بررسی و داستان بازی داینو کرایسیس و علت سقوط این مجموعه

dino crisis series review

داینو کرایسیس عنوانی که شینجی میکامی در ابتدا علاقه زیادی به توسعه آن نشان می داد اما در ادامه همه چیز تغییر کرد و این بازی رفته رفته به یکی از شاهکارهای از یاد رفته تبدیل شد. در واقع سوال اینجاست که دلیل سقوط این اثر چیست و چرا بازی Dino Crisis نتوانست مسیر موفقیت فرنچایزش را تکمیل کند؟ در این قسمت از دیجیالیک ضمن پاسخ به این سوال به بررسی و داستان بازی داینو کرایسیس و علت سقوط این مجموعه خواهیم پرداخت.

در بازی های ویدیویی، تقریباً هر جا سخن از تشکیلات مخفیِ خودگردان و پروژه های محرمانه شبه دولتی است نام کپکام به عنوان خالق این داستان های توطئه محور می درخشد. از نقشه های مخوف دکتر اسپنسر RE گرفته تا تشکیلات دکتر کرک در DC که به روایاتِ شاهکارهای ویدیویی، رنگ و لعاب خاصی می بخشد. چرا که این داستان ها همانند یک درخت پر شاخ و برگ، پر از جزئیات خاطره انگیز و دوست داشتنی هستند. در این مطلب علی رغم پرداختن به بازی داینو کرایسیس می توانیم کمی خاطره بازی را هم چاشنی این مطلب کرده و به داستان و باید و نبایدهای این بازی بپردازیم.

کسانی که بیش از 25 سال از عمر آنان می گذرد و در طول این مدت موفق به تجربه نسخه های اولیه داینوکرایسیس شده اند احتمالا خود را در زمره خوشبخت ترین گیمرهای دوران قرار می دهند. چیزی که می گوییم برای این دسته از افراد ملموس تر و قابل درک تر است. خودِ من یکی از این افراد هستم و از اینکه در زمان درست، موفق به تجربه نسخه های اولیه فرنچایزهای داینو کرایسیس و رزیدنت اویل شده ام خوشحالم. چرا که این آثار از بیادماندنی ترین های تاریخ بوده، هستند و خواهند بود.

در اوایل دهه 2000 یعنی عصر طلایی کپکام، گیمرها شاهد حضور داینو کرایسیس بودند. یک IP دیگر از کپکام که به طرزی ماهرانه از نسخه اول رزیدنت اویل الگوبرداری شده بود که نه تنها این مسئله بد نیست بلکه باعث موفقیت است. چون بازی های وحشت بقا در پر رونق ترین سال های خود بوده و بازیکنان هم تشنه حضور یک بازی مشابه رزیدنت اویل که بتواند با دشمنانِ متفاوت آنها را به چالش بکشد بودند. خب چه چیزی می توانست بهتر از دایناسورهای ترسناکی باشد که پیش تر مشابه آنها در مجموعه آثار پارک ژوراسیک دیده میشد.

شخصیت اصلی بازی داینو کرایسیس، رجینا

داینوکرایسیس به عنوان یکی از برجسته ترین بازی ها در تمام دوران موفق به ثبت نام خود شده است. عنوانی که با کم لطفیِ کپکام، در حال حاضر در کلکسیون شاهکارهای تاریخ خاک می خورد و هیچ خبری از رستاخیز دایناسورهای آن نیست. در واقع نمی توان آینده روشنی را برای این بازی مشاهده کرد. این اتفاق پس از عرضه سومین قسمت این فرنچایز پر رنگ تر شد. قسمتی که اکثر مخاطبینِ این بازی را ناامید کرد و پس از آن DC در یک آینده مبهم محو شد.

در اینکه داینو کرایسیس یکی از آثار قدرتمند ترس بقای نسل پنجمیست هیچ شکی نیست. پس چرا کپکام به جای احیای این بازی، فقط و فقط به دنباله های مختلف برای سری رزیدنت اویل چسبیده است؟ این در حالیست که به باور بسیاری از بازیکنانِ باتجربه در میان همه آثار کپکام و اگر نگوییم بیشتر از RE داینو کرایسیس لایق بازسازی است. چون این بازی از میراث ارزشمند میکامیِ بزرگ است (البته قسمت اول) و از یاد بردن آن واقعا کم لطفی است. اگر شما در این باره نظر قانع کننده ای دارید حتماً با ما در میان بگذارید.

