بررسی بازی Senua’s Saga: Hellblade 2 داستانی حماسی از عشق و خودباوری

بررسی بازی Senua's Saga: Hellblade 2 داستانی حماسی از عشق و خودباوری

ندای قلبش به او می گوید درست است و زمزمه هایی در سرش او را از این کار نهی می کند. اختلالات ذهنی می تواند هر کسی را از پای بیندازد اما او قدرتمند است و اراده ای پولادین دارد. صحبت از دختری است که با حضورش برگی نوین را در تاریخ بازی های ویدیویی رقم زد و یکی از دلایل اصلی برای فوق العاده بودن این بازی شد. در ادامه با بررسی بازی Senua’s Saga: Hellblade 2 داستانی حماسی از عشق و خودباوری با دیجیالیک همراه باشید.

توهمات واقعاً ترسناک هستند و می توانند مثل یک کابوس شبانه ذهن انسان را به تصرف خود در بیاورند. تا جایی که شخص نمی تواند بفهمد چیزی که می بیند یا می شنود واقعیت دارد یا وهم و خیال است. این در حالیست که اگر این توهمات دائمی شوند به روان شخص آسیب می زنند.

در نسخه اول بازی که سال 2017 منتشر شد همه چیز عالی بود. حالا پس از گذشت 7 سال شاهد یک کارگردانی حرفه ای با جهشی جسورانه از تیم نینجا خواهید بود که یک داستان نسبتا کوتاه را حول محور مسائل روان شناختی و سلامت روان خلق کرده است. داستانی روایی که در ادامه ی مشکلات شخصیت Senua جریان دارد. دنباله ای از حماسه عشق، جنون و خودباوری که تا حد زیادی تیم سازنده در اجرای آن موفق عمل کرده است.

در Hellblade 2 شخصیت اصلی بازی یعنی سنوا با مشکلات روانی زیادی دست و پنجه نرم می کند و جایی که این موهومات به سراغ او می آیند در قرن نهم و مکان هایی از ایسلند روایت می شود که گاهاً سرد، خیس و نمور هستند. شما با یک دختر جوان از جنگجویان پیکتیش به نام Senua در دومین ماجراجویی او با یک اکشن سوم شخص و اغلب ترسناک همراه خواهید شد. اگر قسمت اول این فرنچایز را تجربه کرده باشید می دانید که در آنجا سنوا سفری پر مخاطره را برای نجات معشوق خود آغاز کرد.

پس از مرگ دیلیونگ سنوا برای آرامش روح معشوق خود قدم به تاریک ترین و اسرارآمیزترین مناطقی می گذارد که تا به حال با آن روبرو شده است. در این بازی شاهد 3 روایت مختلف از دنیای نورث خواهید بود. یکی مبارزه با خدایان، دیگری مبارزه به درون آشفته ی سنوا و در نهایت مبارزه ای که با هدف آزادسازی برده ها و خشکاندن ریشه ظلم به دست سنوا صورت می گیرد. با این حال هر 3 شاخه ی داستانی از یک روایت بهره می برند و کاملا مرتبط و به یکدیگر پیوسته هستند.

2.senuas saga hellblade 2 game review
تصویری از قسمت اول بازی Hellblade منتشر شده در سال 2017

در نسخه اول به غیر از گیم پلی بازی که تقریبا مشابه نسخه دوم است، مابقی جزئیات تا حد قابل توجهی پایین تر از نسخه 2024 بودند. با این حال در سال 2017 هم یک عنوان گرافیکی محسوب می شد. همچنین این بازی در هر دو نسخه دارای صداگذاری فوق العاده زیبایی است که در قسمت جدید می توان گفت مدعی برترین صداگذاری و موسیقی در این سال است. موزیک بازی و جلوه های صوتی در پس زمینه غوغا می کنند.

