Horizon Forbidden West عامل سربلندی نسل نهم
چرا باید فوراً به جنگ حیوانات مکانیکی بروم در حالی که می توانم بر قله کوهی بلند بایستم و از دیدن طبیعت باشکوه لذت ببرم. می توانم لب ساحل دریا بنشینم و مدتی را به امواج زیبای ساحل خیره شوم یا در زلال ترین آب های عمیق شنا کنم و از دیدن دنیای زیر آب و موجودات رنگارنگش لذت ببرم. حتی به صخره نوردی و سوارکاری بپردازم. اگر می خواهید بدانید چرا Horizon Forbidden West عامل سربلندی نسل نهم است با دیجیالیک همراه باشید.
Horizon Forbidden West عامل سربلندی نسل نهم
توجه : این بررسی داستان بازی را اسپویل می کند.
هورایزن فوربیدن وست برنده گرافیکی ترین بازی سال 2022 در Digital Foundry و یکی از طولانی ترین بازی های جهان باز است. گرافیک بی نظیر، گیم پلی زیبا و روان، داستان متفاوت، موسیقی فوق العاده و بسیاری دیگر از جزئیاتی که در ادامه به شما می گوییم باعث شده که ما مقاله ای بنویسیم تا دِین خود را به Horizon Forbidden West عامل سربلندی نسل نهم بازی ها و البته شرکت توسعه دهنده اش یعنی گوریلا گیمز اَدا کنیم.
به همان اندازه که در بازی GTA اشتیاق به گشت و گذار دارید، در این بازی هم اشتیاق خواهید داشت و شاید بدلیل رنگ های بی نظیری که در این بازی به کار رفته است میل شما به گشت و گذار در طبیعت وحشی بیشتر و بیشتر شود. جزئیات گرافیکی بازی هورایزن فوربیدن وست را باید خودتان ببینید و چه بهتر است که تجربه کنید. البته داستان بازی هورایزن فوربیدن وست پیچیده است اما ما در اینجا می خواهیم به ساده ترین شکل ممکن داستان را برایتان بازگو کنیم.
همیشه در دنیا شخصی قهرمان وجود دارد که از مردمش در برابر موجودات بد محافظت کند. در بازی ها و فیلم ها هم ابر قهرمانی خیالی را می بینیم که دنیا را از نابودی نجات می دهد. در بازی هورایزن فوربیدن وست هم با یک ابرقهرمان طرف هستیم که در آینده در سال 3021 بدنیا می آید و پس از آموزش های جنگی بسیار عازم سرزمینی می شود که هوش مصنوعی در این سرزمین تبدیل به فرقه ای پر طرفدار شده است.
دختری 20 ساله، باید تک و تنها در این سرزمین پهناور، با خطرات زیادی روبرو شود. با مردم قبایل مختلف معاشرت و تعامل کند تا آنان را از دامی که در آن افتاده اند نجات دهد و خود نیز با موجودات مکانیکی و دارای هوش مصنوعی قدرتمند این سرزمین بجنگد. اما کار بسیار سختی پیش رو خواهد داشت.
شاید اگر نسخه بازی Horizon یعنی The Zero Dawn را بازی نکرده باشید پس از شروع بازی Horizon Forbidden West برای مدتی سردرگم شوید و متوجه نشوید که جریان از چه قرار است. بنابراین خلاصه قسمت قبل را با این قسمت تلفیق می کنیم و داستان کامل بازی Horizon Forbidden West را برای شما بازگو می کنیم.
بررسی بازی Horizon Forbidden West عامل سربلندی نسل نهم
داستان بازی هورایزن فوربیدن وست (Horizon Forbidden West)
قبیله Nora که در کوه های راکی سکونت دارند کوهی را در سرزمین خود، مقدس می دانند و آن را پرستش می کنند. آنها معتقدند که الهه مادر در این کوه است و اوست که تمام جهان و نسل بشر را آفریده است. مردم این قبیله به شدت خرافاتی هستند و البته این مردمان متعلق به دوره ای مابین اواخر عصر حجر و اوایل عصر آهن هستند. عجیب است نه؟ رفته رفته متوجه خواهید شد علت ترکیب عصر آهن با عصر مدرن چیست.