بررسی و داستان بازی داینو کرایسیس و علت سقوط این مجموعه

داینو کرایسیس (1999)

بررسی بازی داینو کرایسیس (1999)

نسخه اول این فرنچایز با عنوان Dino Crisis از متفاوت ترین آثار زمان خود و حتی اکنون است. این بازی که در سال 1999 به عنوان نسخه انحصاری برای کنسول افسانه ایِ پلی استیشن 1 وارد بازار شد در ابتدا قرار بود که یک کاوش و ماجراجویی هیجان انگیز و البته ترسناک در دل طبیعت وحشی و جنگل باشد و این ایده جذاب به هدف اصلی کپکام تبدیل شده بود.

مقابله با حیوانات وحشی مثل شیر و پلنگ و خرس و نبرد با حیوانات دیگر در میان بوته ها و درختان سر به فلک کشیده جنگل که توسط یک قهرمان مرد شجاع روایت می شد ناگهان در طول پروسه توسعه و با ورود شینجی میکامی به عنوان کارگردان به مبارزه با دایناسورهای خونخوار و درنده تبدیل رَویه داد. ضمن اینکه شخصیت اصلی هم به یک قهرمان زن تبدیل شد.

حرکتی که شاید در ابتدا چشم انتظاران را ناامید کرد اما پس از عرضه به حدی مورد توجه قرار گرفت که حتی سازندگان هم از این استقبال شگفت زده شدند. ورود میکامی به این پروژه و الگوبرداری او از بازی پرطرفدار رزیدنت اویل باعث شد که مکانیزم پیاده سازیِ بازی از جهات مختلف همانند RE صورت بگیرد. از آنجایی که رزیدنت اویل هم یک بازی انقلابی بود همین مسئله باعث ایجاد نوآوری های جدید در داینو کرایسیس شد. صادقانه بگویم می توان نام داینو کرایسیس را «رزیدنت اویل دایناسور محور» گذاشت که البته این اصلا بد نیست.

حضور دشمنانی متفاوت با زامبی ها باعث شد که بازیکن در زمان پیشروی در محیط به نسبتِ رزیدنت اویل، حواسش را بیشتر جمع کند. چرا که دایناسورها بر خلاف زامبی ها بسیار سریع و باهوش بودند و فرار از دست آنها به نوعی یک امر نسبتاً غیر ممکن محسوب می شد. مخصوصا زمانی که مهمات بازیکن به پایان می رسید چون مبارزه با یک دایناسور با سلاح سرد خنده دار است. آن هم با گیم پلی غیر پویا و همانند رزیدنت اویل که جلوی واکنش سریع بازیکن را می گرفت.

کپکام را می توان یکی از فاتحان بلامنازع نسل 5 و 6 دانست. با کمی دقت می توان به این نتیجه دست یافت که یکی از مهمترین علت ها در گیم پلی بازی های معروف این کمپانی از جمله دویل مای کرای، رزیدنت اویل، اونیموشا و خود داینو کرایسیس خلاصه شده است. حرف من درباره زاویه دوربین در این بازی هاست که تاثیر بسزایی بر ریتم کلی آنها گذاشته است.

با عرضه نسخه اول RE زاویه نمایش دوربین نسبت به دید بازیکن دارای کرانه هایی با فاصله محدود شد و این یک اتفاق بسیار مهم بود. دوربین پیاپی جابجا می شد و مثل بازی های دیگر از پشت سر یا بالای شانه ی شخصیت اصلی نمایش داده نمی شد. اتفاقی که به طور قابل توجهی دلهره را به گوشه گوشه بازی بیشتر از همیشه تزریق می کرد و دلیلش این بود که بعد از هر جابجایی، استرس حضور دایناسور در زاویه ای که قابل دیدن نبود چند برابر می شد.

محیط بازی از مجموعه فیلم های پارک ژوراسیک به طور واضح الهام گرفته بود که البته با وجود اکران چنین فیلمِ منحصر به فردی در آن زمان می شد حدس زد که یک بازی دایناسوری با نگاه ویژه به پارک ژوراسیک، محیط و داستان را سفارشی طراحی کند. در واقع این یک الگوبرداری بدیهی و قابل پیش بینی بود. همین مسئله باعث شد که گیمرهای عاشق آثار پارک ژوراسیک شدیداً جذب داینو کرایسیس بشوند.

