بررسی بازی Still Wakes The Deep داستان جهنم بر روی اقیانوس
اگر می خواهید بازی Still Wakes The Deep را تجربه کنید مراقب باشید که حمله قلبی به شما دست ندهد چرا که قرار است یکی از ترسناک ترین بازی های اخیر را تجربه کنید. قرار است بارها و بارها از جای خود بپرید و با شنیدن صدای هیولاها مثل من عرق سرد بر پیشانیتان بنشیند. اما با دیدن آنها شرایط تا حدودی تغییر می کند. در این قسمت از دیجیالیک با بررسی بازی Still Wakes The Deep داستان جهنم بر روی اقیانوس، همراه ما باشید.
اگر تا حالا نام استودیوی The Chinese Roome به گوشتان نخورده است، مطمئن باشید که از این به بعد قرار است نام آن را خیلی بیشتر از گذشته بشنوید. شاید با وجود زیبایی بازی Amnesia: A Machine For Pigs باز هم این کمپانی نتوانست به شهرت چشمگیری برسد. اما مطمئنا با ساخت عنوان جدید خود در سال 2024 با نام “استیل ویک د دیپ” جای خود را در میان شرکت های سازنده بزرگترین بازی های ترسناک جای داد. البته این استودیو بازی های بیشتری را تا کنون توسعه داده است.
اگر تا الان این بازی نتوانسته که به عنوان یک رقیب جدی برای عناوین بزرگ ترسناک تبدیل شود، به این دلیل است که جدای از جدید بودنش، تعداد قابل توجهی برای انتشار آن لحظه شماری نکرده اند. مطمئن باشید که اگر استودیوی اتاق چینی، در گذشته یک اثر مثل Still Wakes The Deep را عرضه کرده بود، تعداد چشم انتظاران برای خرید این بازی بسیار زیاد می شد و تا الان در میان رقبای بزرگ خود قرار گرفته بود. با این حال آنهایی که این عنوان را تجربه کرده باشند می دانند که قرار است یکی از بهترین عناوین ترسناک 2024 شود.
در این بازی دیگر قرار نیست به کالیستو یا سایر نقاط کهکشان ها بروید و با بیگانگان فضایی مثل Doom یا Alien به مبارزه بپردازید. اینگونه هم نیست که خبری از هیولاهایی مثل زامبی های راکون سیتی باشد. بلکه قرار است برای اولین بار به یک محیط متفاوت قدم بگذارید. جایی بر روی امواج خشمگین اقیانوس و بر روی یک سکوی نفتی بزرگ که قرار است در قسمت های مختلف آن بارها و بارها استرس تمام وجودتان را بگیرد و از جای خود بپرید.
همیشه گیر افتادن در ناکجاباد ترسناک است. یعنی جایی که مطمئن هستید کمکی به شما نخواهد رسید. زمانی که در چنین مکانی گیر میفتید باید تمام خود را بگذارید تا بتوانید خود را نجات دهید و زنده بمانید. شخصیت قهرمان بازی به نام کز مکلیری (Caz McLeary) هم به چنین چیزی واقف است. اما چطور می تواند با وحشتی که قرار است به سراغش بیاید مقابله کند؟ به هر حال راه فراری نیست و مجبور است بجنگد. بنابراین شما باید به او کمک کنید تا از جهنم نجاتش دهید.
دقیقاً می توانید احساسات کز را تجربه کنید و علت این همزاد پنداری را باید حالت فوق العاده سینماتیک بازی دانست. راستش را بخواهید من علاقه بسیار زیادی به بازی های واقع گرایانه دارم. پس از تجربه بازی Hellblade 2 فکر نمی کردم دیگر بتوانم یک عنوان واقع گرایانه را، حداقل در سال 2024 تجربه کنم. حتی با اینکه از طبیعی بودن این بازی خبرهایی دریافت کرده بودم باز هم فکر نمی کردم به گونه ای باشد گه از آن تعریف می کردند. اما پس از انجام بازی و پیشروی در دقایق اولیه فهمیدم که اشتباه می کردم.