روزی از روزها درون کوه مقدس اتفاقی شگفت انگیز می افتد. افراد قبیله نورا نوزادی دختر را در دل کوه مقدس پیدا می کنند و مردم قبیله دور او جمع می شوند. برخی از بزرگان قبیله خوشحال هستند و می گویند این نوزاد هدیه ایست از طرف کوه مقدس و الهه مادر، اما برخی دیگر بر این باور هستند که پیدا کردن یک این نوزاد در دل کوه مقدس ، شوم است و نفرین خدای مادر را وارد سرزمینشان می کند و برای از بین بردن نفرین باید بچه را از بین ببرند.
پس از همفکری با یکدیگر به این نتیجه میرسند که نوزاد را به شخصی بسپارند که دور از نورا باشد تا سایه شوم نوزاد و نفرینی که بر او حاکم است، قبیله را نابود نکند. بنابراین او را بدست یک مرد جنگجوی طرد شده از قبیله سپردند که نام او “Rost” بود. روست مردی دلاور بود که بخاطر طرد شدنش از قبیله، جدا زندگی می کرد. او نوزاد را پذیرفت و خود را پدرخوانده دختر دانست. نام نوزاد را Aloy گذاشت و او را همچون دختر واقعی خودش بزرگ کرد. حالا دیگر “الوی” هم یک طرد شده از سرزمین خویش است. الوی شخصیت اصلی داستان بازی هورایزن فوربیدن وست است.
الوی دختری بسیار باهوش، جسور و کنجکاو بود و همواره به گشت و گذار و ورزش مشغول بود. اما تمام این کارها را در فضای محل زندگیش انجام می داد. زیرا داستان های زیادی درباره ماشین ها و موجوداتی شیطانی شنیده بود و طبق چیزهایی که شنیده بود، فقط یک خدا یا ابرقهرمان می توانست آنها را شکست دهد. اما الوی بخاطر ماجراجو و کنجکاو بودنش به اطراف می رفت.
یک روز در خرابه های اطراف، وسیله ای مثلثی و کوچک را پیدا کرد. در ابتدا نمی دانست به چه دردی می خورد. اما تمام وقت خودش را برای یادگیری کامل کار با آن وسیله، صرف کرد تا فهمید این مثلث کوچک Focus نام دارد. درون گوش قرار می گیرد و تصاویر نامرئی را با فناوری واقعیت افزوده به الوی نشان می دهد. همچنین صداهایی را از انسان های گذشته می تواند به گوش او برساند.
الوی برای اینکه خودش را به مردم Nora ثابت کند کارهای زیادی انجام داد تا روزی که Helis با تعداد بسیاری از جنگجوهایش به قبیله نورا حمله کردند و افراد زیادی را کشتند. پس از این اتفاق، Aloy با خود عهد بست که از Helis انتقام بگیرد. بنابراین بعد از ورود به قلمرو هلیس، ماشین آهنی بزرگ عقرب مانند و ترسناکی را نابود می کند. با پیدا کردن قطعه ای که از آن ماشین کشتار بیرون می افتد، آن را با Focus آنالیز می کند و متوجه می شود روشی برای کنترل برخی از ماشین ها و حیوانات مکانیکی وجود دارد که با این قطعه صورت می گیرد.