همانطور که پیش تر هم گفتیم این بازی متفاوت از عناوینِ زمان خود بود. حتی میکامی برای متفاوت تر شدن آن ایده تغییر ژانر را هم به میان آورده و آن را به مرحله عمل در آورد. کار عجیبی بود. این کارگردان نام سبک ترس بقا را برای این بازی به ترس وحشت یا Panic Horror تغییر داد. او با این کار قصد داشت که خالقِ یک سبک اصلی و جدید باشد. به طوری که بعد از آن هم عناوین متنوعی را برای سبک ترس وحشت توسعه دهد. اما متاسفانه اینبار نگاه او به آینده اشتباه از آب درآمد و نتوانست عامل گسترش یک سبک اصلی شود.

به حدی بازی امتیازات بالایی را تصاحب کرد و مورد حمایت جانانه گیمرها قرار گرفت که یک سود تجاری هنگفت را نصیب کپکام کرد. راستش طمع کار بودن کپکام که به شخصه از این ویژگیش متنفر هستم، اینبار به کار آمد و آنها در سال بعد داینو کرایسیس 2 را توسعه داده و عرضه کردند. این بازی به مراتب ترسِ کمتر، اما اکشن و هیجان بیشتری داشت و حتی بیشتر از قسمت قبل مورد توجه مخاطبین قرار گرفت.

داستان قسمت اول

داستان قسمت اول بازی داینو کرایسیس

داستان درباره شخصی به نام تام از گروهی به نام S.O.R.T یا تیم حملاتِ مخفیانه است که در سال 2009 برای تحقیق و بررسی درباره یک تشکیلات مخفی به جزیره آیبس فرستاده می شود. تام در حین بررسی متوجه می شود که شخصی به نام «دکتر ادوارد کرک» که بر طبق گزارش های قبلی 3 سال پیش از دنیا رفته بود در حال رهبری پروژه ای مخفی و خطرناک است. بنابراین گروه SORT چهار نفر از اعضای حرفه ای خود یعنی رجینا، گیل، ریک و کوپر را با یک بالگرد برای پیدا کردن و بازداشت دکتر کرک به منطقه اعزام می کند.

در حالی که اعضای تیم با چتر نجات به پایین می پرند کوپر کمی دورتر در دل جنگلی تاریک بر زمین می نشیند و مسیر خود را گم می کند. این مسئله به قیمت جان او تمام می شود و در حال فرار از دست یک تیرکس، وعده غذای این دایناسورِ گوشتخوار و عظیم الجثه می شود. از طرفی دیگر سه نفر باقیمانده که از حال کوپر بی خبر هستند به مسیر خود ادامه داده و به پایگاه محل آزمایشِ پروژه می رسند و در همین حین با صحنه هایی وحشتناک از اجساد سلاخی شده پرسنل پایگاه روبرو می شوند.

آنها تصمیم می گیرند برای کشف علت این حادثه به کاوش در محیط پایگاه بپردازند. بنابراین از هم جدا شده و هر کدام قسمتی از کار را بر عهده می گیرند. غافل از اینکه این محل پر از میهمانان ناخوانده و گرسنه است. شما با کنترل رجینا باید ضمن رویارویی با دایناسورها به حل معماها و فعال سازی دستگاه های تاسیساتی بپردازید.

در این مسیر باید سلاح گرم به دست بگیرید و به دشمنان شلیک کنید. فقط باید مراقب مهمات خود باشید. چرا که این بازی هم از لحاظ مقدار مهمات دست کمی از سه گانه RE ندارد (البته کمی مهمات بیشتری در اختیارتان قرار می گیرد). ناگفته نماند که این بازی 4 پایان مختلف دارد.

داینو کرایسیس 2

داینو کرایسیس 2 سال 2000

توکومی شخصی است که در قسمت اول کارگردانیِ بازی را بر عهده گرفته بود. اما کمی بعد فقط مسئولیت طراحی پازل ها را بر عهده گرفت و کارگردانی را به میکامی تقدیم کرد. با این حال در قسمت دوم، خودِ توکومی مسئول کارگردانیِ اصلی بازی شد و نگرانیِ هواداران بعد از شیدن این خبر به اوج خود رسید. قسمت دوم به کارگردانی توکومی آغاز گردید و پس از عرضه بازی در سال 2000 مشخص شد که انتخاب او به عنوان رهبر تیم سازنده داینو کرایسیس 2 یک تصمیم عاقلانه بوده است. چرا که با عرضه این بازی مشخصاً ویژگی های مثبت بازی افزایش یافت و همه چیز دستخوش تغییرات مهمی شد.