با دیدن چهره های انسان گونه و شبیه سازی محیط سکوی نفتی، پیش بینی کردم که قرار است با یک بازی درخشان بصری روبرو باشم و البته که با درک گیم پلی بازی هم انتظارم برای ادامه، بیش از پیش بالا رفت. شما با یک عنوان گرافیکی با تصاویر بصری خیره کننده طرف هستید که احتمالا مجذوب پیشروی در محیط آن خواهید شد.
این در حالیست که منظور من از طبیعی بودن بازی فقط در تصاویر خلاصه نشده است. بلکه همه چیز دست به دست هم داده تا با تجربه Still Wakes The Deep حس دیدن یک فیلم سینمایی یا یک مینی سریال را داشته باشید. از شاهکار فنی بازی یعنی صداپیشگی و موسیقی گرفته تا دیالوگ ها و شخصیت پردازی که همه آنها با قدرت تمام خودنمایی می کنند و باید یک خسته نباشید به تیم The Chinese Roome بگوییم.
بعد از تصاویر بصری و صداسازی، یکی دیگر از دلایلی که باعث شده است من این بازی را به یک فیلم تشبیه کنم، شخصیت پردازی دقیق و با جزئیاتِ اکثر شخصیت های حاضر در داستان بازی است. شما قرار نیست کسی را ببینید و خیلی راحت از آن رد شوید. بلکه معمولا با گفتگو و دیالوگ هایی که در این بین رد و بدل می شود متوجه خواهید شد که شناختتان از کاراکترها به طرز عجیبی بالا می رود.
لذت بردن از وجود قهرمان بازی برای یک گیمر خیلی مهم است. در حقیقت قهرمان بازی، پلی میان بازیکن و تمام اتفاقاتی است که در بازی رخ می دهد. هر چه بازیکن، بیشتر از کنترل و دیدن این شخصیت لذت ببرد و تعامل معنادار بیشتری با آن داشته باشد، بازی برای او جذاب تر خواهد شد. این یک واقعیت مهم است.
من خیلی سریع با Caz ارتباط برقرار کردم و دلیلش می تواند خیلی چیزها باشد. شاید یکی از مهمترین هایش صدای زیبا و دوستانه در کنار روابط نزدیک او با سایرین باشد. به هر صورت او باید بتواند ما را در موقعیت های ترسناک هم قرار دهد که این کار را عالی انجام می دهد. ترس را از طریق این شخصیت به خوبی احساس خواهید کرد و درک عمیقی از شرایط مختلف خواهید داشت.
اما گمان نکنید که قرار است فقط بترسید و برای بقا تلاش کنید، بلکه سازندگان تعادل را در میان سناریوهای مختلف حفظ کرده اند و اصولی که باعث می شود یک عنوان وحشت بقا به یک فیلم شبیه شود را رعایت کرده اند. مخصوصا در نیمه اول بازی که پر از پیاده روی های نسبتا طولانی، دیالوگ و آشنایی با محیط و شخصیت هاست. شخصیت هایی که مشخص است شناخت و ارتباط معناداری را قبلا با کز داشته و برقرار کرده اند.
صداپردازی باعث ترشح آدرنالین زیادی برای بازیکن می شود و می تواند جامپ اسکرهای ترسناکی را برای گیمر رقم بزند. حتی صدای افتادن یک تکه آهن روی زمین ترسناک است. گاهی اوقات موسیقی بازی به تنهایی شما را هیجان زده خواهد کرد. مثل زمانی که در راهرویی تاریک در اوایل بازی باید با چراغ قوه مسیرتان را پیدا کنید و ضمن شنیدن صداهای وحشتناکی از پشت سرتان به نور چراغ قوه اعتماد کنید و حتی جرئت نداشته باشید یک لحظه به پشت سرتان نگاهی بیندازید.