قبیله Sundom
این قبیله در نزدیکی نورا سکونت دارند و همچون شهری کوچک است. از قبیله همسایه خود یعنی نورا، پیشرفته تر هستند و خدای آنان خورشید است. آنها رابطه بدی با نورا دارند چرا که زمانی پادشاه ظالم Carja Sundom به نورا حمله کرده و قتل عام وحشتناکی را انجام داده است و بعد از آن بسیاری از مردم بیگناه را به بردگی گرفته است. البته پادشاه کنونی آنها که پسر پادشاه قبلی است با کودتا پدرش را می کشد و بر تخت حکومت می نشیند. او مثل پدرش نیست و به فکر آبادانی و صلح با همسایگان است.
اما نیروهایی وجود دارند به نام Shadow Carja که از سربازان وفادار پادشاه پیشین هستند و به فرماندهی Helis هدفی شوم را در سر می پرورانند. آنها در پی بیدار کردن ماشین های قاتل و خطرناکی هستند که بوسیله آنها بتوانند Carja Sundom را نابود کنند.
الوی که در صدد متحد کردن دو قبیله با یکدیگر است، از این مسئله خبر ندارد که با Focus هر چیزی را که ببیند یا بشنود به HADES (هادس ماشینی است پیشرفته که خدای شورشیان است) انتقال داده می شود. زمانی که هادس چهره الوی را می بیند فوراً برای پیروان خودش دستور قتل الوی را صادر می کند. الوی هم که از جریان انتقال داده های فوکوس خبر ندارد از این رفتار HADES تعجب می کند و علت این رفتار را متوجه نمی شود.
در همین اوضاع و احوال یک شخص مرموز بنام Sylens از طریق فوکوس به الوی پیام های محرمانه ای را ارسال می کند و آدرس خرابه هایی قدیمی را به او می دهد که می تواند پاسخ سوال هایش را آنجا پیدا کند. الوی هم که می بیند نیت سایلنس خیر است می پذیرد و در خرابه های فلزی بدنبال پاسخ می گردد تا وسیله ای را در آنجا پیدا می کند.
الوی با کند و کاو بسیار به داستانی بسیار تاثیر گذار و مهم دست پیدا می کند. او متوجه می شود که در قرن 21 شرکتی به نام Faro Automated Solution اقدام به ساخت انبوهی از ربات های نظامی حافظ صلح می کند که امکان حک کردن آنان غیر ممکن بوده است و ضریب امنیت در آنان بسیار بالا بوده است. تمام ربات ها مجهز به هوش مصنوعی پیشرفته ای بودند که قاعدتا باید فقط در خدمت شرکت و نیروهای نظامی قرار داشتند و خدمت دیگری از آنان بر نمیامد.
اما دسته ای از این ربات ها بصورت شبکه ای از کنترل خارج و قیام کردند و کشتار، توسط آنان آغاز می شود. بنابراین مدیر عامل شرکت Faro Automated Solution که در آستانه یک رسوایی بزرگ قرار می گیرد راهی پیدا نمی کند به غیر از اینکه از کسی درخواست کمک کند که روزی در این شرکت کار می کرده است و آنجا را با ناراحتی ترک کرده است.
نابغه ای بنام دکتر الیزابت سوبک (Elisabet Sobeck) که روزی بدلیل نگرانی از آینده ساخت ربات های حافظ صلح، از شرکت فارو خارج شده است. او دعوت فارو را می پذیرد و پس از تحلیل شرایط، پیش بینی می کند که تا چند ماه دیگر کل حیات بر روی کره زمین نابود می شود. بنابراین فورا اقدام به طراحی پروژه ای بنام Zero Dawn می کند و خودش بطور مستقیم ناظر و مجری پروژه می شود.
پروژه Zero Dawn
حالا که الوی از این فاجعه با خبر می شود، برای کسب اطلاعات بیشتر از اینکه مردمان قدیم چطور نابود شده اند به سمت خرابه های باقیمانده از تاسیسات پروژه زیرو داون می رود. اما خرابه ها دقیقا در زیر صحرای اقامتگاه شورشیان Shadow Carja قرار داشته است. بنابراین الوی خود را شبیه شورشیان می کند و به قلعه آنان نفوذ می کند.