شاهکار جدید استودیو Ninja Theory فارغ از همه ی اکشن ها و ترس های روانشناختی، گنجینه ای از مفاهیم ارزشمند برای یادگیری قدرت، عزت نفس و عشق است. عشقی که مرزهای جنون و فداکاری را در هم آمیخته و به شکلی حماسی و افسانه ای به خورد بازیکن می دهد. در این بازی شاهد چند روایت در هم آمیخته از افسانه های دنیای نورس خواهید بود. دنیایی که به واسطه همراهی با کریتوس در رگناروک تا حدودی با ویژگی های محیط جذاب و خدایان افسانه ای آن آشنا شدید. اما باید دید آیا سنوا هم مثل کریتوس توان مقابله با خدایان را دارد یا خیر.

در سال 2023 الن ویک 2 با جذابیت های سینمایی و اثربخش و با قدرت گرفتن از موتور نورث لایت، فضا را برای ورود بازی هایی که قرار است مرز بین فیلم سینمایی و بازی را باریک تر از قبل کنند باز کرد. اما دلیل ما از به میان آوردن نام الن ویک این است که از برخی جهات می توان شباهت هایی ساختاری را بین آن و Hellblade 2 پیدا کرد که مهمترینش زمینه ی فکری شخصیت ها در هر دو بازی است. یکی در دنیای خواب و بیداری و دیگری در دنیای وهم و خیال و پریشانی ذهنی. حتی محیط تاریک و وهم آلود و گرافیک سینمایی آن ها با یکدیگر قابل قیاس است.

بازی روانشناختی hellblade 2 هل بلید 2024
بازی Hellblade 2 یک عنوان روانشناختی است

مهمتر از همه اینکه موتوری ساخت بازی Hellblade 2 توسط اپیک گیمز توسعه داده شده است یعنی سازنده این بازی، انتشار دهنده بازی الن ویک 2 است. بنابراین برخی قوانین و دستورالعمل های این شرکت به واسطه موتور ساخت می تواند مشابه باشد. توسعه بازی هل بلید از موتور Unreal Engine 5 قدرت گرفته است که در ایجاد جزئیات گرافیکی می تواند از سیستم رندرینگ قدرتمندی استفاده کند. درباره پردازش صدا و توسعه فیزیک هم در زمره ی برترین موتورهای ساخت قرار دارد.

این بازی یک عنوان کاملا روانشناختی است که با وحشت قابل توجهی در هم تنیده شده اند. ماجراهای Hellblade 2 برای من بسیار ناراحت کننده است. اتفاقاتی که برای Senua می افتد غم انگیز است. ظلم زیادی در حقش می شود. اما او باید در فضایی ترسناک و تنهایی در سخت ترین شرایط و با وحشی ترین انسان ها و هیولاها مبارزه کند و در این راه خونین و مالین می شود. این در حالیست که روان پریشی بدترین ضعف عملکرد اوست. چرا که باعث شنیده شدن صداهای زیادی در سرش می شود. صداهایی که حتی برای خیلی از گیمرها هم عذاب آور خواهد بود.

دقیقا حس عذابی که سنوا از شنیدن جملات و صداهای ذهنش دارد من هم به عنوان بازیکن داشتم. یعنی به حدی بازی زیبا طراحی و ساخته شده است که احساسات شخصیت بازی به بازیکن منتقل میشود. درد کشیدن ها، ضربات شمشیر یا مشت و لگد. حتی احساس تنهایی در برخی موقعیت ها هم بازیکن را وارد چالش احساسی می کند.

سنوا یک دختر مبارز و بسیار سرسخت است. او در گذاشته برای رسیدن به کمال و رستگاری و با سختی خدایان را کشته است. او هم مثل الوی در هورایزن فوربیدن وست به واسطه متفاوت بودن یا احتمالا جادوگر پنداشته شدن توسط مردمان سرزمینش از جزایر اورکنی بیرون شده است. این رانده شدن بی رحمانه موجبات سرسخت شدن روح و جسم او را فراهم کرده است. سنوا یک جنگوی خطرناک شده است که برای نجات مردمش از بردگی فداکاری های زیادی می کند.