با اینکه وجود پیچش های داستانی و ردپای تعلیق در ساختار داستان مشهود است اما آنچنان پیچیده و غیرقابل درک نیست. البته این سبک از بازی ها خیلی نیازی به این مسائل هم ندارند. بازی Still Wakes The Deep یک روایت کم حاشیه است که با وجود داستان زیبایش، بازیکن را در پیچ و تاب های آنچنانی قرار نمی دهد. البته خطی و خیلی ساده هم نیست. با این حال در بحث روایی حرف زیادی برای گفتن دارد و شما را درگیر درون مایه ی سینمایی و سناریوهای جذاب خود می کند که می توانید ارتباط نزدیکی با آن برقرار کنید.
با اینکه نقطه قوت استودیوی The Chinese Roome در توسعه بازی های ترسناک خلاصه می شود، اما این استودیو با توجه به رزومه ای که دارد نشان داده است داستان سرای آن می تواند راوی داستان های چند بعدی و عمیق هم باشد. چرا که معمولا عناوین این استودیو روایت های زیبایی دارند که در این بازی هم چنین چیزی کاملا به چشم می آید. این این یک ویژگی بسیار مهم است و برگ برنده ی داستان سرایی یک بازی می باشد.
پیاده روی اصلی ترین اِلمان در گیم پلی و پیشروی در Still Wakes The Deep است. این بازی قرار نیست که خیلی سریع دست خودش را برای گیمر رو کند. خیلی آهسته و متعادل شما را وارد جزئیات خود کرده و زمانی که آماده ی پذیرش اهداف اصلی بازی می شوید شما را وارد لایه های تاریک و عمیق خود می کند و به طور جامع و نوبتی به همه چیز پرداخته خواهد شد. یعنی نه مثل عناوینی همچون استالکر و مترو مدام در فاز پیاده روی هستید و نه مثل Doom قرار است بدون نفس کشیدن با هیولاها بجنگید. بلکه خیلی متعادل با همه چیز تعامل خواهید داشت.
ویژگی های کلاستروفوبیک این بازی می تواند برای گیمرهای گرفتار این مسئله آزار دهنده باشد. در خیلی از بخش های محیطی ناچار خواهید بود از مکان های تنگ و نفس گیر عبور کنید و این می تواند عاملی برای ترسیدن بیشتر شود. اضافه کردن چنین ویژگی هایی در نوع خود بسیار جالب است و گیم پلی را جذاب تر کرده است.
به نظر من این یک نکته بسیار مثبت است که از خستگی و تکراری شدن یک بازی جلوگیری می کند که متاسفانه اکثر سازندگان به این مسئله دقت نمی کنند. در Still Wakes The Deep قبل از جنگیدن با هیولاهای عجیب و غریب، سازندگان با فضاسازی جذاب، انگیزه رسیدن به سطوح بالاتر را می دهند. انگیزه ای که در محیطی رعب آور با اتمسفر دارک و دلهره آور و صداهای وحشتناک هیولاها به شما تزریق خواهد شد.
اینطور بگویم که همواره دلیلی برای ادامه دادن این بازی وجود دارد. درک شخصیت و افکار کز تاثیر زیادی بر شما خواهد گذاشت و برای اینکه همیشه زنده بماند تمام تلاشتان را می کنید. این تلاش را با فرار از جهنم اطرافتان نشان می دهید. من با وجود خطاهای کز باز هم با رنج او رنج می کشیدم. ترس، غم و شادیمان مشترک بود. در ادامه اگر می خواهید دلیل این همزادپنداری را بدانید لازم است که یک پیش زمینه اولیه از داستان بازی داشته باشید. پس با ما بمانید.