Aloy متوجه می شود که پروژه Zero Dawn اصلا قرار نبوده که از نابودی حیات انسان ها یا همان آخرالزمان جلوگیری کند بلکه هدف دکتر الیزابت این بوده است که به جای آن پروژه ای طراحی کند که در مدت زمان طولانی، آسیب به زمین معکوس شود و زمین دوباره قابل سکونت بشود. اما چطور چنین چیزی امکان داشته است؟
Elisabet Sobeck تیم بزرگی از متخصصان را گرد هم جمع می کند و تاسیساتی عظیم به نام GAIA را طراحی می کند که می تواند پروژه را پس از پایان عمر آخرین انسان های روی زمین از طریق 9 هوش مصنوعی تابع، کنترل کند. بنابراین GAIA با رمز گشایی توانست پس از نابودی حیات، یک تاسیسات هوش مصنوعی بنام APOLO AI را توسعه دهد و توسط آن، جنین های منجمد انسانی را پرورش و آموزش دهد تا از آنها بهره ببرد.
یکی از این هوش مصنوعی ها HADES بود که پیشتر به آن اشاره کردیم ( همان خدایی که سعی در نابودی الوی داشت ). هادس یک پروتکل بسیار ایمن بود که الگوریتم او اینگونه تعریف شده بود که اگر شکل گیری زمین، بیش از حد از پارامترهای استاندارد خارج شود، هادس کنترل پروژه را در اختیار بگیرد و سیاره زمین را به نقطه شروع بی جان خود باز گرداند و همان فرآیند اولیه را مجددا شروع کند.
سوال اینجاست که او چطور پس از احیای بشریت فعال شده است و اصلا چرا بدنبال نابود کردن الوی است؟ تا کنون هیچ پاسخ منطقی در این باره پیدا نشده است و این سوال بصورت یک راز باقیمانده است.
زمانی که دکتر الیزابت مشغول توسعه zero dawn بود، ارتش ایالات متحده هم برای فارو و پروژه، زمان می خرید و ژنرال هرس، رئیس ستاد مشترک ارتش، دروغی بزرگ به مردم و نیروهایش گفته بود. او به مردم گفته بود که پروژه Zero Dawn یک پروژه تسلیحاتی است که طاعون فارو را از بین می برد. در این راه میلیون ها نیروی حرفه ای و سربازان معمولی جان خود را از دست دادند و هرگز نمی دانستند که در حقیقت بشریت محکوم به فناست.
در جایی از این مرکز، الوی یک کپی دست نخورده از فایلی به نام آلفا را پیدا می کند که از طریق آن می توانست از درب کوه مادر بگذرد اما درست زمانی که خواست از مرکز خارج شود توسط Helis و نیروهای او دستگیر می شود و در مقر فرماندهی هلیس، محکوم به مرگ در میدان مبارزه به شکل گلادیاتورها می شود. اما قبل از اینکه این اتفاق بیفتد توسط Sylens موفق به فرار می شود.
HADES با تمام قوا و ماشین های خطرناک به سرزمین نورا حمله می کند تا حمام خون به راه بیندازد و همه آنها را قتل عام کند و محل زندگی آنان را به آتش بکشد. سپس زمین های آنجا را تصاحب کند. الوی که از این جریان باخبر می شود کیلومترها با پای پیاده می دود تا از سرزمین مقدس دفاع کند و پس از رسیدن به آنجا الوی نتیجه جنگ را به نفع قبیله نورا تغییر می دهد.