بررسی بازی Senua’s Saga: Hellblade 2 داستانی حماسی از عشق و خودباوری

داستان بازی Senua’s Saga: Hellblade 2

داستان بازی Senua's Saga: Hellblade 2

وایکینگ ها یا مردان شمالی باز هم به سرزمین مادری سنوا حمله کرده اند و به قتل و غارت مشغول هستند. آنها تعداد زیادی از مردم را به بردگی گرفته اند و با کشتی مشغول بردن آنها به سرزمین خود هستند و مشخص نیست که می خواهند چه بلایی به سر این برده ها بیاورند. در این بین، سنوا با خواست خود تسلیم دشمن شده و او هم در میان برده ها در درون کشتی است و این طور که پیداست نقشه ای در سر دارد.

سنوا با پذیرش درد و رنج از خودش یک جنگجوی تمام عیار ساخته است و معنای جدید زندگی را درون همین دردها پیدا می کند. او با معشوق خود عهدی بسته است و با اینکه دیلیونگ مرده است اما سنوا عهدی را که با او بسته فراموش نکرده است. او می خواهد با این کشتی به مکان نگهداری اُسرا برود و آنها را آزاد کند تا روح دیگری مثل روح معشوقش زجر نکشد. سنوا می تواند بر خلاف گذشته با پذیرش افکار و زمزمه های درون ذهنش آنها را کنترل کند و در حقیقت با تاریکی درون وجودش مبارزه کند و حتی تاریکی را مغلوب خود کند.

این بازی با یک کاتسین بسیار تماشایی و دارای صحنه های بصری سینمایی از کشتیِ در حال حرکت وایکینگ ها که پر از برده های بیگناه است بر روی آب های خروشان اقیانوس شروع می شود. در ادامه و طی یک طوفان شدید امواج سهمگین باعث در هم شکستن کشتی و غرق شدن دشمنان و برده ها از جمله سنوا می شود. اما اینطور که پیداست این اتفاق در نزدیکی های ساحل تاریک و سرد وایکینگ ها به وقوع پیوسته است.

حالا سنوا بعد از اینکه خود را در این ساحل مرموز می بیند با بدن و صورتی خون آلود و زخمی باید برای نابود کردن دشمنان و نجات برده ها شروع به نبرد در این منطقه ترسناک کند. در حالی که او نمی داند چه چیزهایی در انتظار اوست. با افراد وحشی می جنگد و فکرش را هم نمی کند که اینجا سرزمین هیولاهاست. موجوداتی بزرگ، بسیار ترسناک و حتی خدایان. از آنجایی که گرافیک بازی بسیار تماشایی است منطقی است که چنین موجوداتی با آن هیبت بسیار واقعی و ترسناک باشند.

به عنوان مثال یکی از هیولاهای عظیم الجثه و آخرالزمانی که با آن روبرو خواهد شد «ایلتایگا» می باشد. موجودی افسانه ای و غیر قابل کشتن که از دنیایی دیگر به زمین احضار می شود و به راحتی انسان ها را می خورد. موجوداتی وجود دارند که شب ها ظاهر می شوند و می توانند صحنه های بی نهایت زیبایی را در سرتاسر بازی رقم بزنند.

گرافیک و فضاسازی بازی Senua’s Saga: Hellblade 2

گرافیک و فضاسازی بازی Senua's Saga: Hellblade 2

اجازه بدهید خیلی واضح و بی پرده نظرم را درباره Senuas Saga: Hellblade 2 بگویم. این بهترین تجربه من از یک بازی ویدیویی است. به حدی بازی دارای گرافیک بالا و جلوه های هنری است که به سختی می توان کاتسین ها را از اصل بازی تشخیص دهید. این نوید بخش آینده بسیار روشنی برای صنعت گیم است. انتشار این بازی یک خبر بسیار خوب برای گیمرهاییست که می خواهند گرافیکی ترین بازی بازار را تجربه کنند.

جزئیات چهره ی سنوا به حدی دقیق است که می تواند حس خشم و نفرت چهره اش را زمانی که به یک اتفاق بد می نگرد به طور کامل احساس کنید. یک دختر جوان با چهره طبیعی و خیره کننده که می تواند موضوع مقاله هایی درباره انتخاب بهترین شخصیت زن دربازی های ویدیویی شود. در این بازی اینگونه نیست که فقط جزئیات فنی و طراحی یک یا چند موجودیت خاص مورد اهمیت قرار گرفته شده باشد. بلکه تمام عناصر جهان مورد توجه توسعه دهندگان بوده اند.

