشد. با این حال در بسیاری از قسمت ها جزئیات به حدی زیاد است که می تواند بازیکن را گیج کند. واضح و صادقانه بگویم، تعادل بازی در پراکندگی جزئیات گرافیکی و عناصر محیطی خیلی خوب رعایت نشده است.
در گوشه ای از محیط تصاویر بسیار پر زرق و برق و البته پر گزینه است و در گوشه ای دیگر تا چشم کار می کند جاده متروکه که عناصر محیطی کم رنگ است. این مسئله برای یک عنوان نسل نهمی خیلی ویژگی ایده آلی نیست. با این حال نظر کلی ما درباره گرافیک بازی مثبت است و انتظار داریم در نسخه نهایی کپکام از بروزرسانی بازی، هیچ ضعف و کمبودی در تجربه مانستر هانتر وایلد بر روی کنسول های نسل نهمی و البته ویندوز وجود نداشته باشد.
جمع بندی
به طور کلی مانستر هانتر وایلد در سال 2025 به کمال رسیده است. این بازی نسبت به نسخه های پیشین سریعتر و داستان محور تر است. تنوع عناصر محیطی و شخصیت ها خیلی بیشتر از همیشه بوده و دسترس پذیریِ روانی وجود دارد. با این حال شاید به اندازه ای که انتظار دارید این بازی شما را به چالش نکشد. به طور خلاصه دور رویکرد متفاوت درباره تجربه بازی وجود دارد که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.
مانستر هانتر وایلد برای بازیکنانی که اولین تجربه را از آن دارند یک گزینه بسیار ایده آل و به یادماندنی خواهد بود. اما برای فن های این مجموعه که سالیان طولانی درگیر آن بودند می توان انتظار داشت که در مقابل تغییرات جدید گارد بگیرند و جدیدترین نسخه فرنچایز را متفاوت نقد کنند. با تمام این حرف ها وایلد در دسته بازی های تراز بالا و پرطرفدار قرار می گیرد که حتماً باید آن را تجربه کرد.
این بازی از دید بسیاری از گیمرها و منتقدین امتیاز بالایی دریافت کرده و از نظر ما هم به دلیل داشتن نکات مثبت حداکثری در بخش فنی در مقابل نقاط ضعفی که گفته شد نمره قبولی 8 از 10 را دریافت می کند. نظر شما در اینباره چیست؟ با ما در میان بگذارید. بررسی بازی monster Hunter Wilds داستان شکارچی هیولا 2025 در همین جا به پایان می رسد. سپاس از همراهی شما با دیجیالیک.