پس از پایان جنگ، الوی با فایل آلفا به کوه مادر می رود. درب تاسیسات بر روی او باز می شود و به او به عنوان دکتر الیزابت سوبک خوش آمد گفته می شود و اجازه ورود برای او صادر می گردد. الوی اینبار در داخل تاسیسات، یکی از پناهگاه های پراکنده در جهان را پیدا می کند که درون آن لقاح مصنوعی بوسیله رحم مصنوعی صورت گرفته و انسانهایی بوجود آمده و آموزش دیده اند. اما الوی نمی تواند به سیستم APOLLO متصل شود چرا که دانش قدیمی ها دست یافتنی نبود.
بالاخره به هر ترتیبی با اسکن های زیاد یک ورودی نهایی پیدا می کند که قرن هاست پس از رهاسازی انسان به طبیعت و تعطیلی تاسیسات انجام شده است. او متوجه می شود که تقریبا دو دهه پیش، یک فرمان مستقیم از GAIA این تاسیسات را مجددا فعال کرده است تا یک کلون انسانی منفرد ایجاد شود. اما فرمان را چی کسی داده است و کلون انسانی منفرد چه کسی بوده است؟
ورودی گزارش که توسط خود گایا به جا مانده است نشان می دهد که سرور اصلی آن توسط موجودی ناشناخته به خطر افتاده است که قصد او کنترل کل سیستم بوده است. بنابراین گایا قادر به دفاع نبوده و کنترل زیر مجموعه های خود از جمله HADES را از دست داده است. سپس حمله سایبری بر علیه گایا دوباره فعال شده است و راکتور او را بیش از حد بارگزاری کرده است در نتیجه تاسیسات اصلی را نابود کرده است. این بطور موثری GAIA را از بین برده و بسیاری از قسمت های سیستم آن را از کار انداخته است.
آخرین اقدام گایا قبل از نابود کردن خودش، فعال کردن مجدد پروتکل Light Keeper بوده که رهبران پروژه را مجبور می کرد تا کلون هایی از خود را برای حفظ پروژه در طول نسل ها آموزش و پرورش دهند. GAIA با استفاده از یک جنین ذخیره شده که هرگز نباید حامله بشود یک کپی ژنتیکی از تنها فردی که میشناخت که می توانست راهی برای بازیابی سیستم او و حفظ امنیت بشریت پیدا کند یعنی Elisabet Sobeck ایجاد کرد.
بنابراین الوی متوجه شد که او کلون زنی است که فرصتی دوباره به نسل بشر برای حیات بر روی سیاره زمین داده است. بعد از فهمیدن این موضوع، احساسات الوی شدیدا جریحه دار شد چرا که فهمید مادر او کسی نیست جز دکتر الیزابت سوبک.
چون درب کوه مقدس همیشه بسته بود و بر روی هیچ موجودی باز نمی شد، اگر کسی می توانست از آنجا خارج شود، برای مردمان نورا مقدس تلقی میشد و حکم خدایی می گرفت. چون سیستم تاسیسات کوه مقدس، الوی و الیزابت را یکی میشاخت اجازه ورود و خروج به او را می داد. حالا الوی زمانی که از کوه مقدس بیرون می آمد با چیزهایی که آموخته و داستانی که از آن باخبر شده چطور می توانست به مردمان خرافاتی نورا این داستان را توضیح دهد و بگوید که کپی الیزابت توانست از درب بیرون بیاید.
بنابراین زمانی که از کوه مقدس بیرون آمد به بزرگان نورا گفت که خدای مادر، به او اطلاع داد که سرنوشت الوی این است که با از بین بردن یک شیطان فلزی باید نفرین را از بین ببرد و خدای مادر از او خواسته که با مردمان نورا به غرب برود و با Carja Sundom آشتی کنند و متحد شوند تا به دفاع از شهر در برابر حمله غریب الوقوع HELIS کمک کنند.