بررسی بازی Still Wakes The Deep داستان جهنم بر روی اقیانوس
داستان بازی Still Wakes The Deep
داستان بازی Still Wakes The Deep روایتگر اتفاقات پیش بینی نشده ایست که برای پرسنل یک سکوی نفتی در دریای شمال واقع در اسکاتلند رخ می دهد. کز لیری برای فرار از دست قانون و پلیس اسکاتلند به دلیل شرایط مالی فرار می کند و با کمک یکی از دوستانش به عنوان برقکار در سکوی نفتی بیرا دی(Beira D) که یک سکوی مشکل دار است مشغول به کار می شود. البته اگر می دانست که قرار است خطری ده ها برابر بدتر او را تهدید کند ترجیح می داد که به زندان اسکاتلند بیفتد.
در نهایت مدتی پس از شروع به فعالیتِ کز در Beira D از طرف همسرش نامه ای مبنی بر طلاق به دستش می رسد. در این شرایط، مدیر سکوی نفتی هم ماجرای استخدام او را متوجه شده و او را اخراج می کند. هنگامی که کز برای خروج از سکوی نفتی می خواهد سوار هلی کوپتر شود و آنجا را ترک کند، ناگهان اتفاقی عجیب می افتد و همه چیز به هم می ریزد.
در حالی که تلاش حفاری در سکوی نفتی به مشکل می خورد کل تاسیسات به لرزه در می آید و صدای انفجاری مهیب باعث به هم ریختن اوضاع و متشنج شدن فضای بیرا دی می شود. در حین لرزش سکوی نفتی ناگهان کز و چندین همکارش از بالای سکو به درون دریا سقوط می کنند. با این حال همکارانش او را از مرگ نجات داده و از آب در می آورند. زمانی که کز به هوش می آید متوجه به هم ریختگی و هرج و مرج زیادی در محیط سکوی بیرا دی می شود.
حالا کز باید دوستانش را پیدا کرده و تمام تلاشش را برای بهبود شرایط محیط انجام دهد. او باید به همکارانش کمک کرده و تلاش کند بخش های آسیب دیده تاسیسات و کل سکو را ترمیم یا بازسازی کنند. در چنین شرایطی است که داستان وارد فاز تازه ای می شود و ماهیت اصلی و ترسناک خود را بروز می دهد. چرا که برای تعمیر این سکوی آسیب دیده باید وارد قسمت های تاریک و رعب آور محیط شود. به غیر از چالش تعمیر تاسیسات، بحران حضور موجودات نادر و بسیار وحشتناک از زیبایی های ادامه داستان خواهد بود.
گرافیک و محیط بازی Still Wakes The Deep
همانطور که پیش تر هم گفتم این بازی یک عنوان گرافیکی کم نظیر با محیطی چشم نواز است. سکوی نفتی بیرا دی کاملا شبیه سازی شده از یک تاسیسات واقعی است. محیط، شکلی بسیار واقعی دارد. تاسیسات استاندارد و شعله های آتشی که از دهانه مشعل های سکوی نفتی زبانه می کشد حس حضور در چنین محیطی را شدیدا به مخاطب القاء می کند. وجود کپسول های آتش نشانی، شفت های تهویه ای که باید باز شوند و یا جدا سازی چفت ها از ابزارها و بسیاری دیگر از عناصر حاضر در Beira D به شبیه سازیِ زیباترِ محیط کمک کرده اند.
سازندگان برای ترساندن بازیکن از یک فضاسازی و اتمسفر دلهره آور با اِلمان های وحشت استفاده کرده اند و با طراحی بخش های آسیب دیده ی تاریک و روشن، حسابی شما را وحشت زده خواهند کرد. سازه هایی که تخریب شده و حالا میزبان شیاطینی هستند که به لطف صداگذاری کم نظیر تیم سازنده باعث شده اند فضای بازی حسابی شما را تحت تاثیر قرار دهد.
فارغ از صداپردازی و موسیقی، ویژگی های بصری از اولین دلایل موفق بودن Still Wakes The Deep است که با دارا بودن فیزیک واقع گرایانه ی عناصرِ دارای بافت های گرافیکی قدرتمند به طرز عجیبی بازی را از لحاظ جزئیات بصری در سطحی بالا قرار داده است.