فضاسازی محیط از همان لحظه ی اول و ساحل صخره ای ابتدای بازی بی نهایت پرجزئیات و واقع گرایانه طراحی شده است. جزئیات محیطی زیاد و پیچیده هستند و عناصر زیادی در آنها به کار رفته است. اتمسفر دارک و رعب آور است و یک حال و هوای عجیب و استرس آور درون آن است. طوفان های ابتدای بازی به گونه ایست که حس می کنید خودتان بر روی صخره های خیس ساحلی ایستاده اید.

نورپردازی حرفه ای مهمترین اِلمان برای هر چه سینمایی تر نشان دادن صحنه های تاریک بازی است و در صورتی که این بازی را با پی سی تجربه می کنید کافی است کارت گرافیک شما از جدیدترین فناوری های اعمال نور پشتیبانی کند تا شاهد سایه روشن های زیبا و نورپردازی تماشایی باشید و گرافیک چشم نواز بازی کاری می کند که حتی یک لحظه چشم از اتفاقات برندارید. این در حالیست که کارگردانی این بازی وارونه سازی جهان برای هر چه بهتر جلوه دادن حالات مختلف روانی سنوا را بسیار سینمایی و سوییچ سکانس ها در بهترین شکل ممکن به وجود آورده است.

صداگذاری بازی Senua’s Saga: Hellblade 2

صداگذاری بازی Senua's Saga: Hellblade 2
در این بازی با وایکینگ ها، آدم خواران و خدایان نورس مبارزه خواهید کرد

با تمام این ویژگی های مثبت، یکی از حرفه ای ترین بخش های فنی این بازی که پیش تر هم به آن اشاره کردیم صداگذاری است. نمی توان شاخص بودن این ویژگی را در بین سایر نکات مثبت و دلیل برتر بودن بازی انکار کرد. برای خلق زمزمه ها و نجواهای تاثیرگذار بر روی روان، از صداپیشگان حرفه ای استفاده شده است و این تاثیر بسیار زیادی بر اتمسفر مخوف بازی گذاشته است. در سر اسنوا صداهایی می پیچد که او را در تصمیم گیری بین خوب و بد و درست و غلط سرگردان می کند. این شامل جملاتی است که می تواند سنوا را تشویق یا سرزنش کنند.

اما این تنها چیز عجیبی نیست که می شنود. او می تواند جیغ و فریادهای درد آوری از ارواح بشنود و سایه هایی را ببیند یا حتی خدایان را مشاهده کند. تمام این ها می توانند یا باعث کمک به او شوند یا او را در بدترین شرایط قرار دهد. پس او باید در بین این حالات خودش تصمیمات درست را بگیرد.

به عنوان مثال در یکی از صحنه های بازی صدای فریادهای زنی را می شنود که از او کمک می خواهد و زمانی که به کمکش می رود و نتیجه متفاوت است، زمزمه های درون ذهنش یا همان تاریکی او را مسخره و عصبی می کند و باعث می شود که شرایط مرگ آوری پیش رویش قرار بگیرد. به طور کلی متناوباً با نیروی تاریکی مورد آزمایش قرار می گیرد.

با این حال این صداهای روانی به گونه ای طراحی شده اند که اگر نباشند سنوا قادر به پیشروی نخواهد بود. در حقیقت از لحاظ طراحی، آنها به شما کمک می کنند تا در محیط بتوانید حرکت کنید. دشمنان را از طریق همین اصوات پیدا کنید. ضمن اینکه خبر بد این است که هیچ چیزی بر روی صفحه نمایشگر برای کمک به شما وجود ندارد. یعنی نه خبری از نقشه است. نه خبری از نوار سلامتی یا نشان دهنده سلاح و نه حتی موقعیت یاب یا قطب نمایی که مسیر صحیح را بتوانید از طریق آن پیدا کنید. پس همه چیز به پیروی کردن بازیکن از صداها مرتبط است.