بزرگان نورا که حالا الوی را بسیار مقدس و بزرگ می دانستند این درخواست او را پذیرفتند. زمانی که مشغول جمع شدن برای رفتن به جنگ بودند الوی جلوتر از بقیه برای آخرین بازدید از گایا میرود تا اگر چیزی باقیمانده است را با خود بیاورد اما در آنجا متوجه موضوعی می شود که تقریبا همه چیز برای او آشکار می شود. در آنجا سرنوشت الیزابت سوبک و دیگر رهبران پروژه Zero Dawn را کشف می کند و داستان از این قرار است:
متخصصان یا همان سران پروژه Zero Dawn به GAIA Prime نقل مکان کرده و برای تکمیل پروژه، خود را قرنطینه کردند. آنها مکان خود را تا آخر عمر برای تکمیل پروژه پلوم کردند. اما زمانی که قرنطینه کامل شد متوجه شدند که یک پلوم، درست عمل نکرده و بطور کامل بسته نشده است. این نقص به دشمن اجازه می دهد تا مرکز را شناسایی کرده و از آن عبور کنند.
اما برای تعمیر سیستم پلوم، یکی از آنان باید از خودگذشتگی کند. دکتر الیزابت سوبک بدون معطلی لباس محیط زیستش را می پوشد و مرکز را برای تعمیر عملیات پلوم ترک می کند. پس از تکمیل پلوم، متاسفانه دیگر هیچ راهی برای ورود به مکان قرنطینه وجود نداشت. او در آخرین ارتباط با تیمش به آنها گفته بود که به مزرعه خانواده اش می رود تا آخرین لحظات زندگیش را در آنجا سپری کند.
زمانی که بقیه کارکنان، GAIA را بهینه کردند، “تِد فارو” مدیر شرکت فارو که در نتیجه اتفاقات افتاده، به مرز جنون رسیده بود و نسل بشر را یک حضور موقت بی هدف و مزخرف می دانست، همچنین می خواست داستان شکست مفتضحانه اش از تاریخ حذف شود، اقدام به نابودی آپولو کرد. او سوابق تاریخ بشر، علم و فرهنگ و همچنین داستان شکست خودش را به همراه رهبران باقیمانده از بین برد و فضای تاسیسات را تخلیه کرد.
Aloy پس از دانستن این داستان غم انگیز بسیار غمگین شد. اما زمان غصه خورن نبود و باید زود دست به کار می شد. از این رو با ماژول داده ای که باعث میشد صدای او که همان صدای الیزابت است شنیده شود به HADES دستور خاموشی داد و از GAIA Prime خارج شد. پس از خروج از آنجا متوجه سایلنس شد که به تنهایی منتظر او ایستاده است.
سایلنس اعتراف کرد که ارتش خودش را در عوض یادگیری دانش ریاضیات و علوم برنامه نویسی قرن 21 به HADES داده است. سایلنس قسم خورد که هرگز نمی دانسته که هادس می خواهد کل حیات روی زمین را از بین ببرد.
پس از آن، الوی به مِریدین (شهری که متحدانش جمع شده بودند برای مبارزه با ارتش هلیس) بازگشت، مشخص کرد که هدف هادس برج Spire است چون بر روی آن برج می شد سیگنال غیر فعال کردن ربات های قاتل را ارسال کرد.
بالاخره جنگ اتفاق افتاد. الوی برای آخرین بار با هلیس مبارزه کرد و او را شکست داد. سپس برای دفاع از برج، با سرعت به سمت HADES حمله کرد چرا که حادث داشت خود را به برج می رساند. الوی با کمک چند نفر از دوستانش موفق شد که سخت افزار HADES را غیر فعال کند و از مجوز الیزابت برای غیر فعال کردن هوش مصنوعی استفاده کرد. شورشیان شکست خوردند و مِریدین و جهان بدست الوی نجات پیدا کرد.
