چرا هر چقدر که نرخ نوسازی بالاتر باشد تجربه بازی لذت بخش تر است؟
نرخ نوسازی در بازی های ویدیویی یک عنصر کلیدی و بسیار با اهمیت است که بعضی از گیمرها متاسفانه به آن توجه نمی کنند. در این مطلب می خواهیم به مزایای نرخ نوسازی (Hz) بالاتر و علت این مسئله در بازی های ویدویی بپردازیم. در واقع قصد داریم به این سوال پاسخ دهیم که چرا هر چقدر که نرخ نوسازی بالاتر باشد تجربه بازی لذت بخش تر است؟ در این قسمت از دیجیالیک به صورت ساده و قابل فهم به این سوال پاسخ می دهیم.
قبل از پرداختن به اصل ماجرا می خواهیم به طور خیلی مختصر شما را با دو واژه به نام های نرخ تازه سازی (Hz) و فریم بر ثانیه (FPS) آشنا کنیم. چرا که برای درک این مقاله اول باید فرق بین پارامترهای هرتز و فریم را کاملا بدانید. این پارامترها معمولا با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند و خیلی از مخاطبین، آنها را یکسان می دانند. اما اینچنین نیست و تشخیصِ فرق این دو کلمه برای گیمرها می تواند حائز اهمیت باشد.
تفاوت Hz و FPS
هرتز واحد فرکانس است و به معنی وقوع چیزی در یک ثانیه است. هرتز در بازی های ویدیویی مسئول میزان یا نرخ اسکن صفحه می باشد. این پارامتر می گوید که نمایشگر، چند بار می تواند تصویر را در هر ثانیه بروزرسانی (رفرش) کند. این مقدار خاص (مقدار هرتز) به سخت افزار سیستم شما بستگی دارد. لذا این پارامتر، بعد از خرید دیگر قابل ارتقاء نخواهد بود. پس خیلی دقت کنید و بهتر است بدانید که نرخ استاندارد و قابل قبول نمایشگر اکنون 60 هرتز است.
با این حال گیمرهایی که می خواهند تصاویر نرم تری داشته باشند به سراغ نمایشگرهای با نرخ نوسازی بالاتر مثل 120 یا 144 و 360 هرتز به بالا می روند. اما سوال اینجاست که اگر برنامه یا بازی در حال اجرا به هرتز بالایی نیاز نداشته باشد چه می شود؟ در پاسخ باید گفت که نمایشگر شما نمی تواند بیش از میزان مورد نیاز بازی تصاویر را بازخوانی کند.
اینجاست که FPS یا همان فریم بر ثانیه وارد عمل می شود تا به بازیکن نشان دهد که بازی مورد نظر چقدر می تواند وضوح حرکتی داشته باشد و نسبت به عددی که نشان می دهد به نوعی تعیین کننده کیفیت بازی محسوب می شود. مگر اینکه FPS بتواند عددش را به هرتز برساند در غیر اینصورت همان عدد FPS مهم است و بس.
نرخ نوسازی یا نرخ فریم بر ثانیه، مسئله این است
به عنوان مثال ویدیوهای یوتیوب از 60 فریم بر ثانیه پشتیبانی می کنند و برای دیدن این ویدیوها در روان ترین حالت ممکن به یک مانیتور 60 هرتزی نیاز خواهید داشت تا بتواند این مقدار را در هر ثانیه تازه سازی کند و تصویری کاملا صاف را ارائه دهد. پس نمایشگر شما اگر بیش از 60 هرتز باشد، مقدار اضافه آن هیچ سودی برایتان نخواهد داشت و ویدیوهای یوتیوب همان کیفیت ثابت را ارائه می دهند.
اما از طرفی اگر بخواهید یک بازی شوتر چند نفره را انجام دهید داستان متفاوت می شود و هرتز بالاتر می تواند تصویر روانتری را به شما ارائه دهد. در واقع بالاترین میزان هرتز در بازی های رقابتی واقعا مهم است.