از آنجایی که من فوبیای دریا مخصوصا در حالت طوفانی را دارم زمانی که نیاز بود کز به امواج خروشان زیر تاسیسات نزدیک شود واقعا وحشت می کردم. چرا که طراحی آب دریا و امواج آن آنقدر طبیعی است که فوبیای خاموش مرا بیدار می کرد. راهروهایی که غرق در آب شده بودند و گاهی نیاز بود که با شنا کردن یا راه رفتن از آنها عبور کرد هم، چنین حس وحشتناکی را منتقل می کردند.
یکی از مهمترین اِلمان هایی که اگر قدرتمند جلوه کند باعث زیبایی هر چه بیشتر بازی های ترسناک می شود نورپردازی است. به لطف پشتیبانی این بازی از فناوری های پیشرفته ای مثل رهگیری پرتو یا Ray Tracing شبیه سازی جلوه های نوری و محیطی بسیار خوب صورت گرفته است و بازتاب و شکست نور باعث رندر پیشرفته تر تصاویر شده است. مخصوصا در بخش های آسیب دیده تاسیسات که کورسوهای نور در دل تاریکی می درخشد.
در ابتدا که وارد بخش های نسبتا تاریک و راهروهای خیس شدم چیزهایی مثل رشته سیم های قطع شده از آب در آمده یا لوله های انتقال را می دیدم و امیدوار بودم که تا همین حد همه چیز نیمه ترسناک باشد. اما کمی که جلوتر رفتم با حضور سایه ها و نور و صدای ناله ی دوستان کز که از او کمک می خواستند یا صدای دویدن و جیغ هیولایی که نمی دانستم چقدر با من فاصله دارد و قرار است با چه چیزی مواجه شوم، فضا متشنجتر و پرهیاهوتر شد. تا جایی که واقعا باید بر ترسم غلبه می کردم که بتوانم طرف دیگر یک راهرو را ببینم یا از یک نرده بان پایین یا بالا بروم.
اجساد تازه کشته شده، بدن های یخ زده ای که به طرز ناراحت کننده ای در حین فریاد زدن قندیل بسته بودند، اعضای بدن قطع شده، موجودات ترسناک و انسان های در حال جهش، همه چیز به زیبایی طراحی شده و ترسناک هستند. ضمن اینکه به زبان طنز می گویم که در وسط بازی احتمال دریازدگی بازیکن هم وجود دارد. حتی من گاهی تَوهم می زدم و بوی گاز را در هوا حس می کردم.
این بازی هم مثل سایر عناوین جدید با در نظر گرفتن طیف کاملی از گیمرها با فرض بر دارا بودن آنها از انواع سیستم های کامپیوتریِ متوسط و قوی، حالات مختلفی را برای کیفیت در تجربه بازی در نظر گرفته است. بدین منظور می توان به دو حالت Quality و Performance اشاره کرد.
حالاتی که هر کدام قادر خواهند بود نرخ فریم دریافتی را تا 30 و 60 فریم بر ثانیه بالا ببرند. اگر سیستم قدرتمندی دارید می توانید بر روی حالات پرفورمنس بازی را تجربه کنید. چرا که حالت مقابل، فقط نرخ فریم معمولی را برایتان در نظر خواهد گرفت اما حالت پیشرفته فوق العاده است و بازی را برایتان روان و هیجان انگیزتر می کند. این تفاوت در روان بودن تغییر زاویه دوربین کاملا خود را نشان می دهد.
در کل، به تنظیمات متوسط گرافیک بازی اعتماد کنید. در حالات معمولی جلوه های بصری زیبا و کاملی را به شما تقدیم می کند. انتظار ما از موتور گرافیکی Unreal Engin 5 همیشه زیاد بوده است. چرا که قادر است شکوه واقعی را در پیکسل به پیکسل بازی نمایش دهد. در این بازی هم انتظار ما را برآورده شده است. پس اگر می خواهید ساعاتی را در نزدیکی سواحل اسکاتلند بگذرانید و از بریتانیای دهه 70 میلادی لذت ببرید بهترین انتخاب شما Still Wakes The Deep می باشد.