سایلنس از این فرصت استفاده کرده و از راه دور، هوش مصنوعی هادس را بر روی دستگاه قابل حمل خود آپلود کرد تا او را مجبور کند دانش فیزیک کوانتومی و سایر علوم پیشرفته را در اختیار او قرار دهد. در همین حال الوی به جستجوی مزرعه الیزابت سوبک سفری را آغاز کرد و پس از رسیدن به آنجا با صحنه ای بسیار دردناک روبرو شد. باقیمانده جسد مادر خود یعنی دکتر الیزابت سوبک را برای اولین بار با چشمان خود دید.
پس از تمام این اتفاقات، الوی به سرزمین های سرد قبیله پانوک رفت و بعداً متوجه شد که آنجا وطن سایلنس است. الوی در آنجا به شخصی بنام اوریا کمک می کند تا راهنمای روح خود را که یک سیستم هوش مصنوعی بنام CYAN است را پاک سازی کند. اما داستان در همینجا تمام نمی شود و اتفاقی جدید و بدتر از قبل در راه است.
یکی از 9 تابع زیر مجموعه GAIA بنام HEPHAESTUS در حال تلاش برای احیای انرژی تاسیسات خود است و با استفاده از فعالیت های زمین گرمایی، این کار را انجام می دهد و به دلایلی که الوی هنوز متوجه نشده است، HEPHAESTUS در حال ساخت ربات هایی است که بسیار متخاصم و حتی خطرناک تر از ربات های قبلی هستند.
الوی مشکوک است که هر کسی که HADES را دوباره فعال کرده است HEPHAESTUS را نیز فعال خواهد کرد. تمام این سوالات بی پاسخ می ماند اما یک چیز مشخص است، اینکه این داستان در اینجا به پایان نمی رسد و با توجه به پایان باز این داستان، باید منتظر حضور Aloy در نسخه بعد و مبارزات جدیدش با دشمنانی خطرناک تر از قبل باشیم.
طراحی و گرافیک بازی Horizon Forbidden West
مهمترین و قدرتمندترین علت فوق العاده بودن این بازی، گرافیک آن است. جزئیات عناصر بازی و طبیعت وحشی، به همراه چهره شخصیت ها بسیار زیاد است. طراحی لوکیشن ها مخصوصا آب دریاچه ها و دریا به همراه کوهها و آسمان، یک شبیه سازی حرفه ای از دنیای واقعی است که باعث شدند خود من بارها در بازی بایستم و از این چشم اندازها لذت ببرم. ستاره ها در آسمان شب، همچون مشاهده نورهای درخشان آسمان در دل کویر است. برگ گل ها، گیاهان و درختان بسیار طبیعی و خوش رنگ است.
بافت های قدرتمند، نورپردازی عالی و تکسچرها مخصوصا با PS5 با نرخ نوسازی 120 هرتز شما را مبهوت خود می کند. بالای قله ای بایستید و به دور دست ها بنگرید که چطور قله ها در دل ابرها پنهان شده اند. به روز و شب، قطرات باران و دانه های برف توجه کنید تا قدرت گرافیک این بازی را متوجه شوید. خلاصه برای ستایش گرافیک بازی هورایزن فوربیدن وست می توان صفحات زیادی را پر از تعریف کرد اما خسته کننده می شود.
گیم پلی بازی Horizon Forbidden West
از شاهکار گرافیکی این بازی که بگذریم می رسیم به گیم پلی هورایزن فوربیدن وست که این هم جای تعریف دارد. از نوع دویدن الوی که کاملا بزرگ شدن او در بین وحشی های کوهستان را به نمایش می گذارد تا حرکات آکروباتیک و نحوه جنگیدن او با دشمنان ماشینی قدرتمند را می توان شگفت انگیز دانست. یکی از نقاط قدرت گیم پلی این بازی شنا کردن است که نوع انحنا دادن به بدن و دست و پا زدن الوی به واقعیت بسیار نزدیک است. پرش های بلند و سوار کاری او مخصوصا وقتی در حال دویدن بر روی حیوان ماشینی رام شده اش می پرد ما را یاد فیلم های وسترن سینما می اندازد.