“این درست است که نمایشگر 120 هرتزیِ شما در زمان تماشای ویدیوهای 60 هرتزیِ یوتیوب عملا 60 هرتزِ بیکار خواهد داشت، اما احتمالاً در زمان تجربه یک بازی شوتر چندنفره، داستان کاملا متفاوت خواهد بود و نماشگرتان می تواند کمی خودنمایی کند”
حالا سوال اینجاست که اصلا FPS چیست؟ این پارامتر به طور دقیق، تعداد فریم هاییست که کارت گرافیک به درخواست پردازنده می تواند بر روی نمایشگر ایجاد کند. این FPS تعیین می کند در زمان بازی چه مقدار از روان بودن بازی لذت ببرید. تا حدودی رسالت آن شبیه هرتز است.
در واقع وظیفه هر دوی آنها ارائه واقعی ترین حرکتِ ممکن است. اما مقادیر بالای 60 فریم بر ثانیه بیشتر برای گیمرهای حرفه ای و حساس قابل تشخیص است. چرا که چشم انسان فقط می تواند مقادیر بین 30 تا 60 فریم را به طور کامل تشخیص دهد و بیش از آن مخصوص جزئیات خارج از حالت طبیعی و استاندارد چشم است.
ارتباط HZ و FPS با یکدیگر
سوال مهم این است که میزان FPS و Hz اصلا به یکدیگر بستگی دارد؟ بله، اگر صفحه نمایش شما سرعت اسکن بالایی داشته باشد و کارت گرافیکتان FPS پایینی تولید کند مسلماً صفحه نمایشتان با پتانسیل کامل خود عمل نمی کند. حالا برعکس این مسئله اگر اتفاق بیفتد یعنی اگر نمایشگرتان سرعت اسکن پایینی داشته باشد و کارت گرافیکتان FPS بالایی تولید کند چه می شود؟
در این صورت، صافی به حداکثر هرتزی که نمایشگر می تواند ارائه دهد محدود می شود و مابقی FPS سرکوب می شود. این محدودیت که «تنگنا» نامیده می شود می تواند منجر به پارگی صفحه نمایش شود. به این معنی که نمایشگر نمی تواند خود را با میزان فریم های تولید شده توسط کارت گرافیک هماهنگ کند و در نمایش فریم ها دچار لَگ ورودی می شود. اینجاست که فناوری های همگام سازی به کمک می آیند. فناوری V-Sync تعداد فریم های تولید شده را با فرکانس صفحه مطابقت می دهد (input lag).
فناوری دیگری مثل G-Sync هم باعث می شوند که نمایشگر با مقدار فریم تولید شده توسط کارت گرافیک هماهنگ شود. البته برای استفاده از این فناوری به کارت گرافیک های انویدیا نیاز خواهد بود. البته اگر کارت گرافیک انویدیا ندارید جای نگرانی نیست. فناوری FreeSync همین کار را برای کارت های AMD و برخی دیگر از کارت های انویدیا انجام می دهد. البته FreeSync برای کنسول ایکس باکس ایکس اس هم کار سازگاری با نمایشگر را انجام خواهد داد.
در بهترین حالت ممکن FPS همیشه باید با HZ مطابقت داشته باشد. اما این مسئله می تواند به بازی بستگی داشته باشد. برخی مواقع برای دریافت صافی و روان بودن بیشتر تصاویر ناچار خواهید بود که کمی تنظیمات گرافیکی بازی را پایین بیاورید تا کیفیت تصویر را فدای راحتی در حرکت کنید. مثلا رزولوشن را به جای 1920×1080 بر روی 1280×720 بگذارید و کیفیت را با صافی عوض کنید. با این کار وضوح تصویر را با وضوح حرکت عوض می کنید و اینطوری FPS بالا خواهد رفت.
یک کاربر معمولیِ تلفن هوشمند یا کامپیوتر شاید تفاوت بین FPS و Hz را نبیند. اما برای گیمرها داستان متفاوت است و اغلب می توانند بهبودهای محسوسی را در نرمی تصویر تجربه کنند. حتی گیمرهای حرفه ای متوجه تغییر نرمی تصویر بین 120 و 144 هرتز هم می شوند. به طور کلی باید بدانید اگر می خواهید یک بازی 120 FPS انجام دهید بهتر است که نمایشگرتان هم 120 HZ باشد و همیشه سعی کنید این دو پارامتر را با هم مطابقت دهید.