زمزمه های ذهن سنوا گاهی اوقات بازیکن را می ترساند و احساس خواهید کرد از پشت سر کسی می خواهد حمله کند. صداهای دیگری که می شنوید می تواند زیبا یا رعب آور باشد. گاهی زمزمه و ناله ی باد و گاهی چیزی مثل صدای دریل روشن یا بالهای هلی کوپتر که به طرز وحشتناکی ناگهان از بغل گوشتان عبور خواهد کرد. خلاصه محیط پر از سر و صدا است و برای همین می گویم صدا نکته کلیدی بازی است. اگر در زمان تجربه Senua’s Saga: Hellblade 2 از هدفون استفاده کنید متوجه عمق شاهکار صوتی این بازی خواهید شد. کلا این جلوه های صوتی برگ برنده بازی هستند.

اگر کسانی به زبان انگلیسی مسلط باشد نهایت لذت را از بازی خواهد برد و خوش به حال کسانی که چنین قابلیتی دارند. چرا که لحظه به لحظه دیالوگ ها و کل داستان را متوجه خواهند شد. البته انقدر بازی هیجانیست که در صورت درک نکردن معنی دیالوگ ها باز هم متوجه سناریوهای زیبای داستان خواهید شد.

محیط بازی Senua’s Saga: Hellblade 2

محیط بازی Senua's Saga: Hellblade 2

محیط بازی با وحشت سر پاست و یکی از دلایل استرس و وحشت همیشگی به دلیل مردَد بودن سنوا در تشخیص واقعیت از توهم حاصل از روان پریشی و پر از مناظر باورنکردنی و حیرت انگیز است. همچنین بر خلاف بسیاری از بازی های این چنینی که محیط را محدود به تنوع بخش ها می کند اما در Hellblade 2 تنوع محیط و عناصر آن بسیار بالاست و افق های دید باز و فضای های ناهمگونی را برای مخاطب فراهم کرده است. از همان ابتدای بازی و آشنایی با محیط صخره ای ابتدای بازی این مسئله را کاملا متوجه خواهید شد.

شکلی از رئالیسم در محیط موج می زند که شما را به ایسلند قرون وسطی و منطقه میدگارد می برد و با الهامات واقعی از ایسلند و داستان های اساطیر نورس می توانید در قلمرو پهناور مردان شمال کاوش کنید. در فصل اول بازی به سواحل مواج و چشم نواز جنوب غربی ایسلند خواهید رفت. منطقه ای که پر از آتشفشان های زیر دریا و صخره های مرطوب است.

مراحل و محیط بازی Senua's Saga: Hellblade 2
محیط این بازی فوق العاده حیرت انگیز است

در قسمتی دیگر از بازی با سنوا به یکی از سکونت گاه های کهن و تخیلی واقع در فریسلاگ در شمال ایسلند می روید که پوشش گیاهی و پستی و بلندی های سرسبز و بسیار زیباست. این محیط از یک لوکیشن واقعی ساخته شده است که پر از چشمه های جوشان آب گرم و مناظر تماشایی و حیرت انگیز است. این قسمت ها به واسطه موتور قدرتمند گرافیکی بازی بسیار واقع گرایانه طراحی شده اند.

نکته جذاب محیط در این بازی عناصر زیاد شبیه سازی شده است. به عنوان مثال می توان به اشیاء فیزیکی اشاره کرد که بسیار طبیعی جلوه می کنند. صدها قطعه فتوگرامتری در بخش های محیط وجود دارد که ده ها برابر موارد استفاده شده در محیط قسمت اول است. همچنین در حالیکه محیط این بازی جهان باز نیست و با پیشروی در محیط خطی مواجه هستیم اما بسیار پهناور است. البته با توجه به اینکه خیلی از استودیوها روی جهان باز بودن بازی ها زوم کرده اند این یک ایده درخشان بوده است. چرا که عناوین جهان باز کمی تکراری و خسته کننده شده اند.

جالب اینجاست که تصورات سنوا باعث تغییرات ناگهانی محیط و جلوه های هنری می شود که گاها بر روی گیم پلی بازی هم تاثیر گذار خواهد بود. شاید این تفییرات ناگهانی که از زاویه چشمان شخصیت بازی می بینیم زیبا به نظر بیاید اما یقیناً برای افرادی که بیماری های روانی را تجربه کرده باشند چندین برابر زیبا خواهد بود و می توانند درک بهتری از چنین شرایطی داشته باشند

درک شهودی مخاطب در این بازی تقویت می شود. چرا که برای پیشروی در این محیط ها به دلیل نداشتن راهنما باید به سرنخ های صوتی و تصویری که به سنوا نشان داده می شود دقت کنید.