گیم پلی بازی Still Wakes The Deep
قبل از هر چیز درباره گیم پلی Still Wakes The Deep باید این مسئله مهم را بدانید که در این بازی با اینکه مبارزه با سلاح برای بقا وجود ندارد اما فقدان مبارزه باعث نمی شود که هیجان بازیکن افت کند. به اندازه کافی حالت مخفی کاری و حل معماهای محیطی وجود دارد که در این گیم پلی کوتاه و تقریبا 6 ساعته حسابی سرگرم می شوید و مدت زمانی که آن را به اتمام می رسانید بیشتر از این 6 ساعت طول می کشد.
هر چقدر که قاطعانه می توان از محیط و اتمسفر، گرافیک و طراحی هنری بازی تعریف مثبت داد، متاسفانه گیم پلی بازی را نمی توان خیلی خوب و سطح بالا در نظر گرفت. در حقیقت با ویژگی های مثبتی که در این بازی وجود دارد انتظار بیشتری درباره گیم پلی داشتم که این انتظار برآورده نشده است. هسته اصلی گیم پلی بازی را پیاده روی و کاوش در محیط تشکیل می دهد. روند کلی پیشروی در بازی هم مثل سایر عناوین این سبک جا به جایی های آسان و سخت در محیط را دارد که گاه کوتاه و گاه طولانی خواهد بود.
از آنجا که Caz از فاجعه ی رخ داده جان سالم به در برده است حالا بیشترین کاری که باید بکند فرار از دست موجودات و هیولاهای بازی است. این در حالیست که بخش هایی از بازی را به تعقیب و گریز و دور ماندن از چشم این هیولاها می گذرانید و لازم است در خیلی از مکان ها با مخفی کاری جان خود را نجات دهید. در طی انجام عملیات فرار یا کاوش در محیط، کز می تواند با راه رفتن، دویدن، پریدن و بالا رفتن از نردبان کارهای زیادی انجام دهد.
از آنجایی که این بازی مبتنی بر سلاح نیست شما باید صرفا با مخفی کاری و حل پازل هایی که سر راهتان قرار می گیرد پیشروی کنید. با توجه به این که فقدان سلاح شاید به مذاق خیلی از گیمرها خوش نیاید و حالا که سازندگان، گیم پلی بازی را در این دو حالت خلاصه کرده اند پس باید به طور مطلوبی از ظرفیت آن برای لذت بخش شدن مخفی کاری و حل پازل ها بهره می بردند تا بازیکنان دلیل تجربه این گیم پلی را در مخفی کاری زیبا و پازل های چالش برانگیز میافتند. اما به نظر می رسد که سازندگان در هر دو مورد تقریباً ضعیف عمل کرده اند.
پازل ها تا حد زیادی سطحی و پیش پا افتاده طراحی شده اند. ضمن اینکه ابزارهای زیادی هم در دستتان قرار نمی گیرد. مخصوصاً ساعات اولیه بازی که گاهی باید به یک پیچ گوشتی اکتفا کنید و این مسئله از اعتماد به نفس بازیکن می کاهد. سکانس های مخفی کاری هم نسبتا ساده است که البته می تواند به دلیل خنگ بودن موجودات که از هوش مصنوعی سطحی آنها نشئت گرفته است اینگونه جلوه کند.
بگذارید نظر خودم را درباره علت تکراری شدن مخفی کاری و پرت کردن حواس باس های بازی بگویم. همانطور که شلیک با تفنگ در یک بازی FPS تکراری می شود در این بازی هم شکل پیشروی از طریق مخفی کاری هم تکراری می شود. چون هر دو حالت، مبارزه است و مبارزه برای بقا در کل طول بازی به یک شکل انجام می شود. بنابراین نمی توان سازندگان بازی را در این باره مقصر دانست.