با درک این مطالب حالا به سراغ اصل مطلب می رویم و ثابت می کنیم که چرا هر چقدر که نرخ نوسازی بالاتر باشد تجربه بازی لذت بخش تر است. پس با دیجیالیک بمانید.
چرا هر چقدر که نرخ نوسازی بالاتر باشد تجربه بازی لذت بخش تر است؟
نرخ تازه سازی بالاتر در یک بازی ویدیویی یعنی لذت بردنِ بیشتر از بازیِ مورد نظر و طبیعتاً برای دست یافتن به نرخ فریم بالاتر نیاز به سخت افزاری دارید که هرتز (Hz) بیشتری را پوشش دهد. مخصوصاً نمایشگر با فرکانس هرتز بالاتر. اما برخی از گیمرها به این مسئله اعتقادی ندارند و حتی به ویژگی گفته شده (بالا بودن هرتز در بازی) برچسب هایی نسبتاً اشتباه هم می زنند.
برچسب هایی همچون “افزایش غیر ضروری” یا “بازدهی معکوس” که تا حدودی می توان به چنین قضاوتی حق داد. اما زمانی می توان از این برچسب ها استفاده کرد که موجبات آن فراهم نباشد. یعنی سیستم، تواناییِ بودن در محدوده فرکانسی مورد نظر را نداشته باشد.
اتفاقاً نتیجه ای که از تجربه بازی با هرتز بالا می گیرید فراتر از آن چیزی است که فکرش را می کنید و بهبود محسوسی را مشاهده خواهید کرد. طبیعتاً یک گیمر می تواند با اعداد 30Hz, 60Hz یا 120 تا 240 و حتی 540Hz در تنظیمات گرافیکی یک بازی یا در تنظیمات نمایشگر مواجه شده باشد. حتی شاید این عدد را در تنظیمات نمایشگر موبایل دیده باشد که البته ما با آن کاری نداریم. اگر علاقه مند به فهمیدن و درک بهتر تفاوت این اعداد هستید جای درستی قرار گرفته اید. در ادامه همه چیز را به راحتی متوجه خواهید شد.
در طول سال های طولانی و به واسطه معاشرت با گیمرهای مختلف متوجه یک مسئله درباره نرخ نوسازی شده ام. چیزی که مشخص می باشد این است که بسیاری از بازیکنان ادعا می کنند که نرخ تازه سازی 60 هرتز و حتی در بسیاری از مواقع بودن در محدوده 30 هرتز برای بازی های مدرن کافی می باشد و بیشتر از آن به نوعی اضافه کاری است. مخصوصاً تصور این دسته از افراد بر این است که مقدار فریمی که در این محدوده نوسازی به دست می آید در بازی های تک نفره خیلی ایده آل است!
قضیه جایی عجیب تر می شود که برخی هم ادعا می کنند که پایین بودن هرتز، بهتر است. چرا که باعث دست یافتن به کیفیت بصری بهتر می شود. البته این ادعای آخر تا حدودی با عقل جور در می آید. چرا که واقعا اگر مقیاس پذیری گرافیکی را بالا ببریم با اینکه فریم کمتری دریافت می کنیم اما کیفیت بافت های گرافیکی بیشتر می شود. اما اتفاقی که در این شرایط رخ می دهد این است که در زمان حرکت با قهرمانِ بازی خواهید دید که بازی دیگر مثل قبل روان نخواهد بود. این دقیقاً نقطه بحرانی اصلی و چیزیست که خیلی ها متوجه نمی شوند.
وقتی که یک تصویر در زمان حرکت، کمتر تار باشد از لحاظ بصری دلنشین تر و بهتر است. مثلا یک تصویر متحرک در حالت 30 فریم بر ثانیه شاید باکیفیت باشد اما به اندازه 60 فریم بر ثانیه نرم و روان نخواهد بود. این مسئله جایی شما را آزار می دهد که مثلا در یک بازی شوتر اول شخص قرار است هدف گیری کنید. وقتی که تصویر بدون لگ و نرم باشد هدف گیری آسان تری خواهید داشت. هر چه این عدد بالاتر باشد هدف گیری راحت تر خواهد بود.