گیم پلی بازی Senua’s Saga: Hellblade 2

گیم پلی بازی Senua's Saga: Hellblade 2

با اینکه با یک عنوان با گیم پلی 10 ساعته نسبتاً کوتاه طرف هستیم اما راستش مطمئن نیستم که هر کسی بتواند آن را در این مدت به پایان برساند و احتمالا باید برای به اتمام رساندن همین 10 ساعت های خارجی بیشتری را بازی کند تا ساعات اصلی بازی کامل شود. چون این بازی واقعا یک تجربه طاقت فرساست که روح و روان شما را به هم می ریزد و گاهاً مجبور به مدتی هواخوری در یک محیط جدا از بازی خواهید شد.

همچنین اگر هم بتوانید این کار را انجام دهید اما سناریوها، دیالوگ ها، نبردها و کاتسین های زیبایی را می بینید که به صورت فشرده در این زمان از آنها بسیار لذت خواهید برد. مثل عبور از جنگلی با فضایی دارک یا نبرد با هیولا در گودال آتشفشان که بسیار جذاب است. شما با یک فرد روان پریش به محیط عذاب آور و پریشان کننده قدم می گذارید که کاملا با روح و روان سنوا مطابقت دارد.

یکی از تفاوت هایی که باعث جذابیت بیشتر این بازی شده است تنها نبودن سنوا است. در این قسمت چند همسفر ارزشمند در کنار سنوا وجود خواهند داشت. یکی از آنها شخصی معنوی است. دیگری دختری است که پدر آن یک رئیس خیانتکار است و نفر سوم یک برده اصلاح شده است. کلا شخصیت ها چه از لحاظ دشمنان و چه سایرین خیلی زیادتر از نسخه اول هستند. مثلا روستاها پر از مردم است. حتی گاهی سنوا را در حال جنگ می بینیم در حالی که یک گردان کنار او می جنگند. این تحسین برانگیز است. البته در مجموع هنگام سفر سنوا تنهاست. البته با زمزمه های درون ذهنش.

گیم پلی بازی نسبتاً مثل نسخه اول است. چیزی که من را به عنوان بازیکن کمی آزار می دهد برخی از نبردهای بازی است که تعداشان هم کم نیست. نبردهایی طولانی که بازی را در آن قسمت دچار استاپ می کند و باید زمان زیادی را به مبارزه مشغول شوید. مبارزه ای که مقاومت زیاد و ضربه هایی سنگین را از بازیکن طلب خواهد کرد. البته در چنین زمان هایی می توان از قابلیت Focus استفاده کرد.

فوکوس قابلیتی است که باعث می شود ضربات سنوا دقیق و موفقیت آمیز باشد. با این حال این مبارزات واقعا طولانی و خسته کننده است و این را می توان تنها نقطه ضعف جدی این بازی دانست. اما صرف نظر از این مسئله نوع جنگیدن، پویا و در عین حال بسیار خشن و خونین است. این مبارزات بسیار واقع گرایانه و دارای ضربات سخت و وحشتناکی هستند. شکل جنگیدن ها کاملا وایکینگی و وحشیانه است. چیزی که در نبردها از آن لذت می برم تلفیق شدن گوشه هایی از مبارزه با کاتسین است که این حالت در لحظه ی ضربات نهایی به بهترین شکل ممکن اتفاق می افتد.

گیم پلی بازی با وجود مبارزات سنگین و نفس گیرِ گرافیکی تنوع زیادی ندارد و نمی توان سیستم مبارزات آن را همانند سایر قسمت ها برتر در نظر گرفت. به طور کلی مکانیزم خلاقانه ای در مبارزات اعمال نشده است و سازندگان می توانستند در بخش جنگ های تن به تن بهتر عمل کنند و بازیکن را از محبوس شدن در فضای تکراری مبارزات خلاص کنند. البته فضای نبردها متنوع و زیباست با این حال ساختار نبردها در سطوح بالاتر تغییر چشمگیری نمی کند. ضمن اینکه پیروزی در مبارزات هم سخت نیست و میتوان باس های بازی را هم با کمی تلاش به راحتی شکست داد.