دشمنان بازی افزایش یافتند. محیط دارای جزئیات چند برابری شد و گیم پلی، پویاتر و قابل تعامل تر از قبل گردید. مثلا انعطاف در حرکات و آزادی عملی که در اختیار گیمر قرار داشت باعث ایجاد حرکاتی جدید همچون شلیک به دشمن در زمانِ حرکت و حتی شلیک با دو دست گردید که این در زمان خود فوق العاده ارزشمند و زیبا بود. این در حالیست که شما باید دو شخصیت را در بازی کنترل می کردید. در کل بازی خیلی اکشن تر و هیجان انگیزتر شد.

هر چند که نسخه دوم بازی نسبت به قسمت اول مورد حمایت و تشویق بیشتری از جانب بازیکنان قرار گرفت اما نتوانست رکورد فروش قسمت قبل را بزند و چیزی در حدود نصف نسخه قبل، سود تجاری را تجربه کرد. دلیل این فروشِ کم مربوط به این بود که خیلی از طرفدارانِ این بازی از اکشن تر شده بودن آن نسبت به قسمت قبل ناراحت بودند. اما در نهایت فروشِ کم تر باعث نشد که کپکام از ساخت قسمت سوم صرف نظر کند.

داستان قسمت دوم

داستان قسمت دوم بازی داینو کرایسیس

در قسمت دوم فرنچایز با نام Dino Crisis 2 خواهید دید که در سال 2010 تیمی از گروه «ترَت» که یکی از شاخه های ارتش ایالات متحده آمریکا هستند برای بررسی حادثه ناپدید شدنِ شهر «ادوارد سیتی» از طریق سفر در زمان به منطقه اعزام می شوند. مامورِ حرفه ای گروه SORT یعنی رجینا به دلیل داشتنِ تجربه قبلی با گروه همراه می شود. بعد از رسیدن به جنگلی مرموز در آنجا کمپ خود را برقرار می کنند. اما مدتی نمی گذرد که نشانه های حضور موجودات وحشتناکی نمایان شده و خیلی زود کمپ آنها توسط تعداد زیادی از دایناسورها مورد حمله قرار می گیرد.

همه اعضای تیم کشته شده و تنها کسانی که با مقاومت بسیار زیاد از این حمله جان سالم به در می برند رجینا، دیلن مورتون و خلبان گروه به نام دیوید هستند. با این حال دقایقی بعد توسط یک تیرکس مورد حمله قرار گرفته و مجبور می شوند خود را به درون یک دره بیندازند. اما خوشبختانه باز هم جان سالم به در میبرند و خود را در محیطی همانند یک پایگاه می بینند. حالا رجینا و دیلن برای اینکه از این جهنم جان سالم به در ببرند به کمک یکدیگر نیاز دارند. بنابراین هر کدام از آنها برای رهایی از این منطقه مسئولیت کاوش در قسمتی جداگانه را بر عهده می گیرند.

نسخه فرعی (Dino Stalker 2002)

نسخه فرعی (Dino Stalker 2002)

کپکام قبل از ساخت نسخه سوم تصمیم به توسعه یک نسخه فرعی گرفت. بنابراین یک بازی با نام داینو استاکر را توسعه داده و در سال 2002 عرضه کرد. این بازی در ژاپن به نام Gunsorvivor 3 یا Dino Crisis شناخته می شد. داینو استاکر دقیقا مثل عناوین فرعیِ رزیدنت اویل دارای گیم پلی متفاوت با قسمت های پیشین و در واقع لایت گان محور بوده و در ادامه قسمت قبل روایت می شد. شما در این بازی کنترل شخصی به نام مایک را بر عهده داشتید که یک خلبان نیروی هوایی بود که بعد از یک حادثه، خود را در میان جهنمی از دایناسورها می بیند.

این بازی با وجود اینکه از سخت افزار قدرتمند پلی استیشن 2 قدرت می گرفت اما از از جهات مختلف ضعیف تر از نسخه های قبل عمل کرد و یک شکست مضحک برای کپکام محسوب می شد. به عقیده بسیاری از مخاطبین، علت اُفت قابل توجه این بازی نسبت به دو قسمت قبل، پروژه کوتاه مدت و ساخت بی برنامه و خارج از چهارچوب کپکام بود. آنها عقیده داشتند که این قسمت از بازی فقط برای پر کردن دو سالی بود که که بین قسمت دوم و سوم وقفه افتاده بود. در مجموع می توان گفت که کلید سقوط داینو کرایسیس از همین قسمت زده شد.