معمولا در کنسول ها تجربه روان و دلنشینی خواهید داشت و دلیل این مسئله رسیدن به عدد ایده آل 60 فریم حتی در سنگین ترین عناوین است.
دریافت فریم بیشتر به معنی مشاهده روان تر عناصر متحرک در بازی است.
مشخصاً وقتی که در یک بازی شوتر مثل COD به یک دشمن شلیک می کنید و قرار است به دشمنی در سوی دیگر تصویر هم شلیک کنید اگر در زمان این جابجایی در هدف گیری تصویر مات یا بریده بریده بشود هدف گیری برایتان دشوار خواهد شد. اما هر چه این تاری کمتر و واکنش ها روان تر باشد می توانید اهداف را سریعتر، دقیق تر و با لذت بیشتری مورد عنایت قرار دهید.
نرخ تازه سازی بالاتر = یکنواختی بهتر
نرخ تازه سازی (Hz) بالاتر در زمان اجرای بازی به سه دلیل مهم، بهتر است. دلیل اول تاخیر ورودی کمتر، دلیل دوم نرم بودن بیشتر و دلیل سوم وضوح بصری بیشتر است. ما در این مقاله عمدتاً دلیل سوم را در نظر می گیریم. چرا که نهایتاً خواسته هر گیمری دست یافتن به وضوح بصری بهتر است. اما نیاز است که توضیح مختصری درباره تاخیر و روان بودن دستور ورودی دهیم. چرا که هر دوی این ویژگی ها از مزایای نمایشگرهای مدرن با نرخ تازه سازی بالا هستند.
پیش تر گفتیم که نرخ نوسازی بالاتر موجب یکنواختی بهتر خواهد شد. دلیل این یکنواختی این است که فریم های بیشتری نمایش داده می شود. برای اثبات این ادعا کافی است یک فیلم 30 و 60 هرتز را با یکدیگر مقایسه کنید تا متوجه روان تر بودن فیلم 60 هرتز شوید. دلیل این مسئله این است که هر چه تعداد فریم نمایش داده شده در یک ثانیه بیشتر باشد تفاوتِ بین هر فریمِ در حال حرکت کمتر می شود و حرکت نرم تری را خواهید دید. بنابراین روند بازی روان تر می شود.
برخی از توسعه دهندگان بازی با تکنولوژی خاصی که آن را به تاری حرکت یا موشن بلور (Motion Blur) می شناسیم خودشان این مشکل را تا حدی با استفاده از برنامه نویسی حل کرده اند. با این تکنولوژی، تفاوت ظاهری در نرخ فریم پایین با ترکیب فریم های ناهمسان کاهش میابد. با این وجود وقتی که موشن بلور را غیر فعال کنیم تفاوت در روان بودن بین نرخ فریم پایین و بالا آشکار می شود و شرایط ناخوشایندی به وجود می آید.
این مزایای نرم و روان بودن به نرخ فریم های بالای 60Hz گسترش میابد. تصاویر در 120 هرتز به طور محسوسی نرم تر از عدد قبل خواهد بود و به همین صورت هر چه عدد بالاتر می رود بهتر می شود. اما یک واقعیت وجود دارد و آن واقعیت این است که میزان محسوس بودنِ این پیشرفت ها تا حد خیلی زیادی به حساسیت بازیکن وابسته است. برای مثال برخی از افراد می گویند یک فیلم با کیفیت 720p با 1080p تفاوت چندانی ندارد. اما شما در این باره چه نظری دارید؟
نرخ تازه سازی بالاتر = تاخیر کمتر
این مسئله بسیار مهم است که تاخیر کمتر همه چیز است. تاخیر ورودی با نرخ های تازه سازی بالاتر کاهش میابد. بدین صورت که فاصله زمانی بین اقدام تا عملِ دکمه های عناصر ورودی مثل موس و کیبورد یا کنترلر و انعکاس عمل آنها بر روی نمایشگر کم می شود. یعنی ورودی تا خروجی دارای کمترین میزان تاخیر خواهند بود. حال تصور کنید که نمایشگر شما هم دارای رفرش ریت مناسبی مثل 120 هرتز به بالا باشد تا کمترین میزات تاخیر را احساس کنید.