زمانی که الوی از بلندی می پرد و طناب خود را با یک چرخش سریع به بالای سرش پرتاب می کند یک صحنه عالی اتفاق می افتد. وقتی که بر فراز کوهی هستید و به درون دره ای می پرید و چتر هوشمند الوی را فعال می کنید، با چشم اندازی غیر قابل وصف روبرو می شوید. حرکت آب ها چه امواج دریا چه رودهای جاری بر خلاف سایر بازی ها کاملا واقعی است. در حال حرکت می توانید حیواناتی مثل گراز یا روباه را شکار کنید که تمام اینها واقعا جای تقدیر دارد. در کل درباره گیم پلی هورایزن فوربیدن وست هم سخن بسیار است.
محیط بازی Horizon Forbidden West
چیزی که درباره نقشه این بازی مسلم است این است که با یکی از پهناورترین مکان ها طرف هستیم. اگر کمی از بازی را هم تجربه کرده باشید و نگاهی به نقشه هورایزن فوربیدن وست بیندازید خودتان متوجه خواهید شد. محیط جنگل ابتدای بازی که با طراحی درختان پیچیده در هم و گیاهان رنگارنگ، شما را ترغیب به دیدن ادامه محیط ها می کند. طراحی کوهها در دوردست ها و صخره ها که جهان باز بودن این بازی را کاملا به نمایش گذاشته اند هم فوق العاده است.
با الوی می توانید از بسیاری از صخره ها که فکرش را هم نمی کنید بالا بروید. یکی از سخت ترین طراحی های محیط برای بازی سازان طراحی جنگلی است که بتواند جزئیات هر یک از گیاهان آن، به تنهایی نشان داده شود که در این قسمت هم سازندگان موفق عمل کرده اند. کلا این بازی به دلیل پهناور بودن و طولانی بودن حرف های زیادی برای گفتن دارد.
جمع بندی
بازی Horizon Forbidden West یکی از زیباترین بازی های سال 2022 می باشد که با گرافیک اعجاب انگیزش توانست جوایز متعددی را از آن خود کند. این بازی طولانی، با داستانی تقریبا پیچیده و بسیار زیبا و گیم پلی فوق العاده، نظر شما را درباره آینده بازی های نسل نهم مثبت تر از قبل خواهد کرد.
در بازی هورایزن فوربیدن وست، شما کنترل دختری حدوداً 20 ساله به نام Aloy را در اختیار دارید. دختری طرد شده از سرزمین خودش که یک جنگجوی به تمام معناست. باید با او در غرب وحشی گشت و گذار کنید و به شکار ماشین های قاتل بروید. از کوهها بالا بروید، در آب ها شنا کنید، از بلندی ها بپرید و با کمان قدرتمندش شلیک کنید. به قبایل مختلف سر بزنید و با مردم گوناگونی معاشرت کنید.
بدلیل گرافیک بالا و گیم پلی هیجانی و گستردگی زیاد نقشه محیط، می توانید لوکیشن های عظیمی را ببینید که می توانند شما را به خود، خیره کنند. از زیباترین حالت آب تا کوهها و صخره های کاملا طبیعی. شبیه سازی باد و باران و برف هم که جای خود دارد.
این بازی از همه لحاظ تا این لحظه که ما مشغول نوشتن این مطلب در دیجیالیک هستیم یک سر و گردن از بقیه بازی ها گرافیکی تر و از لحاظ مساحت لوکیشن ها بزرگتر است و حقیقتا نقد این بازی کمی سخت است چون طراحان شرکت گوریلا گیمز در همه قسمت های آن سنگ تمام گذاشته اند.
مقالات مرتبط:
Resident Evil Village تلفیق ترس وحشت و هیجان
Resident Evil 4 Remake نوستالژیکی با اصالت و مدرن
نگاهی گذرا به بازی Assassin’s Creed و پیشرفت آن از 2007 تا کنون