داینو کرایسیس 3

داینو کرایسیس 3 سال 2003

در نهایت کپکام با عرضه نسخه سوم بازی در سال 2003، تیر خلاص را به نام Dino Crisis زد و نابودی این فرنچایزِ محبوب را مهر و امضا کرد. این آخرین قسمت از فرنچایزی بود که همه فکر می کردند تا سال ها بتوانند آن را همراهی کنند. اما هیچ چیز آنطور که باید پیش می رفت نشد و قسمت سوم با انبوهی از ویژگی های غیر قابل تحمل وارد بازار شد.

خب این مسئله برای عاشقان این بازی خیلی دردآور بود. کسانی که به آن دل بسته بودند و حداقل انتظار داشتند کناره گیری داینو کرایسیس، باشکوه باشد با ناامیدی به همان RE مهاجرت کردند و داینو کرایسیس علی رغم درخواست های گسترده ای که از کپکام برای ساخت نسخه جدید می شد به خواب و یک غیبت طولانی مدت رفت و تا کنون خبر خوشحال کننده ای از ساخت نسخه چهارم به دست ما نرسیده است.

کپکام با ساخت داینو کرایسیس 3 تمام فرمول ها و دست آوردهای دو قسمت زیبای قبل را تغییر و به باد داد. قانون شکنی و ساخت بازی به جای کنسول سونی برای ایکس باکس و تغییرات گسترده در سیستم و داستان بازی باعث شد که یک نسخه کاملا مستقل و متفاوت با آرمان هایی که میکامی به آنها اعتقاد داشت از مهمترین موارد ناامید کننده بود.

در خط داستانی بازی علی رغم اینکه داستانِ نسخه اول در سال 2009 و نسخه دوم در 2020 روایت میشد ناگهان قسمت سوم، بازیکن را به سال 2548 می برد و این هم یکی دیگر از علت هایی بود که باعث تجربه ناخوشایند هواداران می شد. این پرش طولانی و غیرقابل پیش بینی در کنار فقدان حضور شخصیت های حاضر در دو قسمت قبل، فقط بخش کوچکی از مشکلات نسخه سوم محسوب می شدند.

شاید میشد از این مشکلات و از محیط بازی که در فضای بیگانه در جریان بود چشم پوشی کرد اما مشکلات فنی مثل باگ و افت فریم هم به این مسئله اضافه شد. خودِ من مشکلی با ضعفِ فنی و گرافیکی نداشتم. اما نمی توانستم از اینکه این بازی هیچ ارتباطی به قبل نداشت و به طور کلی یک بازی جداگانه بود به سادگی عبور کنم. صادقانه بخواهم بگویم نسخه سوم کاخ آرزوهایم را بر سرم خراب کرد.

انگاری که کپکام عظم خود را برای تبدیل کردن بازی هایش به عناوین شوتر، جزم کرده بود. چون دقیقا این اتفاق برای RE هم افتاد. اصلا از همان دوران سری RE تغییر مسیر داد و در قسمت پنجمش به اوج اکشن رسید. در این نسخه از رزیدنت اویل کریس ردفیلد کم کم به سلمان خان تبدیل شده بود و یک تنه کل آفریقا را به رگبار بست. با این حال مهم این است که RE همیشه بعد از کمی انحراف، مسیر خود را پیدا می کند و این کاملا با مسیری که داینو کرایسیس پیمود در تضاد است.

هر چقد که داینو کرایسیس در باتلاق دست و پا می زد رزیدنت اویلِ محبوب، کارش را در ایده آل ترین حالت ممکن پیش می برد. با اینکه RE در همان دوران با ریسکِ تبدیل بازی از حالت ترسناک به اکشنِ هیجانی با چالشِ از دست دادن هوادارانش دست و پنجه نرم می کرد اما به روش های مختلف و ایده گرایانه کار خود را پیش می برد. شاید زامبی های راکون سیتی، بیشتر از دایناسورهای ریز و درشت به دل هواداران می نشستند. برای من که اینچنین بود.

داستان قسمت سوم

داستان قسمت سوم بازی داینو کرایسیس

قسمت سوم بازی ما را به سال 2548 هدایت میکند و بازیکن قادر است دو بازیکن به نام های پاتریک و سونیا را کنترل کند. شما باید خارج از جو زمین و در یک ایستگاه فضایی با دایناسورهایی کلون سازی شده وارد مبارزه شوید. این بازی نه تنها به هیچ وجه مورد حمایت هواداران قرار نگرفت بلکه آنها را خشمگین و دلسرد کرد و ما هم به آنها حق می دهیم. چون Dino Crisis 3 دارای گیم پلی و گرافیک معمولی و حتی رو به ضعیفی بود. اما مهمترین چیزی که باعث ناامیدی مخاطب می شد این بود که این یک عنوان فوق مستقل و بی ربط نسبت به ریشه های خود بود.