بگذارید کمی دقیق تر به مسئله بپردازیم. در 60 هرتز، نمایشگر هر 16.7 میلی ثانیه بروز می شود. اما این عدد در 120 هرتز به 8.3 میلی ثانیه می رسد. به عنوان مثال با فرض بر 120 هرتز بودن نمایشگرتان اگر موس شما در هر 1 میلی ثانیه 1 ورودی جدید به بازی ارائه دهد (با پولینگ ریت 1.000 هرتز) اجرای دستور موس، نصف یک نمایشگر 60 هرتز طول خواهد کشید. این یعنی نمایشگر 120 هرتزی تاخیر ورودی کمتری داشته و این مهم، باعث می شود که زمان پاسخگوییِ سریعتری را احساس کنید. چرا که تاخیر بین ورودی و نوسازی، کمتر و کوتاه تر است.
تاخیر کمتر یعنی کنترل دوربین روان تر، شلیک هایی با اعتماد بنفش بیشتر و در در کل تجربه لذت بخش تر.
بسیار واضح است که این ویژگی در بازی های چند نفره تاثیر بسزایی خواهد گذاشت. جایی که تاخیر کمتر باشد تا دشمنان را مورد هدف قرار دهید برتری قابل توجهی شاملتان خواهد شد. مگر اینکه نفر مقابلتان از نهایت مهارت و منابع خود بهره برده و برای خودش چاره ای بیندیشد. همچنین در بازی های تک نفره هم داستان همین است. تاخیر کمتر یعنی کنترل دوربین روان تر، شلیک هایی با اعتماد بنفش بیشتر و در در کل تجربه لذت بخش تر.
نرخ تازه سازی بالاتر = وضوح حرکت بهتر
با کمی گشت و گذار در اینترنت متوجه خواهید شد که معمولا مزایای وضوح بازی با نرخ نوسازی بالاتر مسئله ایست که کمتر به آن پرداخته شده است و در اکثر مواقع دغدغه بسیاری از افراد پاسخ به این سوال بوده است که چرا باید از نمایشگرهایی با نرخ نوسازی بالاتر استفاده کرد. یا مثلا این مورد مورد بحث است که چرا برای انجام بازی ها با نرخ فریم بالاتر باید بر روی نمایشگرهایی با نرخ نوسازی بالاتر سرمایه گذاری کرد.
در واقع این مسئله مهم که بازی با نرخ فریم بالاتر چه مزایایی دارد و رفرش ریت بالاتر چه تاثیری بر کیفیت بازی دارد نادیده گرفته می شود. بگذارید ابتدا به زبان ساده به این مورد بپردازیم که نمایشگرهای مدرن چطور بازی را برای شما نشان می دهند. در واقع نمایشگرهایی مثل ال سی دی و اولد از روش نمونه برداری و نگهداشتن به نرخ فریم مناسب واکنش نشان می دهند.
هنگامی که چشم های شما یک شیء متحرک مثل دشمن یا هر عنصر متحرک محیطیِ دیگری را در نمایشگر دنبال می کنند این عنصر، تار به نظر می رسد. دلیل این امر این است که چشم ها با سرعتی ثابت، اشیاء را ردیابی می کنند. این در حالیست که موقعیتِ شیء مورد نظر، فقط با هر بار بروزرسانی در نمایشگر بروزرسانی می شود. یعنی خود شی یک سرعت خاص دارد و نمایشگر هم یک سرعت بروزرسانی خاص دارد. بطور ساده بخواهم بگویم سرعت شی ء مورد نظر هر چقدر هم باشد باز هم برای نمایش روان، نیاز به رفرش شدن نمایشگر دارد.
اما چرا این اتفاق میفتد؟ چون بین هر بار بروزرسانی، چشمان شما که سرعت ثابتی دارند به حرکت خود ادامه می دهند. اما شیء روی صفحه نمایش ثابت است و توسط نمایشگر در جای خود نگه داشته می شود. همین اختلاف است که باعث ایجاد تاری می شود. درست مشابه یک دوربین عکاسی که وقتی می خواهد از یک شیء ثابت عکس بگیرد می بینید که عکس مورد نظر تار میفتد.