بازی از منظر اول شخص دنبال می شود و انصافا حرکت های کلی کز مثل راه رفتن، دویدن و اکشن های حرکتی مناسب است. تعادل کز در شرایط آب و هوایی بد و تکان خوردن بخش های مختلف سکوی نفتی به خوبی شکل گرفته است. شما باید با کنترل او در محیط سکوی نفتی همواره جابجا شوید و در برخی شرایط باید از یک طرف سکو به طرفی دیگر بروید. مثلا از شرق حرکت کرده و به غرب آن برسید. در این مسیر در بین سازه های سکو و تاسیسات قرار می گیرید. این در حالیست که باید از اتاق ها و راهروهای ملتهب هم عبور کنید.
در این رفت و آمدهای دلهره آور باید از مسیرهای باریک و تاریک عبور کنید و یا از نقاط صعب العبور رد شوید. خلاصه حرکت در سکو متنوع و هیجانی است. همچنین استفاده از انیمیشن های ناگهانی در هر لحظه از بازی می تواند گیم پلی را جذاب تر کند. با اینکه خیلی از بازی های اول شخص از همه ی ظرفیتی که در تنوع گیم پلی دارند بهره نمی برند اما در این بازی دقت لازم برای متنوع کردن یک بازی اول شخص ترسناک، پیاده سازی شده است.
این در حالیست که سازندگان برای جلوگیری از یکنواختی بازی و خسته نشدن گیمر ایده های جذابی را عملی کرده اند، به غیر از ویژگی های ترسناک و روانشناختی در داستان، ویژگی های پلتفرمینگ قابل توجهی در گیم پلی وجود دارد. مثل بالا و پایین رفتن های مکرر از سطوح مختلف که نیروی محرک گیم پلی Still Wakes The Deep هستند. همچنین آشنایی و انجام امور فنی و تاسیساتی در قسمت های مختلف Beira D صورت می گیرد که به گونه ای هر کدام در نوع خود می توانند مخاطبان خاص خود را درگیر جزئیات کنند.
یکی از چالش های اصلی بازی پیدا کردن مسیر درست در راهروهای تاریک است. با توجه به اینکه دوربین بازی گاهی برای من گیج کننده بود این مسئله بارها مرا سردرگم می کرد و باعث شکست من می شد. شاید مضحک به نظر برسد ولی این واقعیت دارد که شما فقط برای پیدا کردن مسیر درست بارها کشته خواهید شد. مخصوصا اگر در زمان پیدا کردن مسیر، نعره های یک هیولا هم بشنوید تا دستپاچه تر از قبل شوید.
قرار نیست که در یک محیط کوچک و بسته و یک خط ساده محدود قدم بزنید بلکه باید از عناصر بی شماری عبور کنید. در نهایت اگر از کیفیت مخفی کاری سطحی و بدون چالش و پازل های آسان بازی فاکتور بگیریم، در مجموع یک گیم پلی منسجم و روان را تجربه خواهید کرد و می توان گفت این بازی در نوع خود و در مقام قیاس با هم سبک هایش که قرار بگیرد با رعایت اِلمان هایی که مورد نیاز یک عنوان ترسناک بقای اول شخص است، از امتیاز قابل قبولی برخوردار خواهد بود.
در نهایت فارغ از امتیازهای نه چندان امیدوار کننده از جانب متاکریتیک، می توان رضایت گیمرهایی که این عنوان را تجربه کرده اند را بالا دانست. ضمن اینکه در پایگاه های دیگری مثل استیم یا برخی دیگر از پلتفرم های مختلف هم اکثر گیمرها نقدهای مثبتی به این بازی داشتند. یعنی به طور مشخص طرفداران سبک وحشت از این بازی رضایتمند بوده اند و به قول معروف آن کسی که باید بپسندد پسندیده است.