در پیشروی ها همانند قبل یک سری پازل ها وجود دارد که سنوا باید برای عبور کردن از آنها حلشان کند و مثل گذشته باید برای باز کردن درها باید اشکالی را مطابقت دهد. با اینکه همانند قبل این معماها کمی تکراری و خسته کننده می شوند اما اینبار از تنوع و ویژگی های جالب بیشتری بهره می برند.

در واقع سازندگان هوشمندانه عمل کرده اند و ضعف تنوع گیم پلی را با ایجاد پازل های متعدد پوشانده اند. با اینکه معماهای بازی از یک ساختار تکراری 2 حالته استفاده می کنند اما بسیار خلاقانه و جذاب و در جاهای مناسب طراحی شده اند و برای حل آنها نیاز به تفکری خلاقانه و هوشمندانه خواهد بود. پایان بازی هم درست مثل قسمت اول مبهم اتفاق میفتد و مخاطب را با دو یا سه مورد از احتمالات تنها می گذارد. در نهایت خود را برای تجربه دنیای بین واقعیت و رویا در یک جهان مسحور کننده با چاشنی جادوی اساطیری آماده کنید.

هیولاهای بازی hellblade 2

بازی Senua’s Saga: Hellblade 2 یک تجربه غنی است که بعد از پایان بندی بسیار زیبای آن عمیقاً به فکر فرو خواهید رفت و آن را واکاوی خواهید کرد. حتی شاید تا مدت ها نتوانید از فکر مفاهیم و تعابیر آن خارج شوید. این عنوان از لحاظ هنری یکی زیباترین عناوین ساخته شده در سال های اخیر است که به لطف جلوه های صوتی کم نظیر و گرافیک خیره کننده می تواند مدعی کسب عنوان بهترین بازی سال باشد.

هر چند که نمی توان منکر ایرادات جزئی در برخی از قسمت های فنی مثل اُفت فریم های ناگهانی و باگ های نامحسوس در برخی از صحنه ها شد اما شاخص عملکرد کلی بازی، آن را بسیار متفاوت و شگفت انگیز کرده است. همچنین طراحی زیبا و محیط های متنوع در کنار افکت های جذاب و پیشرفته، یک تم سینمایی را به بازی اضافه کرده است. داستان بسیار فراگیر و زیباست و حتما شما را مجذوب خود می کند.

در آخر باید گفت که Hellblade 2 مخاطبش را به استفاده از اراده و نیروی درونی دعوت می کند. ضمن اینکه دریچه هایی از نور امید را نشان می دهد و با لحنی دوست داشتنی از امید و آینده روشن برای افراد جسور می گوید. با تجربه این بازی متوجه بلندپروازی های استودیو Ninja Theory خواهید شد که چطور با ساخت یک عنوان بزرگ آینده را از آن خود کرده است. بررسی بازی Senua’s Saga: Hellblade 2 داستانی حماسی از عشق و خودباوری را مرور کردیم. سپاس از همراهی شما با دیجیالیک.


بررسی و داستان بازی Like a Dragon: Infinite Wealth جنایات سازمان یافته

بررسی بازی Still Wakes The Deep داستان جهنم بر روی اقیانوس

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

حسین
حسین هستم، علاقه مند به بازی های ویدیویی و دنیای فناوری اطلاعات و ارتباطات. رشته تحصیلیم مهندسی تکنولوژی سخت افزار هستش و دستی بر سخت افزار و الکترونیک هم دارم. بیشتر از 15 ساله که کار نویسندگی انجام میدم و الان هم عضو خانواده دیجیالیک هستم. من عاشق تولید محتوای اختصاصی و انحصاری هستم.

یک نظر

  • آریامهر گفت:

    با اینکه خودم PS5 رو دوست دارم جدیدا بازی های ایکس باکس بهتر از PS5 هستند

  • دیدگاهتان را بنویسید