شما تصور کنید که رزیدنت اویل که همگی انتظار داریم بر روی زمین جریان داشته باشد را به فضا برده و به Alien از نوع زامبی دار تبدیل کنند. آن هم زامبی های فضایی که تقریباً بازی را به یک ژانر علمی تخیلی و بی ربط تبدیل می کنند. با توجه به چنین مسائلی مسَلم است که مخاطب قدیمیِ بازی نمی تواند چنین چیزی را تحمل کند. ضمن اینکه سازنده های قدیمی بازی مثل توکومی و میکامی هیچ نقشی را در ساخت این عنوان ایفا نکردند.

البته این دلیل نمی شود که بگوییم داستان بازی بد بود. برعکس داستان واقعا زیبا و تماشایی بود با این حال روند کلی بازی از جمله طراحی محیط و اتمسفر خشک بازی به گونه ای بود که مخاطب نمی توانست با بدنه بازی ارتباط برقرار کند. بدنه ای از جنس فلز که هیچ درخت و یا طبیعتی در آن به کار نرفته بود و همه چیز مثل یک تاسیسات عظیم طراحی شده بود.

دلیل دیگری که مخاطبین از آن ناراحت بودند این است که بر طبق گفته های کپکام قرار بود بازی در ادامه نسخه های قبل و در یک شهر ویران شده و پر از دایناسور جریان داشته باشد اما اینچنین نشد و توجیه کپکام از این کار این بود که با توجه به اینکه در آن زمان حادثه 11 سپتامبر اتفاق افتاده بود نشان دادنِ یک شهر ویران شده از لحاظ سیاسی و اجتماعی می تواند تاثیرات منفی و پیامدهای سیاسی داشته باشد. اما می دانیم که این فقط یک توجیه مسخره است.

داینو کرایسیس ریمیک

حرف آخر این است که هر چند کپکام پایان خوبی را برای آغاز غیبت چند ساله ی Dino Crisis رقم نزد اما هیچوقت هوادارن این بازی نسبت به آن دید بدی پیدا نکردند و این مسئله به ماندگار ماندن خاطرات قسمت های اول و دوم باز می گردد. دقیقا از سال 2003 و به گفته ی خود کپکام تعداد درخواست ها برای ساخت نسخه ریمیک قسمت دومِ داینو کرایسیس به حدی زیاد بوده که بارها و بارها سازندگان را به مرز تصمیم گیریِ جدی درباره توسعه این پروژه نزدیک کرده است.

با این حال مثل اینکه نسل جدید گیمرها به کشتن زامبی ها علاقه بیشتری نشان می دهند و صد البته که توسعه ریمیک های رزیدنت اویل از لحاظ تجاری برای کپکام لقمه های چرب تری هستند. این کمپانی بارها ثابت کرده که به سود خود ده ها برابر بیشتر از خواسته های مخاطبینش اهمیت می دهد. اما در حال حاضر خبرها یا شایعاتی در حال گسترش است مبنی بر اینکه کپکام قصد دارد بعد از عرضه رزیدنت اویل 9 به توسعه نسخه جدید داینو کرایسیس بپردازد. امیدواریم که این قضیه صحت داشته باشد.

در این مطلب به پاسخ این سوال که چرا بازی Dino Crisis نتوانست مسیر موفقیت فرنچایزش را تکمیل کند پرداختیم و نگاهی اجمالی به داستان و باید و نبایدهای این بازی انداختیم. اگر شما هم در این باره نظری دارید می توانید با سایر مخاطبین به اشتراک بگذارید. بررسی و داستان بازی داینو کرایسیس و علت سقوط این مجموعه را مطالعه کردیم. سپاس از همراهیتان با دیجیالیک.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

حسین
حسین هستم، علاقه مند به بازی های ویدیویی و دنیای فناوری اطلاعات و ارتباطات. رشته تحصیلیم مهندسی تکنولوژی سخت افزار هستش و دستی بر سخت افزار و الکترونیک هم دارم. بیشتر از 15 ساله که کار نویسندگی انجام میدم و الان هم عضو خانواده دیجیالیک هستم. من عاشق تولید محتوای اختصاصی و انحصاری هستم.

دیدگاهتان را بنویسید