هر چه سرعت بروزرسانی پایین تر باشد شیء مورد نظر مدت زمان بیشتری بدون بروزرسانی در همان موقعیت باقی می ماند و طبیعتاً میزان تاری هم بیشتر می شود. بروزرسانی های مکرر با تغییرات کوچکتر در هر سیکل، میزان تاری را در این نوع نمایشگرها کاهش می دهد. به همین دلیل است که نرخ نوسازی های (رفرش ریت های) بالاتر، تاری کمتری ایجاد می کنند.
مزایای نرخ نوسازی در سرعت های متفاوتِ حرکت اشیاء
درک مزایای Hz بالا با مثال بشقاب پرنده متحرک
اجازه دهید با سرعت آهسته اشیاء شروع کنیم. این نوع حرکت مشابه حرکتیست که در بازی های تک نفره با سرعت پایین تر دیده می شود. مشاهده خواهید کرد که در نرخ 30 Hz عناصر بسیار تار هستند. متن بالا و پایین بشقاب پرنده ناخواناست و حتی خود بشقاب پرنده نیز فاقد وضوح است. در واقع توصیف موجود بیگانه ای که درون بشقاب پرنده است واقعاً چالش برانگیز است. به همین دلیل است که عموماً بازی های 30 هرتزی حتی در عناوین تک نفره که سرعت بالایی هم ندارند لذت بخش نیستند.
افزایش نرخ نوسازی به 60 هرتز وضوح تصویر را به طور قابل توجهی بهبود می بخشد. اگر چه تصویر تا حدودی تار باقی خواهد ماند اما نوشته ها قابل تشخیص تر و خواناتر شده و بشقاب پرنده هم وضوح بیشتری پیدا می کند. با این حال چیزی که مشخص است وضوح و کیفیت ایده آل ترِ متون و بشقاب پرنده در هنگام ارتقاء به 120 هرتز یا 120 فریم است. حتی در این نرخ نوسازی می توان جزئیاتی مثل تعداد چشم های موجود فضایی را توصیف کرد.
برای درک بهترِ شدت تضاد کافیست به اختلاف وضوح بین 120 هرتز و 30 هرتز توجه کنید. حقیقتاً شدت تفاوت میان نرخ های بالا با نرخ های نوسازی پایین حتی در حرکت آهسته یک شیء غیر قابل انکار است.
می توان با هر نرخ نوسازی به اندازه انتظار، از بازی لذت برد. اما به طور معمول نرخ نوسازی 120 هرتز برای بازی های تک نفره کافی در نظر گرفته می شود. با این حال هنگامی که پا به میدان 240 هرتز می گذاریم وضوح بصری باز هم افزایش میابد. با توجه به تصویر می بینید که متن خوانا می شود و حتی کوچکترین جزئیات مثل تعداد مربع های سفید درون بشقاب پرنده هم نمایان می شود. می بینیم که در حالت 30 و 60 هرتز این جزئیات غیرقابل تشخیص بود. در 120 هرتز تا حدی قابل تشخیص و در 240 هرتز نسبتاً مشخص است. اما چرا می گوییم “نسبتاً”؟
چون به طور واضح می توان مشاهده کرد که با رفتن به نرخ نوسازی 360 هرتز باز هم کیفیت بصری بالاتر رفته است. برای این سطح از سرعتِ حرکت، نرخ نوسازی 360 هرتز، وضوح تصویر ایده آل و تقریباً کاملی را ارائه می دهد. با این حال ارتقاء به 540 هرتز آنچنان مزیتی نسبت به 360 هرتز ندارد.
در مجموع باید بگوییم شاید اگر با 30 یا 60 هرتز بازی کنید متوجه تار بودن بازی نشوید اما یقیناً اگر قبل از از آن با 540 یا 360 هرتز بازی کرده باشید تجربه بازی روی 60 و 30 هرتز یک تجربه تار خواهد بود (البته فراموش نکنید که این ادعا در صورتی قابل اثبات است که FPS بازی و Hz متعادل باشند.
اطمینان داشته باشید که تجربه بازی با نرخ نوسازی بالاتر فقط با کاهش تاخیر و افزایشِ نرمی تمام نمی شود. بلکه همین دو مورد باعث پیشرفت های بصری چشمگیری می شود که یک تجربه فوق العاده لذت بخش را برایتان فراهم خواهد کرد. علت این مسئله این است که تاری کمتر تصویر، طبیعتاً به کیفیت بهتر بدل می شود.