موسیقی و صداگذاری Still Wakes The Deep
یکی از نکات مثبتی که می توانم با قاطعیت درباره برتر بودن آن نظر دهم صداپیشگی است. تیم صداپیشگی کارشان را به طوری حرفه ای انجام داده اند که شما را متحیر خواهند کرد و جالب اینجاست که نه تنها صدای کز فوق العاده است بلکه بر روی صدای همه ی شخصیت های حاضر در بازی به طور خاصی کار شده است. به طوری که باید گفت که بخش صداگذاری Still Wakes The Deep می تواند الگوی سایر عناوین ترسناک شود.
هنر زیبای “الک نیومن” در نقش کز را باید ستود که این شخصیت را تا حد زیادی باورپذیر کرده است. به غیر از الک نیومن، حدود 12 صداپیشه ی دیگر در نقش های مختلف فعالیت کرده اند که شاید صدای برخی از آنها به گوشتان آشنا بیاید. در این باره می توان به صدای شخصیت Dane در الدن رینگ اشاره کرده که الک نیومن آن را بر عهده گرفته است.
یکی دیگر از صداپیشگان که در بازی های مهمی نقش داشته است “استورات اسکودامور” در نقش Roper است که قبلا صدای زیبای شخصیت «Vahram» در «شاهزاده ایرانی: تاج گمشده» را اجرا کرده است. البته چند تن دیگر هم هستند که هر کدام در بازی های مختلف ایفای نقش کرده اند.
جمع بندی
چیزی که درباره Still Wakes The Deep کاملا مشخص است انسجام زیاد تمام ویژگی ها و قابلیت های فنی بازی است. سازندگان تمام تلاش خود را برای استفاده از کل ظرفیت یک بازی ترسناک روانشناختیِ نسل نهمی به کار برده اند و این مسئله با دیدن چهره شخصیت ها و فیزیک و محیط واقع گرایانه کاملا مشهود است.
این بازی با فضاسازی عالی شما را به زیبایی در یک محیط پر مخاطره ی حاصل از یک فاجعه قرار می دهد و برای ترساندنتان از تمام قابلیت های خود استفاده می کند. مخصوصا از صداگذاری بی عیب و نقص و پربار که عامل اصلی ترس از موجودات عجیب و غریب بازی است.
با این حال هر چقدر که این عنوان شما را می ترساند می تواند با ضعف عملکرد گیم پلی در بخش پیشروی با کاراکتر اصلی بازی دست و پای شما را بسته نگهدارد. یعنی با خساست در دادن ابزاری برای دفاع از خود که این مسئله کمی به گیم پلی ضربه بزند.
البته از طرفی هم با مخفی کاری های بدون چالش و سطحی که بعد از مدتی برایتان تکراری خواهند شد و پازل های آسانی که در سر راهتان قرار خواهد داد بخش سخت دفاع را برایتان جبران خواهد کرد. با وجود تنوع بالای گیم پلی بازی این ضعف ها نمی تواند از ارزشمند بودن Still Wakes The Deep بکاهد. محیط سکوی نفتی کاملا شبیه سازی شده است و جامپ اسکرهای ناگهانی آدرنالین زیادی را می طلبد. البته این جامپ ها خیلی زیاد نیست پس خیلی هم با احتیاط حرکت نکنید.
در نهایت باید گفت که شاید این بازی بهترین عنوان سال 2024 نباشد اما به احتمال بسیار زیاد تاثیر و ماندگاری آن بر روی ذهنتان بیشتر از بازی های دیگر خواهد بود. نظر شما در این باره چیست؟ آیا ویژگی های منفی یا مثبت بیشتری وجود دارد که در باره این بازی عنوان نکرده ایم؟ اگر چنین است با ما در میان بگذارید. سپاس از همراهیتان با دیجیالیک.
مقالات مرتبط:
بررسی بازی Black Myth: Wukong اکشنی حماسی از افسانه های چین
بررسی بازی Senua’s Saga: Hellblade 2 داستانی حماسی از عشق و خودباوری