مثالی از نرخ نوسازی در بازی هایی با سرعت پایین
به عنوان یک مثال واضح، به زمانی توجه کنید که مشغول انجام یک بازی تک نفره مثل اسپایدرمن هستید. به طور قطع می دانیم که هنگام راه رفتن یا دویدن یا پریدن در شهر با جزئیات و بافت های ریز اشیایی همچون تابلوها، ساختمان ها و بیلبوردها مواجه خواهیم شد. در تجربه 30 یا 60 هرتز خواندن نوشته های کوچک روی بیلبوردها دشوار است. در تجربه 120 هرتز خواندن نوشته های کوچک در زمان حرکت آسان است. با این حال در 240 و بخصوص 360 هرتز همه عناصر و نوشته های مختلف به وضوح و شفاف قابل توصیف هستند.
مثالی از نرخ نوسازی در بازی هایی با سرعت متوسط
حالا اجازه بدهید مثال را به جایی ببریم که قرار است سرعت حرکت متوسطی داشته باشیم. بنابراین تصور کنید که مشغول انجام یک بازی تیراندازی تک نفره یا چند نفره با دشمنان متحرک هستیم. در اینجا سرعت بازی نسبتاً زیاد است اما نه خیلی.
از آنجایی که سرعت حرکت عناصر در بازی نسبتاً بالاست در تجربه 30 هرتز تصویر کاملا تار می شود. بطوری که که نمی توانید هیچ جزئیاتی را تشخیص دهید. حتی امکان دارد حرکت دشمنان را هم نتوانید تشخیص دهید. در تجربه 60 هرتز می توانید بگویید که در مکان مورد نظر دشمن وجود دارد. اما تصمیم گیری برای تعیین موقعیت دقیق دشمن کمی سخت است و حتی جزئیات خاص اطراف تار خواهد بود (پیش تر مشاهده کردید که نوشته های بالا و پایین بشقاب پرنده غیرقابل خواندن بود).
در 120 هرتز می توانیم بفهمیم که به چه چیزی نگاه می کنیم. با توجه به مثال بشقاب پرنده درک نسبتاً دقیقی از موقعیت بشقاب پرنده داشتیم. این یک پیشرفت قابل توجه برای هدف گیری در بازی های چند نفره است. با این حال جزئیات ریزتر و دقیق تر تصویر هنوز هم به دلیل تاریکی حرکت نمایشگر (فریم مورد نظر نمونه برداری و نگهداری شده است) مبهم خواهند بود. با این حال نسبت به تصویری که در نرخ نوسازی پایین تر می بینیم یک جهش بلند است.
در 240 هرتز، نرخ نوسازی باعث برجسته تر شدن جزئیات ریز بصری می شود و اینجاست که ثابت می شود چرا در بازی های چند نفره به نرخ نوسازی بالا نیاز است. در 240 هرتز و در حال حرکت، متون مشخص می شوند. در بشقاب پرنده به خطوط درون بدنه توجه کنید تا درک مطلب آسان تر شود. خب حالا تصور کنید درون یک بازی اکشن چند نفره هستید. حتی نوشته های روی سلاحی که شخصیت در دست دارد مشخص می شود. این مسئله در 240 هرتز نسبت به 120 هرتز واقعا برجسته خواهد بود.
اما همین بازی چند نفره در زمان تیراندازی زمانی به شما کنترل دقیق تر و نبرد حرفه ای تری را ارائه می دهد که نه تنها بتوانید نرم و روان هدف گیری و حرکت کنید بلکه همزمان بتوانید نوشته ها روی سلاح ها و حتی روزنه برگ گیاهان اطراف را هم ببینید. حتی در 360 و 240 هرتز می توانید موقعیت و مختصات دشمن را به راحتی دیده و حتی مسیر حرکت و عکس العمل بعدی او را سریع تر متوجه شوید.
مثالی از نرخ نوسازی در بازی هایی با سرعت بالا
به عنوان آخرین مثال می خواهیم حرکت هایی را مورد بررسی قرار دهیم که سرعتی دو برابر مثال قبلی دارند. یعنی عناوین چند نفره خیلی سریع که در این بازی ها به دلیل ثابت بودن یا بهتر است بگوییم محدود بودنِ سرعت ردیابی چشم انسان، طبیعتاً ردیابی اشیاء واقعا دشوار خواهد بود.
در چنین حرکت های سریعی، قاعدتاً تجربه بازی در حالت 30 و 60 هرتز به نظر بی فایده می رسد. با تکیه بر مثال بشقاب پرنده در حالت 120 هرتز فقط می فهمیم که با بشقاب پرنده مواجهیم اما جزئیات آن را نمی توانیم تشخیص دهیم. به طوری که خواندن متون غیر ممکن است. حتی در سرعت بالا کار زیادی از دست 240 هرتز هم بر نمی آید و نمی توان جزئیات بشقاب پرنده را کاملا واضح متوجه شد اما موقعیت مشخص خواهد بود.
لذا تجربه بازی هدف گیری و تیراندازی های سریع در نرخ نوسازی 240 هرتز به راحتی و با کیفیت، قابل انجام است اما خیلی به شمردن آجرهای دیواری که دشمن در پشت آن کمین کرده است امیدوار نباشید ولی این نوید را میدهیم که هدف گیری خیلی آسان خواهد شد. خب شاید برای بسیاری از گیمرها ها خطوط روی دیوار و تشخیص آجر از کاشی مهم نباشد. اگر این چنین است از بازی کردن در این سرعت لذت خواهید برد.
اما برای کسانی که می خواهند حتی در سرعت بسیار بالا نام گروهبانی که قرار است به آن شلیک کنند را از روی لباسش بخوانند اینجاست که 360 هرتز به بالا وارد میدان می شوند. همه چیز مشخص خواهد بود. نه فقط نام گروهبان بلکه همه خطوط و تعداد آجرهای دیوار و حتی روزنه های برگ درختان را هم می توان در سرعت بالا توصیف کرد. حتی هدف گیری و تعیین موقعیت مثل آب خوردن آسان می شود.
جمع بندی
توصیف چنین جزئیاتی (مثلا خواندن متون در حرکت با سرعت بالا) حتی برای نرخ نوسازی 240 هرتز هم معمولا ممکن نیست. با اینکه سرعت بالای بازی های شلوغ و سریع را نمایشگرهای 360 و 540 هرتز و البته سخت افزارهای قدرتمند و گران قیمت به طور کامل پوشش می دهند و با اینکه تشخیص سرعت عناصر به طور استاندارد برای انسان در 60 هرتز قابل ردیابیست اما چشمان انسان توانایی دیدن جزئیات زیادتری را هم دارد. ما اینطور تصور می کنیم که چشم انسان قادر به تشخیص جزئیات دقیق تر حتی در 1000 هرتز خواهد بود.
مهندسین، چه در بازی ها و سخت افزارها و چه در طراحی نمایشگرهای حرفه ای، ایده های زیادی برای دستیابی به چنین جزئیاتی دارند. لذا برای درک مزایای بازی کردن با نرخ نوسازی بالا باید به طور ویژه منتظر حضور نمایشگرهایی با فرکانس های کاری بالا بمانیم. قطعاً دستیابی به چنین چیزی با پیشرفت تکنولوژیِ نمایشگرهای آینده امکان پذیر خواهد بود. در آخر باز هم می گوییم بازی کردن با نرخ نوسازی بالا بسیار لذت بخش تر از تجربه گیمنگ در نرخ نوسازی پایین خواهد بود.
در این مطلب سعی کردیم به این سوال به صورت آسان و قابل فهم اما دقیق پاسخ دهیم که چرا HZ بالاتر در زمان اجرای بازی برابر با لذت بردن بیشتر از آن بازیست است و به طور دقیق به این سوال پاسخ داده که شد که چرا هر چقدر که نرخ نوسازی بالاتر باشد تجربه بازی لذت بخش تر است. اگر این تشریح برایتان قابل درک نبود و سوالی برایتان پیش آمده حتما با ما در میان بگذارید و مطمئن باشید در کوتاه ترین زمان به شما پاسخ خواهیم داد. سپاس از همراهی شما با دیجیالیک.